مالچ؛ لشکری سیاه برای نابودی زیست بوم
مالچ؛ لشکری سیاه برای نابودی زیست بوم
به گزارش گلونی علیرغم مخالفت عمده کارشناسان محیطزیست و وعدههای گذشته مبنی بر عدم اجرای عملیات مالچ پاشی این روزها خبرهایی از مالچ پاشی به گوش میرسد.
به همین جهت کارزاری تحت عنوان درخواست توقف استفاده از مالچ نفتی در تثبیت ناهمواریهای ماسهای راهاندازی شده که تاکنون بیش از ۹ هزار نفر از آن حمایت کردهاند.
در بخشی از این درخواست که خطاب به مسعود منصور رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور نوشتهشده آمده است: «انتظار میرفت کماکان به پیمان خود مبنی بر توقف کامل عملیات موسوم به مالچ پاشی با مواد نفتی به هدف تثبیت ناهمواریهای ماسهای وفادار میماندید.
متأسفیم که متأثر از فشار آنهایی که سودشان در ادامه این روش خطا و طبیعتستیزانه است، تسلیمشده و دوباره شاهد موارد متعدد مالچ پاشی از کرمان و سیستان و طبس تا خوزستان هستیم.
یادتان باشد که استفاده از مالچ نفتی برای تثبیت ماسههای روان مطابق پژوهشها و مطالعات مستند و منتشرشده سید آهنگ کوثر -دهه پنجاه و شصت شمسی- حسین لقمان، اسماعیل رهبر و محمد درویش -دهههای هفتاد و هشتاد شمسی- و حمیدرضا عباسی و محمد درویش -دهه ۹۰ شمسی- از انتشارات مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور منسوخ، غیراقتصادی و طبیعتستیزانه ارزیابیشده است».
برای امضای این کارزار به این لینک مراجعه کنید.
بر همین اساس اتاقی در کلاب هاوس با حضور تعدادی از متخصصان، پژوهشگران و فعالان حوزه محیطزیست و منابع طبیعی تحت عنوان مالچ پاشی راهحل یا معضل برگزار شد.
قیرپاشی شنزار را از عملکرد طبیعی خود خارج میکند
در این نشست امیرحسین لقمان پیشکسوت و پژوهشگر حوزه بیابان با تأکید بر اینکه عنوان مالچ پاشی بهخوبی محتوای این عملیات را بیان نمیکند، گفت: «این عنوان ارثیهای است که از دوران پهلوی برای مجریان این برنامه رسیده است و واژه بیهویتی است که از چسبیدن واژه فرانسوی مالچ و واژه فارسی پاشی ایجادشده که معادل فارسی آن خاکپوش است.»
وی افزود: «خاکپوش به موادی اطلاق میشود که از جنس طبیعت هستند و وقتی در یک منطقهای پوشیده شود زندگی را احیا و نیروهای بالقوه خاک را به بالفعل تبدیل میکند اما در این عملیات مادهای که پاشیده میشود قیر است.»
لقمان اظهار کرد: «پس از پاشش قیر در همان ساعت اولیه تمام موجودات زنده زیستبوم تپههای شنی مثل میکروارگانیسمهای تثبیتکننده ازت، سوسکها، گربه شنی، مارها را به گور میفرستد و عرصه را بر محیط اطراف و جاندارانی مثل جبیرها یا پرندگانی مثل هوبرهها باقرقرهها و حتی مردم بیاباننشین تنگ میکند.»
وی با بیان اینکه قیرپاشی شنزار را از عملکرد طبیعی خود خارج میکند، گفت: «شنزارها نقش آبخوان را دارند و ریزشهای جوی را در خود ذخیره میکنند و این ذخیره از طریق چشمهسار، قنات، حفر چاهک یا چاه در اختیار مردم بیاباننشین قرار میگیرد اما قیرپاشی در کنار حفظ رطوبت موجود در شن از نفوذ ریزشهای جوی به درون شنزار جلوگیری میکند و شنزار را از عملکرد طبیعی خود خارج میکند و پس از حدود پنج سال با متلاشی شدن لایه قیر ریزشهای جوی مسموم شده به درون شنزار نفوذ میکند.»
این پژوهشگر حوزه بیابان تأکید کرد: «برنامه احیای کویر و بیابانزدایی اگر جدا از منافع اقتصادی بیاباننشینان باشد و آنها در اجرای این طرح مشارکت نداشته باشند محکومبه شکست است.»
وی افزود: «در عملیات قیرپاشی مردم بیاباننشین مشارکت ندارند و پول هنگفتی که در ارتباط با مالچ پاشی هزینه میشود هیچ منفعت اقتصادی برای آنان ندارد.»
لقمان تصریح کرد: «گیاهان ارزشمندی در کویرهای کشور داریم که از اعماق تاریخ تاکنون با کویر کنار آمدهاند و مردم هم از آن استفاده میکردند و به کویر استفاده میرساندند و تثبیتکنندههای طبیعی خوبی هستند همچنین گربه شنی موجودی است که با خوردن بذر چهار گونه گیاه و دفع آن بیابانزدایی میکند.»
وی با انتقاد از عملکرد سازمان جنگلها و مراتع گفت: «این سازمان با داشتن قدرت کافی اداری، قانونی و بودجه کافی قادر نیست مافیای زغال را که در بخشهایی از کویر که جنگلکاری شده است قلعوقمع کند اما در حالیکه مافیای زغال تعدادشان از انگشتان دست تجاوز نمیکند زغال را تولید و در روز روشن بستهبندی و به بازار ارسال میکنند.»
این کنشگر محیطزیست افزود: «تولیدکنندگان زغال بیابانی این محصول را تا چند سال پیش در بازار داخلی با قیمت گزاف میفروختند اما در حال حاضر علاوه بر توزیع در بازار داخلی در شیخنشینها بازار خود را پیداکردهاند.»
ساختارهای سازمانی حوزه طبیعت بهشدت ضعیف و طبیعت ستیز است
حسین آخانی استاد دانشگاه با انتقاد از عدم توجه مسئولین بر نظرات کارشناسان حوزه محیطزیست مبنی بر مخالفت عملیات مالچ پاشی در کشور گفت: «سازمان حفاظت از محیطزیست ۱۵ درصد از مناطق چهارگانه و مسائل مرتبط با آلودگی را در کل کشور بر عهده دارد اما بودجه آن در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ حدود یک هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان است اما در سال ۱۳۹۹ برای عملیات مالچ پاشی بهتنهایی یک هزار میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفتهشده است به نظر میرسد لابیهای منتفع از پروژههای مالچ پاشی به اشکال مختلف توانستند این موضوع را به دولت تحمیل کنند.»
وی اظهار کرد: «بیابانهای ماسهای دارای غنیترین، نادرترین و حساسترین گونههای گیاهی است که میراث چند ده میلیون ساله است که اغلب آنها در ماسهزارهای ایران و تورانی تکاملیافتهاند و حتی در مرکز کویر لوت که داغترین نقطه جهان داریم گیاه خودرو مشاهده میکنیم.»
این کارشناس گیاهشناس از مالچ پاشی بهعنوان دروغی بزرگ برای مبارزه با ریزگردها نام برد و تصریح کرد: «ما در ایران بالاترین درصد گیاهان چهارکربنه دولپهای داریم که محققان دنیا دنبال این گیاهان هستند اما ما بهراحتی روی این گیاهان که از حساسترین و مهمترین اکوسیستمهای کشور هستند قیر داغ میپاشیم به لحاظ اینکه تنها توجیه آن وجود رابطه کثیف دستگاه قیر ساز و بخشی از بدنه منابع طبیعی کشور است که میخواهند از این سفره گسترده منافع خود را داشته باشند.»
وی با انتقاد از رواج یافتن آفرود در کشور و انفعال سازمان جنگلها و مراتع در حفاظت از پوشش طبیعی بیابان گفت: «در سالهای اخیر در اثر گسترش صنعت آفرود در ایران جنگلهای انبوه تاق به شکل وحشتناکی تخریبشدهاند و نمونههای این صنعت مخرب و ضد محیط زیستی بهراحتی در مرنجاب دیده میشود که عدهای کسب و کار کثیفی را ایجاد کرده و عدهای نوکیسه که میخواهند از کنترلهای حکومتی فرار کنند برای تفریحات شبانه با پولهای هنگفت در دل کویر میروند و پوششهای بسیار منحصربهفرد بیابانی را نابود میکنند اما سازمان جنگلها و مراتع هرگز در مقابل این مخربان محیطزیست ایستادگی نمیکند.»
آخانی از سازمانهای محیطزیست و جنگلها و مراتع بهعنوان سازمانهایی با ساختار بهشدت ضعیف و طبیعت ستیز نام برد و افزود: «طبیعت ما رهاشده است و سازمان جنگلها بهجای حمایت از مافیای قیرپاشی در پروژههای غیر شفاف آن را صرف توسعه جوامع محلی کند با توسعه صنایعدستی و گردشگری پایدار برای مردم بومی و فقیر اشتغال ایجاد کند تا جلوی به هم خوردگی این تپههای ماسهای گرفته شود.»
ترکیبات مالچ نفتی از نوع ترکیبات حلقوی پیچیده و سرطانزاست
حمیدرضا عباسی محقق بخش بیابان با اشاره به سابقه اجرای عملیات مالچ پاشی در کشور گفت: «یک شرکت انرژی در ایالاتمتحده در سال ۱۹۶۱ در ایران و لیبی بهصورت همزمان آزمایشهایی برای استفاده از خاکپوش برای حفظ رطوبت از مالچ نفتی استفاده میکند و بر اساس گزارشها نتیجه میگیرد این امر برای حفظ رطوبت مناسب است و در همین زمان پاکستان تپههای ماسهای بین دو کانال آبیاری را با همین روش انجام میدهد همچنین در سال ۱۹۶۲ در سرزمین اشغالی ۱۰۰ هکتار مالچ پاشی انجام میشود اما علیرغم اینکه اعلام میکند موفقیتآمیز است دیگر به این عملیات ادامه نمیدهد اما علیرغم اینهمه فعالیت هیچ گزارشی وجود ندارد که از این ماده در آمريکا استفادهشده باشد.»
وی با بیان اینکه موادی که در مالچ نفتی وجود دارد شامل ترکیبات حلقوی پیچیده است، عنوان کرد: «دی بنزو آنتراسن ترکیبی است که برای سرطانی کردن موشهای آزمایشگاهی استفاده میشود و در محصول مالچ تولیدی کشور میزان آن ۱۰۰۰ PPM بوده است که تنها ۲.۳ PPM برای سرطانی شدن موشها کافی است.»
عباسی با تأکید بر اینکه حتی یک نمونه موفق تثبیت ماسه با مالچ پاشی در تپههای ماسهبادی فعال در کشور وجود ندارد، گفت: «یکی از مناطق فعال و بیابانهای داخلی جهان که انرژی باد بسیاری دارد سیستان است که در آن منطقه به علت شدت باد که مانع از رشد گیاه میشود تنها راه جلوگیری از حرکت ماسه به سمت روستاهای مسکونی استفاده بسیار محدود از مالچ است.»
وی ادامه داد: «در دیگر نقاط کشور همچون کاشان و ۲۲۷ هزار تپه ماسهای در ریگ خوزستان که منطقه حفاظتشده و محل زندگی افعی شاخدار است و آهو در آن زندگی میکند و بهرهبرداران گوسفندان خود را برای تغذیه به این ریگ میآورند نباید مالچ پاشیده شود چون سفره آبی که دامدار آب دام خود را از آن تأمین میکند و گوشت آن را مردم استفاده میکنند آلوده میشود اما علیرغم اینهمه مخالفت این ماده سمی روی ریگها پاشیده میشود.»
این محقق بخش بیابان مشکل ریزگردها را متفاوت از مشکل تپههای ماسهای دانست و اظهار کرد: «منابع تولید گردوغبار به سه دسته تقسیم میشوند یکی منابع نقطهای مثل هورها، تالابها یا چالابهای کویری هستند که به دلیل وابستگی به رفتار آب خشک میشوند و مالچ در این نقاط نمیتواند استفاده شود.
دیگری منابع خطی مثل رودخانههای خشک یا جادههای خاکی هستند که از بحث مالچ بهعنوان بسیار محدود میتوان در این نقاط استفاده کرد و دیگری کانونهای صفحهای مثل مراتع تخریبشده و دیمزارهای از حیز انتفاع خارجشده هستند نمیتوان از مالچ استفاده شود.»
عدم امکان صادرات محصولات نفتی با عملیات مالچ پاشی درون کشور مرتبط است
محمد درویش کنشگر محیطزیست و رئیس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو با تأکید بر اینکه فهم بومشناختی از اکوسیستم در مدیریت بهتر هزینهها مؤثر است، گفت: «خرس سیاه بلوچی مشابه عملکرد گربه شنی در طبیعت عمل میکند و با خوردن خرماهای وحشی و دفع آن در قلمرو گسترده سبب زادآوری طبیعی این درختان خرمای وحشی میشود و به اقتصاد جامعه محلی کمک میکند اما تعارضی میان اینگونه از خرس با داز بافتها در منطقه بلوچستان که بخشی از جامعه محلی هستند که از طریق محصولت جنبی درختان خرمای وحشی ارتزاق میکنند ایجادشده بود که خرسها را دشمن اقتصادی خود میدانستند و به شکار آنها پرداختند.»
وی افزود: «با اطلاع رسانی به جامعه محلی شکارچیان به حامیان خرس سیاه بلوچی تبدیل شدند و اینگونه توانستیم این تعارض را از ببریم و اجازه ندهیم خرس سیاه بلوچی به سرنوشت یوزپلنگ آسیایی در آستانه انقراض قرار بگیرد اما در حال حاضر گربه شنی هم وضعیت خوبی ندارد و در بسیاری از زیستگاههای ما در حال انقراض است و جای این نکات درر برنامههای آموزشی صداوسیما و کتابهای درسی مغفول است.»
این کنشگر محیطزیست گفت: «در اجرای عملیات مالچ پاشی در محصولات جدید بهجای قیر از مازوت استفاده میشود که بعد از تحریمها به دلیل اینکه ظرفیت انباشت این مازوتها در وزارت نفت پر شد و امکان صادرات نبود بخشی به نیروگاهها و پالایشگاهها بهعنوان سوخت داده شد که با معضل جدی آلودگی هوا مواجه شدیم و قسمت قابلتوجهی با رایزنی با مدیران وقت دفتر بیابانهای سازمان جنگلها به عملیات مالچ پاشی اختصاص یافت.»
وی با اشاره به اعلام مخالفت بیشتر کارشناسان محیطزیست و اعلام اثرات مخاطرهآمیز مالچ پاشی بر طبیعت اظهار کرد: «قبل از انقلاب در سال ۱۳۵۳ دکتر آهنگ کوثر در تز دکترای خود و با پژوهشهایی که انجام داد مخالفت و اعلامخطر خود را انجام داد و در ادامه افراد دیگری مطالعاتی انجام دادند که جملگی بر خطرات آن تأکید داشتهاند.»
درویش افزود: «اتحادیه جماهیر شوروی و جمهوریهای آسیای میانه ازجمله اصلیترین کشورهایی بودند که از مالچ نفتی بهعنوان تثبیت ناهمواریهای ماسهای استفاده میکردند اما حتی یک کشور اعلام نکرده بود که سود حاصل از مالچها بیشتر از ضررها بود و همه توصیه به استفاده نمیکردند.»
وی ادامه داد: «از دهه ۵۰ همه مطالعاتی که بازوی مشورتی سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری انجام داده جملگی استفاده از مواد نفتی را برای تثبیت ناهمواریهای ماسهای رد کردند اما علیرغم این تجربیات مالچ پاشی همچنان در کشور انجام میشود و تاکنون هیچ جایگزینی که هزینه مناسب و ماندگاری بالا داشته باشد شناسایی نشده است.»
درخواست توقف استفاده از مالچ نفتی در تثبیت ناهمواری های ماسه ای
پایان پیام
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید
کد خبر : 267813 ساعت خبر : 10:25 ق.ظ