زیست کرامت گمشده ایرانیان؛ به روایت دکتر محمد فاضلی
به گزارش گلونی طبق اطلاعات کانال تلگرامی دغدغه ایران، دکتر محمد فاضلی، جامعهشناس، درباره زیست کرامت گمشده ایرانیان نوشت:
ایرانیان از زمان شکست عباس میرزا از لشکر روسیه تا امروز دنبال چه میگردند؟ عبارتی این روزها ذهنم را اشغال کرده که گمان میکنم کلید خوبی برای درک این خواسته دویست ساله است: زیست-کرامت. این عبارت ساخته نادر صدیقی است.
زیست کرامت از آن ترکیبهای عجیب است که آرزوها، ناخرسندیها، نقدها و بایستههای حکمرانی را یکجا در خود جای داده است. ایرانیان دویست سال است در آرزوی زیست کرامت میسوزند.
زیست کرامت یعنی زندگی فردی و جمعی دو بخش دارد و ایرانیان باید توأمان به صورت مادی امکان زیستنی داشته باشند که به ایشان احساس کرامت بدهد؛ و کرامتی داشته باشند که زیستنشان را معنادار سازد.
کرامت، معنایی از جنس گرامی داشته شدن، سخاوت و بزرگمنشی دارد. کرامت نقطه مقابل حقارت است. زیست کرامت نیز ترکیبی از زیستن مادی بدون تحقیر شدن، و تحقیر نشدن و بزرگ داشته شدن بدون از دست رفتن زیستن است.
زیست کرامت دلالتهایی برای زندگی فردی و جمعی دارد؛ سیاست داخلی و خارجی را هم در بر میگیرد؛ اقتصاد، فرهنگ و زندگی اجتماعی را هم شامل میشود.
زیست کرامت آمیختهای از تأمین زندگی مادی ایرانیان بدون تنگدستی و تحقیر، زیستن در میان جهانیان بدون ترس و تحریم، زندگی در سایه حاکمیت قانون بدون اجبار و تبعیض، و زیستن بر اساس آزادی و انتخاب فردی بدون انقیاد و تحمیل است.
زیست کرامت گمشده ایرانیان
همه هنر حکمرانی این است که زیست کرامت را توأمان فراهم کند و یکی را قربانی دیگری نکند. البته تقدم زیست بر کرامت در این عبارت معنایی روشن دارد: زیستنی باید باشد تا وصف کرامت به آن تعلق گیرد.
آنچه ایرانیان امروز و در روند این سالها شاهدش هستند زوال زیست کرامت است. زیستنی که سهم همه شهروندان از تنفس فقط گرد و خاک، و سهم چندین دهک از تنعم فقط فقر باشد؛ سهم میلیونها نفر از دنیای کار فقط بیکاری، و سهم کثیری از کارِ دنیا فقط دستمزد اندک و بیگاری؛ زیست کرامت نیست.
آن کرامتی هم که در سایه تهدید و تحریم در فضای بینالمللی حاصل شود، و توأم با برخورداری برابر همگان از آزادی و برابری در برابر قانون حاصل نشده باشد، کرامت نیست و زیستن را هم به خطر میاندازد.
به گمان من ایرانیان میتوانند همه مطالبات تاریخی و امروزینشان را در همین عبارت نمادین خلاصه کنند. عبارتی که میتواند میثاق جمعی ایرانیان باشد و به حکمرانان نشان میدهد که زیستنی میخواهند کریمانه، و کرامتی میخواهند که در آن زیستن چنان پای انگارههای ذهنی قربانی نشود که خود زیستن و تجربه آن به حقارتی کرامتکُش مبدل شود.
زیست کرامت میتواند مفهومی برای اندیشیدن و صورتبندی کردن اصلاحجویی در «ایرانِ برلبهِ تیغ» باشد. زیستی کریمانه و کرامتی که زیستن را تحقیر نمیکند. حکمرانی امروز را هم باید بر اساس نقض زیست کرامت نقد کرد.
زیست کرامت که نباشد و تلاش برای حفظ زیست یا کرامت به صورت مجزا، هر دو را نهایتاً نابود میکند. کیفیت حکمرانی در تجلی متعادل زیست کرامت بروز میکند.
فهرست کتاب ها و مقالات دکتر محمد فاضلی
پایان پیام
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید