سالروز نبرد چالدران و شکستی حماسی
به گزارش گلونی برای شاه اسماعیل اول صفوی، نبرد چالدران حکم تیری را داشت که بر پا نشست، که اگر نمینشست، قطعا مرزها و سرنوشت امروز ایران و ترکیه متفاوت بود.
یکی از دلایل جنگ، تبلیغات گسترده و موفق صفویان و به دنبال آن، تمایلی بود که یکسری از ساکنین عثمانی در سرزمینشان به صفویه پیدا کردند.
این گرایش و تمایل امپراتوری عثمانی را به وحشت انداخت و آن را به واکنش واداشت و اگر سلطان عثمانی واکنشی نشان نمیداد، به قول ایرانشناس نامی، راجر سیوری، «مکتب تشیع یکی از کاملترین موفقیتهایش را به دست میآورد.» زیرا خیلی زود بر حاکمان منطقه آناتولی ثابت شد، اسماعیل صفوی نه تنها بر بخشهای شرقی که بر بخشهای مرکزی آناتولی نیز نفوذ خود را گسترانده است.
سلطان سلیم عثمانی برای بستن راه نفوذ رقیب ایرانی خود ابتدا حضور شیعیان را در منطقه حاکمیت خود منع، سپس آنها را تکفیر کرد و به قتل عام آنها پرداخت. این در حالی بود که سپاهش را برای لشکرکشی به ایران سامان داده بود و عزم جنگ داشت.
سلیم عثمانی همراه با ارتشش در دشت چالدران، در آذربایجان بود که صفویه حمله را آغاز کرد و دو سپاه از جهان اسلام در مقابل یکدیگر قرار گرفتند و همانطور که بسیار خوانده و شنیدهایم، این تقابل به شکست صفویه و حتی تصرف تبریز به دست سلطان سلیم انجامید.
شکست صفوی در این جنگ ضربه سختی به روحیه اسماعیل اول زد. زیرا «شاه اسماعیل تا این زمان در هیچ جنگی شکست نخورده و زخم برنداشته بود و چون پیوسته خود را پیروز و دشمنان را مغلوب و مقهور دیده بود، هیچکس را هماورد خود نمیدانست و خویشتن را شکستناپذیر میپنداشت. شکست چالدران در اخلاق و رفتار او تاثیر فراوان کرد. خودخواهی و غرورش به ناامیدی و ملال مبدل شد.»
این جنگ اولین شکست شاه بود که نه تنها در آن قسمتی از قلمرو و زنان محبوبش را از دست داد بلکه روابط و مناسباتش با قزلباشها هم به شدت تحت تاثیر قرار گرفت. او بعد از این ماجرا سیاه به تن کرد به عزاداری پرداخت و دیگر هرگز فرماندهی سپاه را بر عهده نگرفت.
جنگی که میتوانست مرزهای صفوی را تا حد زیادی جابهجا کرده و برایش سرنوشتی نو بسازد، اولین شاه این خاندان را به ورطه نابودی فرو برد.
تاجلی بیگم و بهروزه خانم زنان شاه اسماعیل در جنگ چالدران
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید