سنگر مستحکم بدویت و قتل دختر نوجوان اهوازی
به گزارش گلونی محمدعلی بهمنی قاجار وکیل دادگستری، دکترای حقوق بینالملل دانشگاه تهران، پژوهشگر تاریخ در کانال تلگرامش نوشت:
قتل فجیع دختر نوجوان اهوازی، بار دیگر ضرورت مقابله جدی با جنایات ناموسی را نشان داد، اگر این قتل را در کنار مناظره چند روز پیش مسئولان امور زنان دولتهای اصلاحات و اعتدال با فعالان زن اصولگرا و مباحث مطرح شده در آن بگذاریم، در مییابیم که اراده جدی مبتنی بر انکار مسائل و معضلات زنان در ایران وجود دارد.
همانگونه که نگاه فمینیستی نسبت به مسائل زنان خطاست، نگاه مبتنی بر انکار موجودیت زن و خواستهها و مطالبات و مشکلات و آسیبپذیریهای او نیز خطرناک و آسیبزا است.
اگر بگوییم روسپیگری وجود دارد و روسپیگری میتواند منجر به گسترش بیماریهای مقاربتی گردد به منزله تایید این واقعیتهای تلخ نیست، همانگونه که اگر به عواقب و پیامدهای خطرناکی کودک همسری اشاره گردد، به معنای نفی اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده نیست، کودک همسری، یک زن را آسیبپذیر میکند و خطر طلاق و نابودی خانواده و نیز گرفتار شدن زن به خشونت خانگی و بهرهکشی و…. را افزایش میدهد.
قتل دختر نوجوان اهوازی
برای مقابله با پیشگیری از تکرار جنایات ناموسی مانند حادثه فجیع اهواز نخست باید کیفردهی قاطع و موثر و سریع را در دستور کار قرار داد، در این راستا اکتفا به اتهام قتل و مجازات آن که متاسفانه در نظام حقوقی ما، بخش عمده و موثر مجازات آن جنبه خصوصی یافته است، بیاهمیت و نارسا است، بلکه باید در چنین جنایتی که ایجاد ارعاب و وحشت در جامعه را در نظر داشته و به آن هم انجامیده است از تنها ظرفیت قانونی موجود در این نظم کیفری یعنی افساد فیالارض استفاده کرد.
در وهله بعدی باید فرهنگ ملی و شهروندی را به زیان فرهنگ قومی و عصبیتهای قبیلهای گسترش داد، بومیگرایی، قبیلهگری و عصبیتهای محلی و منطقهای، سنگر مستحکم بدویت و خشونت و نفی شهروند گرایی هستند.
دو جریان عمده ضد شهروندیگری و فرهنگ ملی، یعنی؛ جریان متعصب ضد حقوق و آزادیهای مدنی زنان در داخل از یک سو و جریان قومگرا فمینیست و مارکسیسم فرهنگی که با حمایت رسانههای بینالمللی، پناهگاه عصبیتهای قبیلهگرا هستند، خصم حقوق و آزادیهای انسانی و شهروندی در ایران هستند، برای تامین حقوق انسانی زن و برای ریشهکن سازی خشونت علیه زن، باید فرهنگ ملی و ادبیات میهنی و زبان مدنی را به رغم عصبیتها توسعه داد، در این صورت است که دیگر سر بریده دختر ۱۷ ساله، نشانه غیرت و ناموس پرستی نیست بلکه داغ ننگ بدویت و عصبیت مبتنی بر توحش است.
قتل های ناموسی و عوامل اجتماعی موثر بر آن
پایان پیام
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید