ماجرای کشف کله پاچه در گوری چند هزار ساله
به گزارش گلونی گذشته چراغ راه آینده است. تا زمانی که ملتی تاریخ خود را نشناسد، چه جای امید که برای آیندهاش تدبیری بیندیشد؟
چراکه وضعیت حال یک سرزمین بسان حلقههای یک زنجیر طولانی به گذشتهاش متصل است و بیشک از آینده نیز منفک نخواهد بود.
تاریخ خود مؤید این مطلب است که هرگاه انسانهایی نسبت به سرگذشت مملکتشان نامهربان و نامأنوس بودهاند، محکوم شدهاند به از دست دادن عزت ملی و فرهنگی و بیهویتی!
از این جهت در این سلسله نوشتارها قصد داریم عزت و هویت ایرانی و ملی را در لابهلای صفحات خاک گرفته تاریخ جستجو کنیم.
قسمت هفدهم- پیدا شدن و کشف یک کاسه کله پاچه در گوری چند هزار ساله
کلهپاچه، غذایی چندشآور و البته بسیار لذیذ و مقوی که طرفداران خاص و وفادار خود را دارد و حالا میدانیم که حتا در چند هزار سال پیش نیز مورد توجه بوده است.
این را باستانشناسان از کاسههای حاوی یک کله و چهار دست و پای حیوانی مانند بز یا گوسفند که درون گورهایی در محوطه تاریخی «چَلو» در حوالی «جاجَرم» کشف شد، دریافتند.
زندگی در چلو به حدود ۵۵۰۰ سال قبل برمیگردد. یافتههای باستانشناسی نشان میدهد که در ۴۲۰۰ سال پیش مردمانی از طبقات اجتماعی بالا و با فرهنگی نو و تازه که بسیار شبیه به فرهنگی بود که در مناطق وسیعی از «بلخ و مرو» وجود داشت، در منطقه چلو ظاهر شدند.
آنها تمدنی را در شرق فلات ایران و بخشهایی از تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان و کل خراسان ایران رونق دادند.
این بخشها را باستانشناسان در ابتدای «مجموعه باستانشناختی بلخ و مروی» نامیدند و سپس تمدن «آمودریا» یا «جیحون» نامگذاری کردند و امروزه برخی پژوهشگران بهنام تمدن خراسان بزرگ از آن یاد میکنند، یعنی همان نامی که در زمان ساسانیان بر این منطقه گذاشته شد.
از دلایل اهمیت تمدن کشف شده این بود که شهرنشینی در آن به اوج خود رسیده بود و شبکههای تجاریاش بسیار توسعهیافته بود. اما ناگهان در حدود چهار هزار سال پیش از بین میرود.
باستانشناسان سالها به دنبال چرایی محو شدن ناگهانی این تمدن بودند و در حالیکه دلیلش را نفهمیدند اما منجر به کشف محوطه چلو شد.
کشف کله پاچه در گوری چند هزار ساله
محسن ظهوری از عصر ایران گزارش میدهد:
نماشای گلونی را دنبال کنید
در واقع اوایل دهه ۹۰، تیم مشترکی به سرپرستی «علیاکبر وحدتی» از ایران و «رافائله بیشونه» از ایتالیا به دنبال شهری توسعه یافته از این تمدن کهن در حال بررسی حاشیه شمالی کویر مرکزی ایران بودند که در منطقه چلو موادی مشابه با شهرهای باستانی این تمدن در شرق یافتند.
کاوشها آغاز و مشخص شد که شهری باستانی در این منطقه وجود داشته اما کشاورزی مکانیزه و شخم گسترده اراضی، بقایای معماری یادمانی این تمدن را از بین برده و فقط فضاهای بزرگ انباری با تعداد زیادی خمره و گورهایی از صاحبان آن تمدن باقی مانده بود.
قبرها را باز کردند و ناگهان گنجینه عظیمی هویدا شد. قبرهایی پر از اشیائی تاریخی بهجامانده از شهری کهن.
هدایا که شامل انواع لوازم آرایش از سنگهای لاجورد و صابون، ظروف سفالی، زیورآلات، مهرههای بازی، جنگافزار و باقیمانده غذا و هستههای میوه داغداغان و دانههای انگور بود را برای مردگان در خاک گذاشته بودند.
بخشهایی از استخوان کتف و ستون فقرات بز و گوسفند که گوشت رویشان در طول سالها تجزیه شده و همچنین کاسههایی از جمجمه و دست و پاهای بز و گوسفند یا همان چیزی که امروز کلهپاچه مینامیم نیز در قبرها یافت شدند. اما آیا کلهپاچه هم بهعنوان خوراک مردگان در قبر گذاشته شده بود؟
کاوشها در چلو ادامه یافت و رازهای بیشتری برملا شد. باستانشناسان در این محوطه چهار نوع قبر با ویژگی خاص یافتند: «۱- قبرهایی با اسکلتهای زن یا مرد، ۲- قبوری خالی که احتمالاً به یاد درگذشتهای مفقود بوده است، ۳- قبرهایی حاوی اسکلت یک گوسفند یا بز کامل و ۴- قبوری که در آن انسان و حیوان مشترکاً دفن شده بودند». در همه آنها نیز انبوه هدایا برای مردگان یافت میشد.
باستانشناسان احتمال دادهاند که شاید این چهارپایان حیوانات مقدسی شمرده میشدند و جمجمه و پاچههایشان نه به عنوان غذا که با دلیلی آئینی در قبر گذاشته شده بودند.
اما چرا فقط در تعداد کمی از قبرها قرار داشتند و آنها را درون کاسه گذاشته شدهاند؟ شاید صاحبان این قبرها طرفدار غذای کلهپاچه بودهاند.
دقیقاً پاسخ این سوالات را نمیدانیم و هنوز باید کاوشهای زیادی در سراسر تمدن قدیمی خراسان بزرگ انجام شود تا شاید پاسخها را دریابیم اما هرچه هست قطعاً میدانیم محوطه چَلو رازهای زیادی دارد.
اسکلت فردی که احتمالاً اعتیاد به تریاک داشته است، راز دیگری از چلو است که در قسمت بعدی بخوانید.
قسمتهای قبل را از این لینک مشاهده کنید
پایان پیام
نویسنده: بهاره حاصلیان
خرید عسل از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید