فریدونکنار به تنهایی ظرفیت اجرای یک طرح ملی را دارد

فریدونکنار به تنهایی ظرفیت اجرای یک طرح ملی را دارد

به گزارش گلونی تالاب بین‌المللی فریدونکنار و تالاب سرخرود، که روزگاری میزبان جهان برای حفظ و بقای پرندگان مهاجر بود، امروز حال و روزش چنگی به دل نمی‌زند.

این تالاب از سال ۱۳۸۶ میزبان زمستانی هزاران قوی مهاجر است. پرندگانی که با پیمودن بیش از ۵ هزار کیلومتر از نواحی سردسیر برای گذراندن زمستانی آرام از اوایل آذرماه به این منطقه می‌آیند.

هزاران قطعه انواع قوهای فریادکش، گنگ و کوچک که تالابی به وسعت ۶۰ هکتار را برای زمستان‌گذرانی انتخاب می‌کنند.

اما در سال‌های اخیر پناهگاه حیات وحش و تالاب بین‌المللی فریدونکنار به سیاه چاله پرندگان مهاجر تبدیل شده است.

از کشتار رقت‌انگيز پرندگان وحشی و فروش در بازار فريدونكنار یا تبدیل به تاکسیدرمی که طبق آمار روزاه تا ۳۰۰۰ پرنده نیز می‌رسید جهنمی برای پرندگان مهاجر تبدیل شده بود تا امروز که که دیگر پای‌شان به تالاب سرخرود نرسیده به فروش میلیونی می‌رسند.

در این زمینه با سیدمحمود قاسمپوری، دانشیار گروه محیط زیست، دانشگاه تربیت مدرس گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌آید.

کنشگر باشید و این کارزار را امضا کنید تا بازار فروش پرندگان فریدونکنار تعطیل شود

با وجود ممنوعيت شکار، اما همچنان بازار فروش پرندگان مهاجر در شهرهای شمالی پابرجاست و با این تفاوت که پرندگان مهاجر به تالاب سرخرود نرسیده در بازارها به فروش میلیونی می‌رسند، صحبت‌های زیادی در این زمینه مطرح شده است و ما با اظهارنظرهای متفاوتی مواجه هستیم. شما در این زمینه چه نظریه‌ای دارید؟

اتفاق خیلی سریع و غیر منتظره رخ داد. شما تصور کنید یک جمعیت که تا ۱۵ سال قبل در این تعداد و تنوع هرگز سابقه حضور در ایران را نداشته ناگهان از سال ۱۳۸۶ به بعد از یک بارش برف سنگین در ایران و کشورهای شمالی همه ساله دارد به ایران می‌آید.

در طول این سال‌ها در یک منطقه با امنیت نسبی زمستان‌گذرانی کرده. در طول این سال‌ها مردم از هر قشر و صنفی به ویژه در آخر هفته‌ها به اتفاق خانواده خود به ایش‌های وزرامحله در سرخرود رفته‌اند و این جمعیت که در برخی سال‌ها از ۵۰۰۰ عدد هم فراتر رفته دیده‌اند.

والدین با دست این قوهای زیبا را به بچه‌های خود نشان داده‌اند، زنان روستایی با فروش آش، خوراکی و حتی دانه‌های ذرت به عنوان غذای قو در مسیر راه گردشگران کسب و کارهای کوچک راه انداخته‌اند حالا شما یک روز به همان منطقه می‌روید و دیگر چیزی نمی‌بینید. آن هم بعد از در پانزدهمین سال حضور متوالی این پرندگان.

این تمام واقعیتی است که متاسفانه در عین ناباوری اتفاق افتاده است.

کشف ۲۴ قوی فریادکش در یک حیاط شخصی و خالی شدن تالاب سرخرود، آیا نشان از این دارد که یک شبکه غیر قانونی یک عمل گسترده توسط سودجویان بوده باشد؟

شبکه‌های خرید و فروش غیر قانونی حیوانات در ایران موضوع جدیدی نیست. زمینه‌های آن از بازار مولوی گرفته تا باغ وحش‌ها، باغ پرندگان و بازار پرنده فروشی فریدونکنار وجود دارد.

لذا همیشه افرادی هستند که هر جنبنده‌ای را به چشم یک متاع قابل تبدیل به پول نگاه می‌کنند. این افراد قابلیت آن را دارند که همه نوع پرنده را در زمان مناسب به متقاضی آن برسانند.

زمانی‌ که انواع پرندگان حلال گوشت و حرام گوشت، حمایت شده و معمولی روی میز سماکی‌ها دیده می‌شود یعنی تقاضا برایش وجود دارد.

به موازات همین، پرندگانی که به لحاظ زیبایی‌شناسی جذاب‌تر هستند اگر زنده‌گیری شوند از قیمت بالاتری هم برخوردارند.

سال‌هاست که فریدونکنار به مرکز قاچاق انواع پرندگان و حتی ماهی‌ها تبدیل شده. اگر شما نتوانید یک ماهی در معرض انقراض مانند ازون‌برون دریایی یا ماهی آزاد خزر را در جایی پیدا کنید در فریدونکنار همیشه این شانس را دارید که وقتی در بازار قدم می‌زنید یک نفر زیر گوش‌تان بگوید ماهی آزاد دریایی موجود است!

در فضای مجازی آگهی‌های زیادی منتشر می‌شود که نشان می‌دهد قوها با قیمت‌های گزاف به فروش می‌رسد و افراد متولی وجود دارند که خریدار آنها هستند.

مشکل از کجا نشات می‌گیرد؟

درست است که قوانین بازدارنده وجود دارند و برای هر تخلفی از این نوع جریمه‌ای نیز تدوین شده، ولی تا زمانی که همان قوانین از ضمانت اجرا برخوردار نباشند عملا تغییری در رفتار ایجاد نمی‌شود.

اگر قوانین بیش از حد خشن باشند باعث بی‌رحم شدن مردم می‌شود و اگر سبک و ملایم باشند کم اثر. ما قوانین نسبتا متعادلی داریم اما اراده اجرای همان قوانین در برخی مناطق وجود ندارد.

از طرفی سطح خردمندی مردم یک اثر تعیین‌کننده بر رفتار افراد سوء استفاده کننده دارد. در نظر بگیرید چرا نباید پرندگان در باغ وحش‌ها و باغ پرندگان شناسنامه داشته باشند.

معلوم نیست که یک پرنده را از کجا و به چه قیمتی بدست آورده‌اند. برای خرید یک جفت قو به صورت غیر قانونی چه آسیبی به اکوسیستم وارد آمده. حتی اگر آن جفت نر و ماده باشند (که اغلب ممکن است به دلیل شباهت نباشند) والدهایی توسط انسان دارد از طبیعت خارج می‌شود که باید در بهار جوجه‌آوری می‌کردند.

ممکن است یک قو که جفت آن زنده‌گیری یا شکار شده باشد تا مدت‌ها جفت‌گزینی نکرده و نقش خود در تولید مثل را ایفا نکند.

پس خارج کردن هر قو بالغ بیش از یک خسارت به طبیعت و چرخه حیات لطمه وارد می‌کند.

به هر حال آنچه که مشهود است این تخلفات صورت می‌گیرد و به دور از دید بازرسان و فعالان محیط زیست. چگونه است که‌این موارد از نظر این ارگان به دور بوده است؟

این سوال جواب مشخصی ندارد چون در منطقه دوربین مدار بسته نداریم تا این ۱۰۰ هکتار که محل نشستگاه قوهاست را مانیتورینگ کنیم.

ممکن است چند سگ ولگرد گرسنه حمله کرده باشند. ممکن است مانند سال گذشته که حتی تیراندازی شده بود یک فرد سودجو قوها را ترسانده باشد.

اما یادمان باشد سال گذشته علیرغم اینکه قوها با صدای گلوله فرار گردند اما بعد از دو روز تقریبا همگی برگشتند.

امسال اگرچه قوها چند هفته زودتر یعنی در آبان ماه رسیدند اما چون تعداد اولیه آنها به مراتب کمتر بود لذا غذارسانی هنوز زیاد نشده بود بحث غذارسانی جدی نشد.

حالا به دلایلی که قادر به اثبات آن نیستیم منطقه را ناگهان ترک کردند و به دل دامگاه‌هایی رفتند که در آن قفس‌های زنده‌گیری به نام کِرِس با غذای فراوان تعبیه شده. طبیعتا به دام می‌افتند.

توجه داشته باشد که هر دامگاه دار ۲ کرس احداث کرده که جزو روش‌های سنتی صید نبوده و کاملا غیر قانونی است.

آیا امکان دارد که قوها از سرخرود خارج شده باشند و دیگر به این تالاب فرود نیایند؟

خیر، تا همین امروز نیز قوها تقریبا برگشته‌اند. اما با تعدادی کمتر. احتمال دارد همچنان تعداد دیگری نیز یه عنوان تازه از راه رسیده به آنها اضافه شوند اگرچه این تعداد احتمالا به اندازه سال‌های قبل نخواهد بود.

اگر همین معامله با طبیعت ادامه پیدا کند این جمعیت که غنی‌ترین جمعیت از نظر تنوع ژنتیکی در قوهای جهان است برای همیشه ایران را ترک خواهند گفت.

اینکه گفته می‌شود که قوها در حال بازگشت به تالاب هستند و تعدادشان روز به روز بیشتر می‌شود آیا صحت دارد؟

بلی این اتفاق فعلا رخ داده است. در حال حاضر حساسیت بالا رفته و حفاظت نیز جدی‌تر شده است.

به عنوان سوال آخر، چرا عزم جدی برای برخورد با متخلفان وجود ندارد؟ چه کسانی باید در این زمینه برخورد کنند و چه روشی را برای حفاظت از پرندگان مهاجر به کار بگیرند؟

در نگاه کلان مدیریت محیط زیست طبیعی در طول سال‌های اخیر تحلیل رفته است. این موضوع را حتی کارشناسان باسابقه سازمان نیز اذعان دارند.

تا حرف از محیط زیست به میان می‌آید توجه به آلودگی هوا در کلان شهرها، بحث کم‌آبی، استقرار نامناسب صنایع، تغییر اقلیم و امثال آن به ذهن افراد متبادر می‌شود در حالی که یک ارگان به نام سازمان حفاظت محیط زیست در کوتاه مدت چه کاری می‌تواند برای آلودگی هوای کلان شهرها بکند؟

مثل آن دوستی که به طنز عکسی از برج میلاد غرق در دود و غبار گذاشته بود و زیر عکس هم نوشته بود: امروز جمعه بود و سازمان محیط زیست هم تعطیل! اما همین سازمان در کوتاه‌مدت می‌تواند برنامه‌هایی در سطح اقدام ملی برای گونه‌های حساس یا مناطق حساسیت‌زا مثل همین فریدونکنار تدوین کند.

فریدونکنار خودش به تنهایی ظرفیت اجرای یک طرح ملی را دارد.

در این میان اعمال نفوذ عجیب و غریب مقامات شهری یکی دیگر از عوامل بازدارنده است. از استانداری گرفته تا قوه قضائیه.

شما یک متخلف را که یک قو شکار کرده است را با تشکیل پرونده به دادگاه معرفی می‌کنید، در شرایطی که همه واقفیم تورم ماهانه وضع معیشتی همه را روز به روز وخیم‌تر کرده است. قاضی دادگاه در برابر ادعای متخلف که می‌گوید برای سیر کردن خانواده‌اش مجبور به صید پرنده است و این شغل آبا و اجدادی آنها بوده، قطعا خفیف‌ترین رای را در نظر می‌گیرد (در مورد راست و دروغ ادعای چنین متخلفینی قضاوت نمی‌کنم) شاید از نظر امر قضاوت رافت و انسان‌دوستی انجام شده ولی حفاظت محیط زیست که ما باید آن را برای آیندگان به ارث بگذاریم تعارف‌پذیر نیست.

یادمان باشد در این منطقه علاوه بر قوهای فریادکش به تعداد زیاد یعنی ۹۹% جمعیت و قوهای گنگ به تعداد کمتر از ۱% تعدادی قوی کوچک نیز می‌آید که از نظر نظارت جهانی تحت پایش و مراقبت هستند و ادامه‌ این روند ما را نسبت به آینده نزدیک احتمالا به شکل جهانی جوابگو خواهد کرد.

پایان پیام

گفت‌وگو: نیلوفر منصوری

خرید زیتون از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

کد خبر : 258371 ساعت خبر : 10:39 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=258371
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات