دلیل جراحی علی دایی و روایتگرهایی که به اصل حادثه نزدیک هستند
به گزارش گلونی پژمان راهبر درباره دلیل جراحی علی دایی در صفحه خود نوشت:
سه دهه بعد از ثبت این تصویر روی نگاتیو دوربین نادر داوودی، (که پشت گل بحرین در انتظار شکار لحظهای بود که ایران دروازه بحرین را به توپ میبندد)، علی دایی میانهسال در توضیح جراحی اخیرش، عکس را ضمیمه نوشتهاش کرد.
ناگفته پیداست که برای او و ما این یکی از مهمترین لحظههای تاریخ فوتبال در دوره نسل پس از انقلاب است.
شانس نسل ما ظهور آدمهای جدید در حوزه روزنامهنگاری ورزشی بود. آدمهایی با ایدههای جدید از جمله علاقهمند به عکس و انتشارش.
این هنوز مال وقتی است که انقلاب دیجیتال عکاسی ورزشی و بعد حوزه روزنامهنگاریاش را متحول نکرده و آدمها با فیلمهای سی و ششتایی در ورزشگاه حاضربودند.
آدمهایی که طبعا در انداختن عکس صرفهجویی هم میکردند (تا حداکثر سه حلقه) و بسته به ذوق و شانس، تاریخ را روی فیلمهای آگفا و کونیکا ثبت کنند.
آن وقتها هنوز خبری از لنزهای بزرگ امروز هم نبود و کار واقعا سختتر هم میشد اما بودند آدمهایی که این کاره باشند.
نادر متولد نسل بعدی اغلب اینهاست که ما اسمش را صفحه شناسنامه تماشاگران (مجله) دیده بودیم.
این عکس (علی دایی) هم مال وقتی است که او در دهه چهارم زندگی داشت کار ورزشی را تست میزد.
جایی که عشقش را داشت و تاثیرش را هم روی آن گذاشت؛ به خصوص با یادآوری اهمیت عکس و البته صاحب اثر. اینها در آن دوره ارزشهای تقریبا فراموششدهای بودند.
اما این مقدمه طولانی برای نکته دیگری بود. عکس دایی.
دیروز دیدم نادر تصویر برخورد گلر بحرین با دایی را استوری کرده و نوشته: «بازنشر این عکس در صفحه دایی باعث شد که این عکس میلیونها بار دیده شود» و «شرف المکان بالمکین».
درحالیکه آقای دایی مثل نود درصد آدمها اسمی از عکاس نیاورده بود تا یادآوری کند لحظهای که هنوز باعث غرور ماست را چه کسی در تاریخ ماندگار کرده است.
پس، شوقی که امروز نادر در بیرون آوردن نگاتیوهایش از بازی بحرین داشت (عکسهای اسلایدر) میتوانست مضاعف باشد اگر کنار آن ضربه و آن درد و آن تحمل و آن غیرت و آن تن آسیبدیده، اشارهای هم به عکاس میشد.
خیلی مانده تا بدانیم که روایتگرها حتی اگرنه اصل کار، خیلی نزدیک به آن هستند.
پایان پیام
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید