جشن مهرگان و بررسی پیشینه آن
به گزارش گلونی دکتر کامران کشیری در صفحه گروه چهرداد نوشت: جشن مهرگان را امروزه همه میشناسیم.
مطابق تقویم زردشتی، زمانی که نامِ روز و نامِ ماه، برابر باشد آن روز را جشن میگیرند.
شانزدهم هر ماه هم، «مهر روز» نام دارد و «مهر روز» از مهرماه میشود: مهرگان؛ «روز پیروزی فریدون بر ضحاک»
اما تاریخ این جشن کهن، پیچیدگی بسیار بیشتری دارد.
در میان اقوام هندو-ایرانی «مهر»، خدایی بزرگ و مهم بود که در سانسکریت به آن میترَه mitra و در اوستا میثرَه miθra میگفتند.
پس از اصلاحات دین زردشتی، «مهر» به عنوان یک ایزد (در اوستا yazata) نگهبان پیمان و عهد شد و سرود بلندی به نام او یعنی «مِهر یَشت» در دست است.
با وجود تنزل مقام مهر از یک خدای مستقل به یک ایزد (فرشتگانی با رتبه پایینتر از اَمشاسپَندان و همکار آنها) در دین زردشتی، اهمیت و محبوبیت او همچنان بین ایرانیان باستان ادامه یافت.
مورخان یونانی به افراد متعددی در دورههای ماد و هخامنشی اشاره دارند که نامشان mithridates (مهرداد) است.
به روایت این مورخان، ایرانیان برای نشان دادن درستی گفتارشان، به مهر سوگند میخورند.
ارج و مقام مهر در دوره اشکانی و ساسانی هم برقرار بود و دست کم چهار شاه اشکانی نام مهرداد داشتهاند.
به روایت مورخان رومی، تیرداد، برادر بَلاش یکم اشکانی و نخستین شاه اشکانی ارمنستان، هنگام دیدار با نِرو (امپراتور رم) برای دریافت تاج شاهی ارمنستان صراحتا از احترام به مهر یاد میکند.
محبوبیت مهر از مرزهای ایران فراتر رفت. در قالب کیشی مستقل در امپراتوری رم منتشر شد، کیشی که محققین آن را میترائیسم mithraism میخوانند.
بین مهر و خورشید ارتباط نزدیکی برقرار بود، گرچه نه در ایران و نه در رم این دو یکسان نبودند.
در اوستا خورشید، ایزدی مستقل است. در میترائیسم رمی نیز «سُل» sol خدای خورشید، پیوند و دوستی نزدیک با میترا دارد اما با او یکی نیست.
با این همه بعضا خورشید به عنوان یک از نمادهای مهر به کار رفته و به تدریج در ایران نیز این مهر و خورشید بیشتر به هم نزدیک میشوند تا سرانجام در ادبیات فارسی، «مهر» نام دیگری برای خورشید میشود.
پیشینه مهرگان
نخستین اشاره به برگزاری جشنی برای ایزد مهر را میتوان در دوره هخامنشی یافت.
کِتزیاس، مورخ یونانی اشاره کرده که شاه تنها در روز جشنی که برای بزرگداشت مهر گرفته میشد حق داشت مست شود و پایکوبی کند.
نخستین اشاره به نام «مهرگان» در کتاب «جغرافیا»، اثر «استرابو» مورخ یونانی است. او در اثر خود نوشته که ساتراپ ارمنستان سالانه بیست هزار کره اسب را برای شاه بزرگ به هنگام جشن « میتراکانا» mithrakana میفرستاد.
اشاره مهم دیگر در کتیبهای در آناتولی متعلق به سده یکم میلادی است. متن این کتیبه درباره خریداری یک تاکستان است تا عواید آن صرف ضیافت «میتراکانا» شود.
در تقویم هخامنشی، ماه هفتم سال را «باگیادی» bāgayādi به معنی ماه «ستایش بغ» میخواندند.
گرچه شاهان هخامنشی در کتیبههای خود اهورهمزدا را «بغ بزرگ» baga vazarka و «بزرگترین بغان» maθišta bagānām میخوانند، از اصطلاح «دیگر بغان» anyāha bagāha نیز استفاده کرده و در دوره های متاخر این سلسله در کنار نام اهوره مزدا، با نام مهر و ناهید هم رو به رو میشویم.
برخی پژوهشگران احتمال دادهاند که با توجه به اینکه در تقویم زردشتی (که در دوره های بعد و دست کم از دوره اشکانی رواج یافت) ماه هفتم اختصاص به مهر دارد، ممکن است ماه هفتم تقویم هخامنشی هم برای بزرگداشت مهر بوده باشد و منظور از بغ در نام « باگیادی» همان مهر است. اما نمیتوان در این زمینه اطمینان داشت.
در نهایت با رواج یافتن تقویم زردشتی (با ۱۲ ماه سی روزه)، تاریخ جشن مهرگان در «مهر روز»” از مهر ماه (۱۶ مهر) تثبیت شد.
جشن مهرگان
جشنهای ایران باستان را میتوان به دو گروه کلی دینی و فصلی تقسیم کرد. جشنهای دینی ایران باستان متعلق به دین زردشتی بوده و «گاهنبار» نام داشتند.
گاهنبارها نماد شش مرحله آفرینش بودند و زردشتیان هنوز هم آنها را انجام میدهند.
البته با توجه به معنای نامهای هر گاهنبار (همچون «میدیوشم» به معنای میان تابستان یا «میدیارم» به معنی میان سال و غیره) مشخص میشود که گاهنبارها هم در اصل، فصلی بودهاند و در مراحل بعدی، جنبه دینی و اساطیری آنها برتری یافته است.
جشنهای فصلی با موقعیت خورشید در آسمان و طول شب و روز ارتباط مستقیم دارند.
در این میان، دو جشن «نوروز» و «مهرگان» از دیگران برجستهترند.
این دو جشن که سال را به دو نیمه تقسیم میکنند نمایانگر دو «اعتدال» به شمار میروند: هنگامی که طول روز و شب برابر میشود.
نوروز نماینده اعتدال بهاری است و مهرگان نماینده اعتدال پاییزی.
ناصرخسرو نیز در قصایدش چنین سروده:
«نوروز به از مهرگان
اگرچه هردو زمانند اعتدالی»
منشاء این دو جشن با اساطیر هم پیوند نزدیکی برقرار کرد. نوروز، آغاز پادشاهی جمشید شد که صدها سال آفریدگان را از مرگ و پیری دور کرد و مهرگان آغاز پادشاهی فریدون، که ضحاک، شریرترین و خونخوارترین آفریده اهریمن، را پس از هزارسال تبهکاری فرو کوفت.
نکته مهم اما اینجاست که این جشن اعتدال پاییزی در چه تاریخی برگزار میشده و آیا از همان آغاز در ۱۶ مهرماه بوده است؟
با وجود اشاره مورخین به «میتراکانا» در دوره هخامنشی، تاریخ برگزاری آن قید نشده است.
در دورههای بعدی، نویسندگان کهن درباره تاریخ برگزاری مهرگان و مدت زمان آن روایتهای مختلف آوردهاند که شرح همه آنها در اینجا ممکن نیست.
استفاده از گاهشماریهای متفاوت در طول تاریخ هم باعث بروز تفاوت در زمان برگزاری این جشن شده است.
نگاهی به شاهنامه، نکته جالبی را بر ما آشکار میکند. فردوسی در شرح آغاز پادشاهی فریدون چنین آورده:
«به روز خجسته، «سر مهر ماه»
به سر برنهاد آن کیانی کلاه»
در روایات پس از اسلام نیز (همچون آثار الباقیه ابوریحان بیرونی) بعضا با دو مهرگان رو به رو میشویم:
۱- مهرگان کوچک یا مهرگان عامه در ۱۶ مهرماه
۲- مهرگان بزرگ یا خاصه در ۲۱ مهرماه
به روایت بیرونی، مهرگان کوچک زمانی است که فریدون بر ضحاک شورید و مهرگان خاصه، زمانی است که بر او پیروز شد و در کوه دماوند به بندَش کشید.
نکته جالب در اینجا شباهت این تقسیم بندی با نوروز است. همانطور که نوروز هم به روایت نویسندگان کهن دو بخش نوروز کوچک و بزرگ داشته، مهرگان نیز ظاهرا چنین بوده و فاصله بین این روز «کوچک» با روز «بزرگ» هم برای نوروز و هم برای مهرگان پنج روز است.
اهمیت این تقسیم زمانی بیشتر میشود که بدانیم در روایتهای اوستایی، سال، عملا دو بخش بود: تابستان و زمستان.
برای مثال در بند سوم از فرگرد یکم وندیداد در توصیف ایرانویج، سرزمین اصلی ایرانیان چنین آمده:
dasa. auuaϑra. māŋhō. zaiiana. duua. hąmina
آنجا ده ماه زمستان است و دو ماه تابستان
با توجه به اهمیت دو جشن مهرگان و نوروز نسبت به دیگر جشنها در متون کهن و ریشه فصلی این جشنها، احتمالا میتوان چنین پنداشت که در اصل جشن مهرگان در آغاز پاییز بوده (همانطور که در شاهنامه هم دیده میشود) و سپس با اصلاحات تقویمی زردشتی، زمان آن را به مهر روز از مهرماه انتقال دادهاند.
واقعیت هرچه که باشد، حتی در دوره اسلامی هم از اهمیت مهرگان کاسته نشد. این جشن در روزگار خلفای عباسی حتی در دربار برگزار میشد و نوشتههای مورخین از محبوبیت مهرگان در دورههای سامانی و غزنوی حکایت میکنند.
این محبوبیت مهرگان تا جایی بود که معرب این واژه یعنی «مهرجان» وارد زبان عربی شد و تا به امروز در این زبان در مفهوم «فستیوال» یا همان جشنواره به کار میرود.
پایان پیام
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید