غافلگیری در برابر سیل معنایی ندارد
به گزارش گلونی زیاد که باشی، سیل میشوی، خرابی به بار میآوری، حتی اگر باران باشی! پس همیشه حد و حدود را نگهدار.
البته، اینها به ساختوساز و ظرفیت ما هم بر میگردد.
از آنجا که ما همیشه سازههایمان را بستری مناسب برای سیل، زلزله و البته تمامی بلایا فراهم میکنیم، پس نباید از این حوادث غافلگیر شویم.
تازه ویرانیهای حاصل از سیل، بسیار قابل چشمپوشیتر از آثار به جای مانده از وعدههای داده شده برای تسهیلات و ساختوساز برای بعد از سیل است.
البته این اتفاقها در پوشش خبرهایی همچون؛ آب گرفتگی معابر، هموطن دل را به سیل بزن و روانهشو دیوانهشو، وسایل خویش را به آب بسپار هیچچیز ماندنی نیست و….گفته میشود.
در نهایت جا دارد بگوییم ما هنوز یادمان نرفته که هنگام وقوع سیل در یکی از شهرها، رئیس مدیریت بحران گفته بود که سیل ما را غافلگیر نکرد، جان باختهها بیاحتیاطی کردند! و ما هم به شما خواهیم گفت: وقتی اتفاقی غافلگیرتان کرد، چه کردید که حالا که نکرد چه میخواهید کنید؟!
غافلگیری در برابر سیل معنایی ندارد
ولی خب ما اینها را نمیگوییم و به خواندن همین شعر درباب سیل اکتفا میکنیم و بس.
شعری با موضوع سیل از لیلا حسنوند را بخوانید:
از شورشِ بارانِ بی اعصابِ جنی
سر میزند یک لشکرِ سیلابِ جنی
میچرخد از کوه و درخت و صخره در هم
از آسمانِ تیره هم برفابِ جنی
سیل آمده تا در دل جنگل نگنجد
شیر و غزال و لانهی سنجابِ جنی
با غرشِ سونامیِ سیلاب در شهر
حجمِ خیابان می شود تالابِ جنی
یک غولِ بی شکل و شمایل راه افتد
با سازِ ناکوک از سرِ مضرابِ جنی
او باز پس گیرد حریم خانهاش را
با چنگ و دندانِ قلمرو یابِ جنی
با مشت می کوبد صفِ همسایهها را
این رودِ طغیان کرده با آدابِ جنی
از تاپ و توپِ پر مهیبِ گام هایش
تحریر میسازد ز کارتن خوابِ جنی
از حاشیه در متن میپوکد فضایِ
یک فاضلابِ موش از گندابِ جنی
تقویم میافتد به قعرِ موج میدان
بی عقربه میچرخد اسطرلابِ جنی
جوی حقیرِ کوچه هم با چشم خندان
در خود شکوفا میکند گردابِ جنی
خانه فرو میریزد از الطاف باران
در خود شناور میکند اسبابِ جنی
بشقاب جنی، لنگهی جوراب جنی
لبخندِ آدمها درونِ قاب جنی
سایر اشعار طنز را در گلونی بخوانید
پایان پیام
نویسنده خبر: زهرا بزرگی
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید