بدشانسی ات را قورت بده

بدشانسی ات را قورت بده

به گزارش گلونی اگر به کائنات انرژی منفی فرستادی و او مقابله به مثل کرد، تو هم باید مقابله به مثل کنی تا منفی در منفی بشود مثبت.

این موضوع را با داستانی واقعی اثبات خواهیم کرد.

خوردن آخرین بادام برای من مثل خنثی‌کردن بمب است.

حتی اتفاق افتاده سر بادام شیرین بوده و بقیه آن تلخ.

همیشه شانس من مشکل داشت. به محض اینکه معلم از من درس می‌پرسید زنگ می‌خورد، نفر جلویی من که نذری می‌گرفت غذا تمام می‌شد.

اگر همه گیلاس‌های میوه‌فروشی بدون کرم بود، مال من حتماً کرم داشت.

در اداره که اوضاع بدتر بود. تمام روزهای سال کامپیوتر من مثل بنز کار می‌کرد؛ به محض اینکه مدیر یک گزارش فوری از من می‌خواست، به ثانیه نمی‌رسید که آنتی‌ویروس منقضی می‌شد و همان لحظه ایمیل من خودبه‌خود باز می‌شد، یک ایمیل تبلیغاتی مشکوک می‌آمد و همینجوری الکی یک فایل باز می‌شد و بعد بوی سوختگی کامپیوتر تمام فضا را پر می‌کرد.

آبدارچی هم که چای می‌آورد، به من که می‌رسید می‌گفت: «آقا چایمان تمام شد، باید دوباره دم کنم.»

دوباره هم که دم می‌کرد باز به من نمی‌رسید. یعنی قوری فقط به اندازه چای من جا نداشت.

آخرین تکه ته‌دیگ را نفر قبلی من برمی‌داشت. نان سنگک درست قبل از من تمام می‌شد. البته بقیه نان‌ها هم همینطور بود.

برف پاک‌کن ماشین همیشه کار می‌کرد الّا در روز برفی.

بدشانسی ات را قورت بده

روزی که مهمان داشتم آب و برق و گاز با هم قطع می‌شد؛ با وجود آنکه هواشناسی پیش‌بینی کرده بود هوا آفتابی خواهد بود، جوری باران می‌گرفت که شبکه خبر مدام هشدار سیل می‌داد.

با این شانس خوب برای خرید خودرو ثبت‌نام کردم.

اعلام کرده بودند براساس قرعه‌کشی تعدادی از کدهای ملی را برای دریافت خودرو انتخاب می‌کنند.

مطمئن بودم اسم من در نمی‌آید، پس برنامه‌ریزی هم برای پرداخت اقساط آن نکردم.

اما کد ملی من انتخاب شد.

همکاران پیشنهاد کردند از شرکت درخواست وام کنم.

مطمئن بودم با شانسی که داشتم برای وام موافقت نمی‌کردند. اما کردند.

خودرو را که تحویل گرفتم به جای دو لیتر بنزین، باک تا خط آخر پر بود.

دور ماشین هم یک روبان قرمز خوشگل پیچیده بودند و با کلی عزت و احترام ماشین را تحویل دادند.

مسئول تحویل تأکید کرد که اگر از رنگ ماشین خوشم نیامد می‌توانم تا یک هفته آن را تعویض کنم.

قسمت خدمات پس از فروش هم یادآور شدند که اگر تا پنج سال دیگر هریک از مشکلاتی که در لیست‌شان ثبت شده برای ماشین پیش آمد، کلیه هزینه‌های تعمیرات و لوازم مصرفی را برعهده خواهند گرفت.

از این بهتر نمی‌شد. مطمئن شدم که خیلی هم بدشانس نیستم.

اما دو ماه بعد از تحویل خودرو، وسط اتوبان موتور ماشین آتش گرفت.

با خدمات پس از فروش تماس گرفتم؛ گفتند: «شما اولین نفری هستید که چنین مشکلی را اعلام می‌کنید. اصلاً این مشکل در لیست خدمات ما نیست.»

بدشانسی ات را قورت بده

یک ماه بعد باز هم وسط اتوبان فرمان از جایش کنده شد.

این مورد هم در لیست خدماتشان نبود. مشکلاتی مثل بریدن ترمز، کار نکردن شمع‌ها، سوراخ بودن رادیاتور، پاره شدن تسمه، خالی شدن باتری، جوش آوردن ماشین به هر دلیل، سوختن چراغ‌های عقب و جلو و راهنما هم در لیستشان نبود اما من همه را با این خودرو تجربه کردم.

آخرین باری که تماس گرفتم اول پرسیدم چه خدمتی در لیستتان وجود دارد.

بهشان برخورد ولی با اکراه جواب دادند: «پرکردن مخزن آب شیشه‌شور، تنظیم رادیو روی موج رادیو آوا و رادیو ورزش، تعویض لامپ داخل خودرو، تعویض کفپوش‌ها فقط برای یک نوبت»

ایمان راسخم به بدشانسی، مجدد بازگشت. اما آن قدر زیر فشار قسط و وام و تعمیرگاه له شده بودم که مجبور شدم برای سروسامان دادن به وضع مالی خرابم به مغزم حسابی فشار بیاورم.

فردا در اداره متوجه شدم مسابقات دارت دوباره به راه افتاده.

در دور اول مسابقات انفرادی بود، اما در مرحله دوم از بین برندگان مرحله اول چهار تیم مختلف تشکیل می‌دادند.

برای آنکه حواس خودم را از بدبختی‌هایم پرت کنم در مسابقات شرکت کردم.

دور اول را قبول شدم. یک روز قبل از انتخاب تیم‌ها، دو نفر آمدند و پول هنگفتی پیشنهاد دادند که بروم در تیم رقیب.

این روند آن قدر ادامه پیدا کرد تا مبلغ اقساط و وام‌هایم جور شد. آخر هم انصراف دادم که خیال همه راحت باشد.

از آن موقع فهمیدم باید چشمهایم را بشویم و جور دیگری به استعدادهای خدادادی خود بنگرم تا کائنات هم بفهمد با چه کسی طرف است.

سایر آثار نویسنده را بخوانید

پایان پیام

نویسنده: یاسمن سعادت

خرید از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

کد خبر : 249665 ساعت خبر : 10:53 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=249665
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات