قسمت دوم جزیره؛ از گروه موسیقی تا گروه مافیا
قسمت دوم جزیره؛ از گروه موسیقی تا گروه مافیا
توجه کنید که احتمال لو رفتن داستان وجود دارد
به گزارش گلونی با نگاه تیزبین خود، قسمت دوم سریال جزیره را مورد بررسی قرار دادیم.
در این قسمت ما تازه متوجه شدیم ارشد شاهنگ همان ماکان بند است.
گفتیم قیافهاش آشناست، عکسش را در اینترنت دیده بودیم.
اگر ما جای کارگردان بودیم او را برای بازی در این فیلم انتخاب نمیکردیم. اعصاب ندارد هربار تمام درها را محکم میبندد و میرود.
به نظر ما این کار اصلا حرفهای نیست و باعث میشود خرج تهیه کننده برای تعمیر درها بیشتر شود.
به هرحال ما نمیدانیم او در جزیره به دنبال چیست اما امیدواریم در جزیره بهتر از بقیه جاها او را ببینیم.
در سکانسی از فیلم میبینیم که آقای وکیل مدام از جیب خود بطری آبش را در میآورد و از آن میخورد.
نوشیدن آب برای بدن و برای سلامتی بسیار مفید است.
ما خوشحالیم که کارگردان سعی داشته سالم زندگی کردن را به ما بیاموزد و به ما یادآوری کند که باید به فکر عادتهای خوب باشیم.
البته به نظر ما بطری آب آقای وکیل خیلی کوچک است.
شاید چون به فکر محیط زیست بوده و نمیخواسته از بطریهای آب معدنی یکبار مصرف استفاده کند.
این نکته به ما نشان میدهد که کارگردان حواسش به همه چیز بوده است.
در سکانسی دیگر از سریال میبینیم که شاهد مشغول جمع کردن چمدان خواهرش است.
کارگردان سعی داشته نحوه صحیح چیدن وسایل در چمدان را به ما آموزش بدهد.
خیلی هم ظریف و دقیق این کار را انجام داد. قطعا میلیونها نفر از این آموزش استفاده خواهند کرد.
قسمت دوم جزیره
در ادامه میبینیم که امیرحسین و صحرا برای خودشان پیتزا سفارش دادهاند.
اشتهای آنها قابل تحسین است، اما ما فکر میکنیم چون هزینه پیتزاها را تهیه کننده پرداخت کرده، آنها دو پیتزای بزرگ گرفتهاند، وگرنه یکی هم کافی بود.
در سکانسی از فیلم دیدیم که ارشد حساسیت زیادی به کتابهایش دارد. ما این حساسیت را تحسین میکنیم.
خود ما هم همین قدر حساس هستیم و اگر کسی دست به کتابهایمان بزند دستش را از کتف قطع خواهیم کرد برای همین او را بسیار درک میکنیم.
به نظر میرسد ارشد جالبتر از ماکان بند باشد، حداقل کتاب میخواند و به کتابهایش حساس است.
از دیگر نکات آموزنده این قسمت این بود که وقتی به هتل میروید، خوراکیهای داخل یخچال اتاق را نباید بخورید.
غیر از اینکه بسیار گرانتر از قیمت واقعیشان آنها را حساب میکنند، ممکن است یک نفر پیدا شود که شما را زیر نظر بگیرد و آبرویتان را ببرد. پس نخورید.
همچنان کیفیت خوب تماسهای تصویری در این سریال مانند سریالهای دیگر مشکوک به نظر میرسد.
در نهایت صحرا که خیلی ادعایش میشود با ارشد به دریا میرود.
حقش بود همان جا وسط دریا او را رها میکرد تا یاد بگیرد با غریبه راه نیفتد وسط دریا.
خیلی هم خوشحال نشسته و فیلم میگیرد، انگار آمده گردش.
همین کارها را کرد که قایقشان خراب شد و وسط دریا ماندند. تلفن همراهی، بیسیمی چیزی هم نداشتند.
بالاخره باید یک جوری این دو نفر را در موقعیتی قرار بدهند که تنها باشند و بتوانند یکدیگر را تحت تاثیر قرار بدهند.
کلیشه فیلمها برای خلق یک عاشقانه با کسی که هرگز فکرش را نمیکنید.
وسط دریا گیر میکنند، در جزیرهای گم میشوند، در آسانسور میمانند، در یخبندان جاده و…
برای ما هم اتفاق میفتد. از این موقعیت فقط قسمت کسی که فکرش را نمیکنیم گیر ما میآید.
نهایت با پیرزن همسایه که دقیقا فکرش را نمیکنیم، در آسانسور گیر میکنیم و در نهایت با یک سقوط آزاد به دیار باقی میشتابیم.
منتظر میمانیم ببینیم در قسمت بعد چه اتفاقی میفتد.
جزیره را در فیلیمو ببینید
نقد این سریال را بخوانید
پایان پیام
نویسنده: بیتا اشکانیان
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید
کد خبر : 251632 ساعت خبر : 6:57 ب.ظ