ژاپنی ها و رازهایی که بد موقع فاش میشوند
به گزارش گلونی آقای دکتر احساس میکنم ژاپنی هستم. اگر ژاپنی هم نباشم یکی از اجدادم با یک خانم ژاپنی در سالهای دور وصلت کرده است.
اگر این هم نباشد حداقل پدر جدم یک بار از کنار ژاپن گذر کرده است.
خلاصه این روزها بیشتر حس میکنم که به آنجا تعلق دارم.
داستان از وقتی شروع شد که برخی بستههای واکسن مدرنا آلوده از آب درآمد و آنها به جای پنهانکاری، کل دنیا را باخبر کردند.
پدر ما هم تا این خبر را شنید گفت: «تو هم مثل همینها آلو در دهانت خیس نمیخورد» و ما را فرستاد اینجا تا راه حلش را از شما بگیرم.
اصلاً این اخبار هم برای ما دردسر شده است. یکی نیست بگوید حداقل جایی اسرار هویدا کنید که به نفعتان باشد.
من اگر یک زمانی موضوعی را فاش میکردم، حداقل از پدر یا مادرم جایزه میگرفتم و تشویق میشدم که بچه خوبی هستم و همه چیز را به آنها میگویم.
هرچند که یک طرف قضیه مثل الانِ شما من را مات و مبهوت نگاه میکرد. اما هیچوقت باعث نمیشد کسی نگران شود و یا به کسی آسیبی برسد.
البته یک بار که به مادرم گفتم پدرم آن ظرف کریستال جهیزیهاش را شکسته، نزدیک بود خودم آسیب ببینم اما مهر مادری نجاتم داد.
هر چه که بود در جای درست، آن هم نه راز خودم، راز دیگران، را فاش میکردم.
اما این ژاپنی ها هر چی دم دستشان میآید را اعلام میکنند. اینجور اخبار را اگر دنیا هم در موردشان اعلام کرد آنها باید تکذیب کنند نه اینکه همه چیز را صاف و مستقیم بگویند.
آقای دکتر الان که اینها را گفتم به نظرم آمد این وضعیت میتواند ناشی از این باشد که پدر جدم فقط یک بار از نزدیکیهای ژاپن رد شده است. نظر شما چیست؟
چرا معیار عذرخواهی در ژاپن و ایران زمین تا آسمان توفیر دارد؟
پایان پیام
نویسنده: سارا ملاعباسی
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید