بحران هویت دیگران و مکالماتی که طولانی میشوند
به گزارش گلونی آقای دکتر چند وقتی است احساس باکلاسِ بحران هویت به من دست داده است.
آن را همه دارند؟ میدانم. منظورم بحران هویت دیگران است.
چند وقت است که نمیدانم کی به کیست. زمان دیدن یک فیلم میگویم این بازیگر چه خوب بازی میکند، میگویند او خواننده است. میگویم فلان خواننده در کنسرت فالش میخواند، میگویند او بازیگر است.
میگویم این فرد مگر موفق است که همایش موفقیت برگزار میکند؟ میگویند لابد هست که برگزار میکند.
میپرسم چرا این درس یک طوری است و آن را مانند دیگر درسها یاد نمیگیرم، میگویند استاد درس مربوطه تا به حال استاد نبوده و حرفهاش چیز دیگری است.
من به کنار، خودشان اذیت نمیشوند؟
این شرایط باعث شده از این به بعد فقط فیلم نگاه کنم، موسیقی گوش دهم و علایقم را دنبال کنم، بدون آنکه سوالی بپرسم یا اثری را به کسی معرفی کنم.
چون معرفی عوامل یک فیلم یا یک قطعه موسیقی، مکالمه پنج دقیقهای را به مکالمه ۵۰ دقیقهای تبدیل میکند و باید شجره هر کدام از آنها را جداگانه بررسی کنیم.
اصلاً راهی وجود ندارد که به آنها بگوییم: «ما از دیدن این همه تواناییهای شما خوشحال هستیم و نمیتوانیم تلاش و کوششتان را برای همه توصیف کنیم، اما اگر فعالیتهای خود را به گونهای انجام دهید که ما دچار بحران هویت دیگران نشویم و مکالماتمان کمتر از ۵۰ دقیقه طول بکشد، سپاسگزاریم»؟
من هم میدانم این مشکل من است که نمیتوانم مسائل را از هم تفکیک کنم.
برای همین سراغ شما آمدهام تا دارویی تجویز کنید بلکه قدرت ذهنم بالا برود و بتوانم اسامی و عناوین را درست حفظ کنم، مثل آن دارویی که برای تقویت حافظه داده بودید.
راستی این بروشورهای کنسرت را منشی داد تا به شما بدهم. نمیدانستم نوازنده هم هستید.
این داروی حافظه ما فراموش نشود.
قسمتهای دیگر را بخوانید
پایان پیام
نویسنده: سارا ملاعباسی
خرید کتاب از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید