زاینده رود فصلی نیست و یک رودخانه دائمی است
به گزارش گلونی محمد درویش، فعال محیط زیست، در یک رشته توییت نوشت:
آیا زایندهرود، یک رودخانه فصلی است؟ اصولاً وقتی از رودخانه فصلی سخن میگوییم، دقیقاً از ویژگیهای چه نوع رودخانهای حرف میزنیم؟
آیا اگر رودخانهای در برخی ماهها، بستری خشک داشته باشد، میتوان به آن صفت فصلی اطلاق کرد؟
اصولاً چرا فصلی بودن یا نبودن زایندهرود مهم است؟
در دعوای بین اصفهان با مردمان زاگرس از چهارمحال و بختیاری تا خوزستان، بعضاً درمییابیم که یکی از استدلالهای مخالفان طرحهای انتقال آب به زایندهرود، تاکید بر فصلیبودن این رودخانه در طول تاریخ بوده. از همین رو، آنها دربرابر این هشتگ موضع میگیرند: «#زاینده_رود_من_کو».
اینکه طرحهای انتقال آب جملگی خسارتهاشان بیشتر از منفعتهاشان در تابآوری اکوسیستم است، شکی نیست، اما آیا هدف باید وسیله را توجیه کرده و ما برای اثبات یک حق، باید از روشهایی ناصواب و غیرعلمی بهره بریم؟
زاینده رود فصلی نیست
واقعیت این است که فصلیبودن یا نبودنِ یک رودخانه به تداوم روانآبش در طول سال مشروط نیست، بلکه به کیفیت منابع آبی در سرشاخههایش ارتباط دارد.
رودخانههایی که متصل به منابع برف و یخ دائم در ارتفاع بالاتر از ۴۰۰۰ متر هستند، هرگز فصلی ردهبندی نمیشوند.
زایندهرود از زردکوه سرچشمه میگیرد و قدمتش به عمر این کوهستان یعنی: دستکم چند میلیون سال میرسد.
وجود تالاب پهناور گاوخونی در پایاب زایندهرود که مساحتی بزرگتر از تهران داشته و بررسی رسوبشناسی آن، حکایت از قدمت چند میلیونسالهاش است، ثابت میکند که زایندهرود فصلی نیست.
عکسهایی منتشر میشود که نشان میدهد این رودخانه در مقطع پل خواجو در دوران قاجار خشک بوده است.
این عکسها البته کاملا حقیقت دارد، اما نتیجهگیری از آنها غلط است.
چرا که ما در یک اقلیم خشک زندگی میکنیم و در برخی سالها بستر دز، سفیدرود یا هلیلرود هم به دلیل خشکسالی، بیآب بوده!
به همان دلیل که هرگز رودخانههای دز، هلیلرود یا سفیدرود را فصلی نمینامیم، زایندهرود را هم نباید و نمیتوان فصلی نامید.
آنچه زایندهرود را اما این سالها بیشتر در معرض خشکی قرار داده، بیشتر از آنکه ناشی از خشکسالی باشد، ناشی از بارگذاریهای آزمندانه در این حوضه آبخیز است.
خلاصه اینکه آنچه باید کنشگران محیطزیستی مخالف طرحهای افیونی انتقال آب همواره مد نظر قرار دهند، آن است که هرگز اخلاق را در پای ارزشی که به درستی در پایش ایستادهایم، ذبح نکنیم.
بنابراین میتوان از هر دو واقعیت و مطالبه زیر حمایت کرد:
#نه_به_انتقال_آب
#زاینده_رود_فصلی_نیست
خشکسالی ویژگی ذاتی ایران است؛ تغییر حکمرانی سرزمینی لازم است
پایان پیام
خرید عسل از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید
سعی نکنید حقیقت رو کتمان کنید حتی عکسهای دوره ی قاجارهم موجودهست که زاینده رودیک رودخانه ی فصلی بوده.
«دروغ هر چه بزرگتر باشد و بیشتر تکرار شود، باورپذیرتر خواهد بود.» این اصل و پایه پروپاگاندای اصفهان ستیزان طی دو دهه اخیر و پس از خشکاندن زاینده رود برای اولین بار و پس از ۱۸ میلیون سال جریان دائمی آن، جهت توجیه و عادی جلوه دادن این فاجعه و جنایت بوده است.
از مهمترین دلایلی هم که در این راه از آن استفاده (بهتر: سوئ استفاده) می شود، همین استناد به عکسهای معدود و خاصی از زمان قاجار بوده است!
عکس هایی که مربوط به زمانهایی بوده که زاینده رود مانند هر رودخانه دائمی دیگری به صورت طبیعی کمترین دبی را داشته و در عین حال بیشترین استفاده از آب آن، مشخصا برای کشاورزی صورت می گرفته است، یعنی فصل گرم و تابستان.
در همان عکسهای مذکور هم با وجودی که اساسا هدف عکاس، نشان دادن آب و یا فرضا بی آبی در زاینده رود نبوده و بنا به زمان تهیه از وضوح کمی برخوردارند، با اندکی دقت می توان متوجه وجود جریان آب در قسمتهایی از بستر رودخانه شد.
ضمن اینکه عکسهای بسیار دیگری از همان زمان قاجار موجودند که نشان دهنده لبریز شدن و طغیان آب در زاینده رود هستند که البته دوستان کوچکترین توجهی به آنها ندارند!
نکته مهمی که متأسفانه از سوی جناب درویش نادیده گرفته میشود این است که انتقال آب به اسم زایندهرود، برای تأمین آب مورد نیاز جمعیت هموطنان از حوضه دارای سرانه آب ۱۰ برابریِ کارون به حوضه زایندهرود و اصفهان بوده است.
انتقال جمعیتی که به علت موقعیت ویژه و امنیت نسبی اصفهان در مرکز ایران صورت گرفته است. نمونه بارز آن هم انتقال جمعیت کثیری از هموطنان از خوزستان در دوران جنگ ۸ ساله با عراق است. هموطنانی که البته پس از پایان جنگ هم همچنان در اصفهان باقی مانده و البته پس از جنگ هم همچنان این مهاجرت ادامه داشته است (البته با نسبتی کمتر از دوران جنگ).
البته برخی مغلطهگران جای علت و معلول را با هم عوض میکنند و انتقال آب به اسم زایندهرود را به عنوان دلیل مهاجرت بیان میکنند! در حالی که با وجود بحرانی که با کمک همین دست مغالطات بر حوضه زایندهرود و با دو دهه غارت آب آن بر این رودخانه و اصفهان حاکم شده، باید از اینان پرسید که پس چرا نه تنها مهاجرین به مبدأ خود بازنمیگردند، بلکه این مهاجرتها ادامه دارند؟!
در صورتی که اصفهان خود در حال دست و پنجه نرم کردن با بیکاری ناشی از خشکاندن زایندهرود بر اثر دو دهه غارت آب آن است و مشخصاً به روز سیاه نشستن صدها هزار تن که از راه کشاورزی زندگی میکردهاند و از دیگر سو هم رو به نابودی رفتن کل اصفهان با «فرونشست زمین»؟!
گرچه وقتی که آگاهانه یا ناآگاهانه تعصب و متأسفانه «اصفهانستیزی» بر افکار چنین اشخاصی حاکم است، آوردن قویترین استدلالات و استناد به قوانین هم جلوی عناد ورزی، انواع مغالطات و اصرار آنان بر ادعاهای بیپایهشان را نمیگیرد.
در هر حال جناب درویش هم از یک سو به درستی ادعای اینگونه اشخاص را رد میکنند؛ ولی متأسفانه از دیگر سو و با تکرار شعار مخالفت با انتقال آب به صورت مطلق و بدون در نظر گرفتن جمیع شرایط و بدون هیچ استثنایی، راه را برای توجیه آنچه که بر سر زایندهرود در این دو دهه و با همین بهانه آورده شده باز گذاشته و عملاً بر این غارت صحه میگذارند.
باز هم لازم به یادآوری است که اگر انتقال جمعیت کثیر هموطنان از حوضه پر آب کارون به حوضه دارای محدودیت نسبیِ زایندهرود نبود، هیچ نیازی به انتقال آب «به اسم زایندهرود» نبود که تازه بهانه غارت زایندهرود هم بشود.
بدتر از همه هم دادن نسبت دروغ فصلی بودن از سوی اشخاص ناآگاه و یا مغرض که بعضاً خود هم در این غارت سهیم بودهاند.
تونل کوهرنگ اگر سالیان قبل ایجاد نمیشد قطعا پیشتر از این زاینده رود خشک میشد
پس این رودخانه فصلی بواسطه تغییر مسیر شریانات اصلی از کارون در آب شد و این حقیقت قابل بحث نیست
اسم استان کامل بنویس’استان چهارمحال و بختیاری
درست کردیم. ممنون از تذکر شما