مقابله با پروانه برگ خوار سفید بلوط راه حل کوتاه مدت ندارد
به گزارش گلونی آفت پروانه برگ خوار سفید بلوط این بار در فارس و کهگیلویه و بویراحمد طغیان کرده است و گستردگی این طغیان بسیار بالاست.
برخی فعالان محیط زیست به شدت به دنبال راهکاری کوتاه مدت برای مهار این آفت هستند و مسئولان هم تحت فشار افکارعمومی به دنبال راهی هستند که کمی از اعتراضها کم کند.
راه کوتاه مدتی که برای مقابله با پروانه برگ خوار سفید بلوط روی میز است سم پاشی و استفاده از نوعی از سم به نام Bacillus thuringiensis یا Bt است.
در این میان اما تعداد زیادی از استادان دانشگاه با سم پاشی موافق نیستند. یعنی راه مقابله با پروانه برگ خوار سفید بلوط را سم پاشی نمیدانند.
برای این که بدانیم چرا استفاده از در جنگل خطرناک است گفتوگویی کردیم با دکتر حسین رجائی، مدیر بخش پروانه شناسی در موزه تاریخ طبیعی اشتوتگارت در آلمان.
ایشان با بیان این که مقابله با پروانه برگ خوار سفید بلوط راه حل کوتاه مدت ندارد به تجربه سم پاشی آفت شمشاد هیرکانی در سال ۱۳۹۵ اشاره کرد و نسبت به پیامدهای بلند مدت استفاده از Bt هشدار داد.
گفتوگو با دکتر حسین رجائی را بشنوید:
تصویر بالا اثرات BT را بر انواع گروههای موجودات زنده در اکوسیستمهای طبیعی نشان میدهد. اثرات مستقیم بر موجودات زنده با فلشهای سیاه و اثرات غیرمستقیم آنها بر سایر موجودات با فلشهای خط چین نمایش داده شدهاند. فلشهای سبز اثرات مثبت احتمالی را نشان میدهند. فلشهای موج دار انتقال BT از طریق بافتهای گیاهی نشان میدهند: لینک مقاله به زبان انگلیسی
لینکهای مرتبط:
مقالهای کوتاه درباره این آفت در کشور ترکیه
کتاب پروانه برگ خوار سفید بلوط
تاریخچه ثبت گونه پروانه برگخوار سفید بلوط در خاورمیانه
بررسی بیولوژی و شناسایی دشمنان طبیعی کنترل کننده پروانه برگ خوار سفید بلوط در منطقه باغملک
مطالعه بیولوژیکی پروانه برگ خوار سفید بلوط و شناسایی دشمنان طبیعی آن در منطقه نودان کازرون
در ادامه هشدار محققان و دانشگاهیان درباره اثرات زیانبار شیوه مدیریت شبپره آفت شمشاد را که در سال ۱۳۹۵ در روزنامه شرق منتشر شده است بخوانید:
شبپره آفت شمشاد با نام علمی (Cydalima perspectalis WALKER ١٨٥٩) شبپرهای متعلق به خانواده علفبیدان (Crambidae) است.
این شبپره که خاستگاه اولیهاش شرق آسیا گزارش شده است، در اوایل قرن حاضر به اروپا وارد شده و هماکنون در تمام کشورهای حوزه مدیترانه (از شرق تا غرب اروپا و تا مرزهای ایران) گسترش یافته است.
در ماههای اخیر وجود این حشره روی درختان شمشاد در جنگل هیرکانی شمال ایران گزارش شده است. از آنجا که جمعیت حشره آفت در بعضی مناطق در حد بالایی است، طبعا میزان خسارت آن هم شدید ارزیابی شده است.
به همین دلیل و در پی تشکیل ستاد بحران، سازمان حفظ نباتات و ادارات جنگلبانی شهرهای شمالی کشور برنامه سمپاشی گستردهای را بدون توجه به مخاطرات زیستمحیطی در این جنگلها شروع کردهاند. همچنین بسیاری از مسئولان، مردم را به سمپاشی محیط دعوت کردهاند. در این بین چند موضوع قابل توجه و تأمل است:
این شبپره تنها از گونههای شمشاد تغذیه میکند و به سایر گیاهان اعم از کشاورزی، جنگلی و مرتعی خسارتی وارد نمیکند. علاوه بر آن، این آفت عموما از برگ و به مقدار کم از پوسته ساقه شمشاد تغذیه میکند و این نحوه تغذیه سبب مرگ درختان نمیشود.
درحالیکه بیبرگی موقت درختان شمشاد به کنترل طبیعی، متعادلسازی و کاهش جمعیت این حشره کمک میکند. این تجربه در کشورهای اروپایی درباره این آفت مشاهده و تأیید شده است. بهعلاوه بهکارگیری روشهای ایمن یا بیولوژیک (نظیر تلههای فرومونی و نوری برای شکار انبوه، بهکارگیری دشمنان طبیعی، کنترل میکروبی نظیر Bt) بسیار مؤثرتر و سازگار با محیط زیست در اختیار متخصصان و قابلاستفاده توسط کارشناسان است.
سمپاشی بیوقفه و گستردهای که در جنگلهای بکر و یگانه هیرکانی شروع شده است، در قدم نخست خاک را آلوده میکند و زیستمندان آن (بهویژه ویروسها و باکتریهای مفید) را از بین میبرد.
علاوه بر آن بسیاری از پرندگان (مهاجر و بومی) و نیز حشرات به واسطه این سموم از بین رفته یا مهاجرت خواهند کرد. بسیاری از این پرندگان و حشرات، گونههایی بومی بوده و از دشمنان طبیعی سایر آفات محسوب میشوند و نقش مؤثری در کنترل بیولوژیک بسیاری از آفات ایفا میکنند و ازبینرفتن آنها سبب طغیان آفات متعدد گیاهخوار در سالهای آتی خواهد شد.
علاوه بر آن، گسترش سموم کشاورزی در متراکمترین منطقه جمعیتی ایران بر سلامت انسانهای ساکن این مناطق اثرات مخربی دارد. سموم شیمیایی، آبهای جاری و زیرزمینی را آلوده میکنند و وارد سیستمهای آب شهری میشوند. در این صورت آیا باید از دیدن نرخ بالای سقط جنین حیرت کنیم؟
آیا میتوان سرطانهایی را که حاصل و اثر این سموم هستند نادیده گرفت؟ آیا کسی میتواند پاسخگوی برهمخوردن تعادل طبیعی و متعاقب آن نابودی گونههای جانوری باشد؟
در کنار همه این موارد، نمیتوان چشم بر تبعات اقتصادی سنگین این شیوه مبارزه بست. اگرچه سمپاشی فرایندی بهظاهر کمهزینه است ولی کاربرد این ترکیبات شیمیایی باعث آلودهکردن منطقهای خواهد شد که هیچ قیمتی نمیتوان برای آن متصور شد.
منطقهای که جولانگاه پستانداران ارزشمندی مانند پلنگ و مرال بوده و تنها چند قدم با بزرگترین مخزن ماهیان خاویاری کشور فاصله دارد. آبهای سطحی این سموم را به دریا میریزند و این خود عاملی برای کاهش ذخایر ماهیان (و بهویژه ماهیان خاویاری) کشور خواهد بود.
همچنین یادمان باشد که طبیعت مرزهای جغرافیای سیاسی را تشخیص نمیدهد و هر حرکتی در جهت تولید آلایندههای زیستمحیطی از سوی ایران، اعتراض کشورهای همسایه را نیز به دنبال خواهد داشت.
موارد فوق تنها مجملی از قصیده مفصل پروژههای غیرکارشناسی است. نوار شمالی کشور و جنگلهای بکر و قدیمی هیرکانی مهمترین زیستگاه تنوع زیستی کشور محسوب میشود.
زیستگاههایی که باید مانند جانمان در حفظ و حراست از آنها بکوشیم و تمام ظرفیت و توان علمی کشور را در این راستا بسیج کنیم. نویسندگان این نامه سرگشاده، به نمایندگی جمع کثیری از زیستشناسان، بومشناسان و محققان حشرهشناس دانشگاهی و مراکز تحقیقاتی، از مدیران ارشد کشور و بهویژه دکتر حسن روحانی، رئیسجمهور کشور، تقاضا دارند قبل از اینکه مشکل پیچیدهتری به مشکلات زیستمحیطی ایران عزیزمان تحمیل شود، بیدرنگ وارد صحنه شده و دستور توقف کاربرد ترکیبات و محلولهای شیمیایی (به هر شکل و با هر نام تجاری) را در جنگلهای بینظیر شمال ایران صادر فرمایند.
بدیهی است تشکیل کمیتهای تخصصی متشکل از استادان دانشگاهی، پژوهشگران رشتههای بومشناسی، حشرهشناسی و جنگل قبل از هر اقدام بعدی ضروری است.
نویسندگان:
١. عبدالحسین وهابزاده (بومشناس)
٢. دکتر علیاصغر طالبی (حشرهشناس، عضو هیأتعلمی و ریاست دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس)
٣. دکتر بهرام کیابی (بومشناس، عضو هیأتعلمی دانشکده علوم، دانشگاه شهید بهشتی)
٤. دکتر محمدسعید مصدق (حشرهشناس، عضو هیأتعلمی دانشکده کشاورزی، دانشگاه چمران اهواز)
٥. دکتر مهدی اسفندیاری (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز)
٦. دکتر سیدابراهیم صادقی (حشرهشناس، عضو هیأتعلمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع)
٧. دکتر سمیرا فراهانی (حشرهشناس، عضو هیأتعلمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع)
٨. دکتر احسان رخشانی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل)
٩. دکتر حسین رجائی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی موزه تاریخ طبیعی اشتوتگارت-آلمان)
١٠. دکتر رضا طلایی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران)
١١. دکتر نجمه ابراهیمی (حشرهشناس، دانشگاه تربیت مدرس)
١٢. دکتر حمزه ایزدی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه ولی عصر رفسنجان)
١٣. دکتر حسین آخانی (گیاهشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران)
١٤. سایه سری (حشرهشناس، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور)
١٥. دکتر عباسعلی زمانی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه)
١٦. دکتر صراف معیری (رئیس پژوهشکده فناوریهای نوین زیستی دانشگاه زنجان)
١٧. دکتر اصغر شیروانی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی گروه گیاهپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان)
١٨. دکتر حسین اللهیاری (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران)
١٩. دکتر شهروز کاظمی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته کرمان)
٢٠. دکتر حسین لطفعلیزاده (حشرهشناس، دانشیار و رئیس مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی آذربایجان شرقی)
٢١. دکتر امید جوهرچی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی گروه گیاهپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی)
٢٢. مهندس جلیل علوی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان شمالی)
٢٣. دکتر سیدمحمد تبادکانی (حشرهشناس، دانشگاه تهران)
٢٤. دکتر عبدالحسین طاهری (عضو هیأت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و مشاور مرکز هیأتهای امنا و ممیزه وزارت علوم)
٢٥. مهندس معصومه مقدم (حشرهشناس، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور)
٢٦. دکتر حبیب عباسیپور (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی، دانشگاه شاهد)
٢٧. دکتر حاجیمحمد تکلوزاده (عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی شهید باهنر کرمان و مشاور استاندار استان کرمان)
٢٨. دکتر شایان شامحمدی (عضو هیأت علمی و رئیس دانشگاه شهرکرد)
٢٩. دکتر علیرضا صبوری (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران)
٣٠. دکتر کامبیز مینایی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز)
٣١. دکتر سعید عشقی (متخصص میوههای ریز، هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز)
٣٢. دکتر حسن صالحی (متخصص گیاهان زینتی هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز)
٣٣. دکتر جواد کریمزاده (حشرهشناس، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان)
٣٤. دکتر حسین مددی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان)
٣٥. دکتر ولیالله بنیآمری (حشرهشناس، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور)
٣٦. دکتر کتایون خردمند (حشرهشناس، عضو هیأت علمی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران)
٣٧. دکتر سیدمحسن تقوی (بیماریشناس گیاهان، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی و معاون آموزشی دانشگاه شیراز)
٣٨. دکتر پرویز شیشهبر (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه چمران اهواز)
٣٩. دکتر محمد مهرآبادی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس)
٤٠. دکتر آرش راسخ (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز)
٤١. دکتر علی افشاری (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان)
٤٢. دکتر علیرضا منفرد (حشرهشناس، عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج)
٤٣. دکتر محمدرضا نعمتاللهی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان)
٤٤. دکتر محمدسعید امامی (حشرهشناس، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان)
٤٥. دکتر علیرضا حقشناس (حشرهشناس، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان)
٤٦. دکتر محمدحسن بشارتنژاد (حشرهشناس، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان)
پایان پیام
گزارشگر: مریم قره گزلو
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید
اما نظر دوم بنده به عنوان یک حشرهشناس و فعال در حوزه تولید عوامل کنترل بیولوژیک هست. من نمیدونم آیا این موضع گیری قاطع در برابر یک حشره کش بیولوژیک (که احتمالا این هم حشره شناسان همه دنیار را به وجد خواهد آورد)، با غرایض سیاسی یا منافع شخصی همراه هست یا خیر. این دوست عزیز در زمان صحبت در مورد مبارزه با آفات بلوط، یک بار اسم سم شیمیایی را میبرند و چهار بار اسم بی تی، انگار به صورت هدفمند این فایل رو منتظر کردن تا بی تی رو سرکوب کنن. این موضوع، برای یک تولیدکننده که در این شرایط اقتصادی کشور و در برابر هجوم مافیای سموم شیمیایی، هنوز به زانو در نیامده و مشغول تولید است اصلا قابل قبول نیست. شما دهها مزیت و برتری بی تی رو نادیده گرفتید و با برجسته کردن دو تا ایراد که اون هم اما و اگر توش هست و اگر چیزی هم باشه مربوط به تمام سویه های بی تی و نه اختصاصا سویه کورستاکی هست، تنها سلاح من تولیدکننده عوامل بیولوژیک رو در برابر مافیای واردکنندگان سموم شیمیایی ازم میگیرید و خودتون هم نمیدونید که با یک اظهارنظر نسنجیده که در حوزه تخصص و دانش شما نیست، چه ضربه ای به یک مجموعه بزرگ تولیدکننده میزنید!
سوال من از ایشون که احتمالا بنده رو هم به عنوان تولیدکننده بی تی در نابودی شمشادهای شمال کشور مقصر و دخیل میدونن این هست که آیا در مناطقی که بی تی استفاده نشده، جنگلهای شمشاد وضعیت روبراهی دارند، چون ظاهرا بی تی در وسعت بسیار ناچیزی فکر میکنم حدود سیصد هکتار از جنگلهای نوشهر و چالوس استفاده شده و بقیه مناطق کاربرد چندانی از این حشره کش نداشتند. آیا مطالعه علمی در این زمینه انجام دادن که ارتباط بی تی با وضعیت جنگلهای شمشاد رو ثابت کرده باشه و آیا مطالعه ای روی جمعیت حشرات پس از محلول پاشی بی تی انجام دادن؟ همین الان، در جنگلهای کانادا، بی تی به فراوانی علیه آفات پروانه ای استفاده میشه و نگرانی از آثار زیست محیطی اون وجود نداره! در جمع اساتید حشره شناسی واقعا جای گفتن این جمله ابتدایی نیست که بی تی کورستاکی فقط روی پروانه ها و شب پره ها اثر میکند، نه روی پشه ها، حلزون ها، زنبور عسل و … که شما عکسش رو اینجا قرار دادید. این عکس برای تمام سویه های شناخته شده بی تی هست، نه سویه کورستاکی که موضوع این بحث هست.
و موضوع بعدی اینکه اگر قرار هست هیچ اقدامی صورت نگیرد و جنگل به حال خود رها شود تا به تعادل برسد، بله اینجا کاربرد بی تی هم دخالت تلقی خواهد شد. اما ظاهرا شما با سیستم مدیریت این کشور آشنایی ندارید، تصور میکنید میتوان در این جنگلها قرق ایجاد کرد، سدهارو از بین برد، چرای دام رو حذف کرد و سیستم رو به حالت سابق برگردوند؟ اینجا هنوز محیط بان رو برای شلیک کردن به شکارچی که تفنگش رو به سمتش نشانه رفته اعدام میکنن میخواید با رهاکردن جنگل چه اتفاقی بیفته؟ اینجا هر سال علیه ملخها صدها تن حشره کش شیمیایی بدون دغدغه های زیست محیطی در مراتع و جنگلها محلول پاشی میشه! اما وقتی صحبت ورود بی تی به عنوان یک ترکیب سازگارتر هست، اینطور مقابلش موضع گیری میشه! قطعا افراد و نهادهایی از این موضع گیری و حذف بی تی سود میبرن و این موضوع به زودی مشخص خواهد شد. فقط مثل دوستان، امیدوارم موفقیت این عزیزان در حذف بی تی، در نهایت به کاربرد یک حشره کش شیمیایی منتهی نشود، چون بعید میدونم پارازیتوئید یا شکارگری که مدنظر شماست، به این زودی ها بتونه برای این آفات معرفی بشه.
صحبت نهایی این که قطعا بی تی هم اثرات و نگرانی های بالقوه دارد! اما نه به این شدتی که در این فایل صوتی و اون تصویر پایینش گفته شده. اما این اثرات و نگرانی ها یک صدم کاربرد یک حشره کش شیمیایی هم نیست! ضمن اینکه برای کاربرد بی تی هم توصیه ها و ملزوماتی در منابع علمی مطرح شده مثل ایجاد پناهگاه و زیستگاه های ایمن برای گونه های غیرهدف، سمپاشی در زمان صحیح که فقط مرحله اصلی و حساس آفت هرف و نه سایر گونه ها را تحت تاثیر قرار دهد، کاهش تعداد سمپاشی با بی تی به نحوی که امکان بازیابی جمعیت گونه های غیرهدف وجود داشته باشد و …. اگر قرار هست هیچ اقدامی نکنیم، حذف بی تی هم منطقی خواهد بود، اما اگر ناچاریم مبارزه کنیم، بی تی قطعا یکی از ارکان مبارزه خواهد بود.
چهار نکته رو در پاسخ به عزیزان ضروری میدانم:
۱. هر چیزی که موجودات را میکشد سم است. چه مبنای بیولوژیک داشته باشد و چه مبنای شیمیایی. تریاک هم یک محصول برپایه گیاه خشخاش است و کمتر عاقلی در جهان آنرا سم نمیداند.
۲. سم بی تی بسیار بسیار کم خطرتر و سازگارتر با محیط زیست است و تولید آن یک انقلاب در “کشاورزی” محسوب می شود. کسی منکر فواید بی تی در مزرعه کشاورزی نیست. اما چیزی که آقایون سعی در نادیده گرفتن آن دارند اینست که این سم بیولوژیک نه برای مصرف در محیط و اکوسیستم طبیعی بلکه برای گلخانه و مزرعه طراحی شده.
۳. توجه کنید که وقتی از لپیدوپترا صحبت میکنید، بطور اتوماتیک درباره ی دومین راسته بزرگ حشرات حرف میزنید. در راسته ی لپیدوپترا تابحال بیش از ۱۶۰ هزار گونه در جهان شناخته شده که وجود دستکم ۴۵۰۰ گونه از آنها در ایران ثابت شده. تنها در استان فارس بیش از ۱۶۰۰ گونه لپیدوپترا (بالپولکدار) داریم که رقم بسیار بالایی از آنها اندمیک منطقه اند و BT به گفته ی همین کامنت آقایان در بالا، روی همه آنها تاثیر میگذارد و لارو آنها را نابود میکند و جمعیت های آنها را سرکوب میکند.
۴. اهمیت توجه به تجربه ی بی تی در اکوسیستم جنگلهای هیرکانی در اینست که علیرغم هشدار متخصصان مبنی بر اینکه “شمال را سمپاشی نکنید” جنگلهای هیرکانی سمپاشی شد و اثرات منفی آن نادیده گرفته شد. این ادعا که در مناطق سمپاشی نشده ی شمال، هم شمش اد از بین رفته حقیقتا بی مایه است، چرا که اگر جایی در هیرکانی از آسیب جانبی سموم در امان مانده باشد، همان مناطق سمپاشی نشده اند. تنها یک پایش گسترده میتواند آسیبی را که به جنگلهای هیرکانی زدند شناسایی کند.
دکتر حسین رجائی
اقای دکتر عزیز، با احترام هر چهار نکته شما ایراد دارد.
۱_ طبق این تعریف کلی، شکارگر و پارازیتویید هم سم محسوب میشن چون چیزی هستن که موجود زنده رو میکشن، آب هم سمه چون شناگران رو میکشه، هوا هم سمه، چون اگه به داخل بدن تزریق بشه فرد رو میکشه، منظور شما از سم، معادل کدوم واژه علمی هست؟
۲_ اطلاع دارید الان چند میلیون هکتار از جنگلهای جهان با بی تی محلول پاشی میشن؟ چند میلیون هکتار مزرعه و باغ؟ کشورهای درجه یک هم هستن و مقالاتشون هم موجوده.
۳_ بی تی هیچوقت یک نابودگر و ریشه کن کننده نبوده که اگر بود ما در کنترل افات گلخانه ای اینقدر مشکل نداشتیم. چه برسه به جنگل که فضای باز، وسعت و اشعه یو وی بشدت کاراییش رو محدود میکنه. ما شصت درصد هم که از بی تی جواب بگیریم کلاهمون رو میندازیم بالا. بسیاری از گونه های بالپولکدار در کمتر از یک سال بعد از سمپاشی جمعیت خودشون رو بازیابی میکنن.
۴_ من پرسیدم ایا جایی که بی تی استفاده نشده شمشادها شرایط بهتری دارن؟ نگفتم جایی که سمپاشی اصلا نشده! عرض کردم اگر نیاز به مبارزه نباشه مصرف بی تی هم توصیه نمیشه، اما حتما شرایط طغیان به گونه ای بوده که مبارزه اجتناب ناپذیر بوده و اگر اینطور بوده، بی تی باید به حشره کش شیمیایی اولویت داشته باشه. هرچند اظهارنظر در مورد همون مناطقی که هیچ دستکاری هم نشده نیاز به مطالعات دقیق میدانی داره و با حدس و گمان نمیشه نتیجه گیری کرد.
میشه منابع و مقالات بند ۲ رو برای ما ارسال کنید؟
این دو مقاله اطلاعات بسیار خوبی در مورد کانادا، ایالات متحده و اروپا فراهم میکنن. در چکیده مقاله اول که فصلی از یک کتاب مربوط به سال ۲۰۰۰ هست، گفته شده که در کانادا، ایالات متحده و اروپا تا سال ۲۰۰۰، به ترتیب در ۸/۵ میلیون هکتار، ۳ میلیون هکتار و ۱/۷ میلیون هکتار از جنگلها از بی تی استفاده شده و در متن مقاله هم جداول میزان دقیق استفاده در سالهای مختلف به تفکیک قاره مشخص شده است.
Since its widespread operational acceptance in the mid 1980s, Bt has been used on a cumulative total of about 8.5 million ha in Canada and 3 million ha in the United States. In Europe, Bt has been used for control of various defoliators on 1.7 million ha since 1990.
van Frankenhuyzen K (2000) Application of Bacillus thuringiensis in forestry. In: Entomopathogenic Bacteria: from Laboratory to Field Application. Springer, pp 371–۳۸۲.
در مقاله دوم که مربوط به سال ۲۰۱۶ هست، اطلاعات به روزتری از کاربرد بی تی در کانادا و ایالات متحده داده شده که تا سال ۲۰۱۲ به روز رسانی شده است. در متن این مقاله، به وضوح گفته شده که تا اوایل دهه ۱۹۹۰، بی تی برای کنترل آفات مختلف در جنگلهای این کشور استفاده شده. کاهش ناگهانی مصرف بی تی در اوایل دهه ۱۹۹۰ به دلیل تحت کنترل در آمدن آفت بوده، اما با طغیان مجدد آفات در سال ۲۰۱۲، مجددا مصرف این آفتکش در جنگلهای کانادا به سرعت افزایش یافته است. این بریده ای از متن این مقاله است.
In most of Canada, B. thuringiensis is now the only agent used for management of lepidopteran forest defoliators. Between 1985 and 2012, commercial products were applied on a cumulative total of about 10 million ha of insect-infested forests, primarily to prevent excessive defoliation by spruce budworm, other budworm species, gypsy moth, and eastern hemlock looper. Its use declined sharply in the early-1990s as the spruce budworm outbreak in eastern Canada collapsed, and shifted towards western provinces for control of both eastern and western spruce budworms. The steep increase in area sprayed between 2007 and 2012 reflects the recurrence of epidemic spruce budworm populations in Québec, which is viewed as the onset of a new outbreak that is expected to once again sweep across eastern North America.
van Frankenhuyzen K, Lucarotti C, Lavallée R (2016) Canadian contributions to forest insect pathology and to the use of pathogens in forest pest management. The Canadian Entomologist, 148: S210 – S238.
به نظر میرسه ۲۲ سال از این تحقیقات گذشته.
جناب دکتر رجایی عزیز، مقاله دوم مربوط به سال ۲۰۱۶ هست و در اون عینا ذکر شده که همین الان (now)، در بیشتر مناطق کانادا (in most Canada)، باسیلوس تورینژنسیس تنها عامل (only agent) برای کنترل بالپولکداران برگخوار درختان جنگلی است. این هم عین جمله متن مقاله هست (صفحه ۱۰ مقاله، ستون دوم، پاراگراف دوم):
In most of Canada, B. thuringiensis is now the only agent used for management of lepidopteran forest defoliators.
لطفا بپذیرید که خواسته یا ناخواسته موضع گیری تندی در رابطه با بی تی داشتید و با این مصاحبه، ضربه بزرگی به کنترل بیولوژیک کشور زدید! مدیریت این کشور به گونه ای هست که فرداروز، از این مصاحبه به نفع مافیای سم شیمیایی بهره برداری خواهد شد و به جای بی تی که شما نگران اثراتش روی ۱۶۰۰ گونه بالپولکداران هستید، سیپرمترین یا کلروپیریفوس روی سطح جنگل پاشیده خواهد شد و نه تنها بالپولکداران که همه موجودات زنده و اکوسیستم جنگل رو تحت تاثیر قرار خواهد داد.
جناب دکتر، این دو مقاله اروپایی هم مربوط به سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ هستن. به جمله دوم چکیده همین مقاله اول نگاه کنید نوشته:
The gypsy moth, Lymantria dispar, is one of the main pests of oak forests worldwide and causes extensive defoliation during its periodic outbreaks. In the Mediterranean region, control of gypsy moth populations in cork oak forests is based on application of Bacillus thuringiensis serovar kurstaki (Btk) formulations.
Mannu R, Cocco A, Luciano P, Lentini A (2019) Influence of Bacillus thuringiensis application timing on population dynamics of gypsymoth in Mediterranean cork oak forests. Pest Management Science, DOI 10.1002/ps.5622.
حتما این مقاله رو مطالعه بفرمایید، صحبت از میلیونها هکتار جنگل در قلب اروپاست. و این مقاله صراحتا میگه که در حال حاضر، محلول پاشی هوایی بی تی موثرترین و قابل اعتمادترین روش مبارزه با آفات برگخوار از جمله ابریشم باف هست. همین مطالعه در مناطقی انجام شده که هر کدام حداقل هزار هکتار وسعت دارن (جدول ۱ رو حتما ملاحظه بفرمایید). مال ۲۰ سال قبل هم نیستن دیگه امیدوارم شش هفت سال قبل رو بپذیرید و دنبال مقاله ۲۰۲۲ نباشید. مقاله دوم هم در جنگلهایی به وسعت حداقل ۲۰۰ هکتار انجام شده و مجلات هم از معتبرترین مجلات حوزه جنگل و مدیریت آفات هستن.
Of these, the application of Bacillus thuringiensis serovar kurstaki (Btk) is considered one of the most effective methods to reduce larval population density [16,17] with few biological and practical limitations.
Olivieri O, Mannu R, Ruiu L, Ruiu PA, Lentini A (2021) Comparative Efficacy Trials with Two Different Bacillus thuringiensis Serovar kurstaki Strains against Gypsy Moth in Mediterranean Cork Oak Forests. Forests, 12, 602.
با سلام
سید محمد تبادکانی هستم، دکتری حشرهشناسی از دانشگاه تهران و پنج سال تجربه در حوزه تولید عوامل کنترل بیولوژیک میکرو و ماکرو در یکی از بزرگترین شرکتهای این حوزه در خاور میانه دارم. من دو نظر جداگانه داشتم که لازم دونستم در اینجا عنوان کنم. متن این نامه در سال ۹۵ نوشته شده و با هماهنگی بنده و احتمالا سایر اساتید منتشر شده است و همانگونه که ملاحظه میفرمایید در متن نامه نه تنها صحبتی از اثرات بی تی و این صحبتهایی که در فایل صوتی شده نیست، بلکه اتفاقا از بی تی به عنوان مناسب ترین ترکیب برای مدیریت آفات برگخوار نام برده شده است. متاسفانه در اینجا شیطنت ظریفی اتفاق افتاده که فایل صوتی جدید که به دلیل نامعلومی به سرکوب بی تی پرداخته با متن این نامه در کنار هم آورده شده تا به نوعی همزمانی و یکی بودن آنها را به خواننده القا کرده و به عبارتی، امضای این همه اساتید بزرگ حشره شناسی و اکولوژی را پشت فایل صوتی مربوط به سرکوب بی تی قرار دهد که حداقل در مورد بنده این صحبتها صددرصد قابل تایید نیست. بنابراین در نظ اول خودم خواستم این شیطنت خواسته یا ناخواسته رو به اطلاع خوانندگان عزیز برسونم. متن نوشته شده این نامه کاملا از فایل صوتی جداست و بنده هرگز در جریان این فایل صوتی نبوده ام.
سلام و روز خوش
به عنوان یک حشره شناس (دکتری اکولوژی و کنترل بیولوژیک حشرات از دانشگاه تهران) و جهت مرور دروسی که در دانشگاه و در کتب و مقالات فارسی و انگلیسی خوانده ایم، لازم دیدم نکات بسیار ابتدایی در علم کنترل بیولوژیک حشرات آفت را در این دیدگاه به اشتراک بگذارم:
نکته اول: عوامل کنترل بیولوژیک به دو گروه عوامل ماکرو و میکرو تقسیم بندی می شوند، عوامل ماکرو همان پارازیتوییدها و شکارگرها و عوامل میکرو پاتوژنها یا عوامل بیماریزا در حشرات آفت همانند باکتری از جمله باکتری بی تی هستند، بنابراین آقای دکتر گرامی باکتری بی تی یک عامل کنترل بیولوژیک میکرو است نه یک سم.
نکته دوم: باکتری بی تی دارای زیرگونه های زیادی است که هر زیرگونه به صورت کاملا اختصاصی برای کنترل حشرات یک راسته به خصوص از حشرات استفاده می شود و زیر گونه کورستاکی نیز جهت کنترل لارو آفات بالپولکدار استفاده میشود.
نکته سوم: باکتری بی تی به صورت طبیعی در اکوسیستم و به ویژه در خاک وجود دارد بنابراین تزریق مجدد آن در طبیعت مسئله جدیدی برای طبیعت نخواهد بود.
با استناد به این نکات ساده، بی تی بهترین گزینه برای کنترل آفات پروانه ای است که به حالت طغیانی در آمده اند چرا که اگر پارازیتوییدها و یا شکارگرها به عنوان عوامل کنترل بیولوژیک ماکرو توانایی کنترل این آفت را داشتند مطمئنا آفت به صورت طغیانی در نمی آمد و در غیاب پارازیتوییدها و شکارگرها و عدم محلولپاشی بی تی تنها زمانی با کاهش جمعیت آفت مواجه خواهیم شد که درختان بلوط عزیزمان را به صورت کامل از دست داده و غذایی برای آفت مذکور در جنگل ها وجود نداشته باشد یا تغییرات اقلیمی به کمک انسان برای کنترل آفت بیاد که متاسفانه تغییرات اقلیمی هم اکنون به نفع آفت و به ضرر درختان بلوط و جنگل های زاگرس که سرمایه های ملی و بسیار با ارزش هستند می باشد.
پیشنهاد میکنم کتاب اکولوژی حشرات پروفسور پرایس با دقت بیشتری مطالعه شود تا با مفهوم به تعادل رسیدن جمعیت حشرات بیشتر آشنا بشیم.
امیدوارم خرد جمعی بهترین تصمیم را برای جنگل های بلوط بگیرد تا تاریخ از متخصصین حشره شناسی به عنوان نظاره گر نابودی جنگل های بلوط یاد نکند.
با سپاس
چهار نکته رو در پاسخ به عزیزان ضروری میدانم:
۱. هر چیزی که موجودات را میکشد سم است. چه مبنای بیولوژیک داشته باشد و چه مبنای شیمیایی. تریاک هم یک محصول برپایه گیاه خشخاش است و کمتر عاقلی در جهان آنرا سم نمیداند.
۲. سم بی تی بسیار بسیار کم خطرتر و سازگارتر با محیط زیست است و تولید آن یک انقلاب در “کشاورزی” محسوب می شود. کسی منکر فواید بی تی در مزرعه کشاورزی نیست. اما چیزی که آقایون سعی در نادیده گرفتن آن دارند اینست که این سم بیولوژیک نه برای مصرف در محیط و اکوسیستم طبیعی بلکه برای گلخانه و مزرعه طراحی شده.
۳. توجه کنید که وقتی از لپیدوپترا صحبت میکنید، بطور اتوماتیک درباره ی دومین راسته بزرگ حشرات حرف میزنید. در راسته ی لپیدوپترا تابحال بیش از ۱۶۰ هزار گونه در جهان شناخته شده که وجود دستکم ۴۵۰۰ گونه از آنها در ایران ثابت شده. تنها در استان فارس بیش از ۱۶۰۰ گونه لپیدوپترا (بالپولکدار) داریم که رقم بسیار بالایی از آنها اندمیک منطقه اند و BT به گفته ی همین کامنت آقایان در بالا، روی همه آنها تاثیر میگذارد و لارو آنها را نابود میکند و جمعیت های آنها را سرکوب میکند.
۴. اهمیت توجه به تجربه ی بی تی در اکوسیستم جنگلهای هیرکانی در اینست که علیرغم هشدار متخصصان مبنی بر اینکه “شمال را سمپاشی نکنید” جنگلهای هیرکانی سمپاشی شد و اثرات منفی آن نادیده گرفته شد. این ادعا که در مناطق سمپاشی نشده ی شمال، هم شمش اد از بین رفته حقیقتا بی مایه است، چرا که اگر جایی در هیرکانی از آسیب جانبی سموم در امان مانده باشد، همان مناطق سمپاشی نشده اند. تنها یک پایش گسترده میتواند آسیبی را که به جنگلهای هیرکانی زدند شناسایی کند.
دکتر حسین رجائی
جناب آقای دکتر رجایی با سلام، در پاسخ به مواردی که فرمودید:
۱_ با استناد به دیدگاه و تعریف شما از سم، بنابراین حتی یک آجر هم که در ساختمان سازی به کار میرود و بر سر انسان یا هر موجود دیگری میخورد و سبب کشته شدن موجود زنده میشود، پس سم است!!!!
۲_ شما بر چه اساسی و با استناد به کدام منبع علمی میفرمایید که حشره کش بیولوژیک مبتنی بر بی تی تنها برای کاربرد در اکوسیستم های زراعی و گلخانه ای است، نه جنگلها!!! به سایت دانشگاه میشیگان مراجعه بفرمایید، میبینید بی تی را برای کنترل ابریشم باف ناجور به ویژه در شرایط طغیانی توصیه کردند.
۳_ شما تضمین میدهید که عدم کاربرد حشره کش زیستی مبتنی بر بی تی سبب نابودی جنگل های بلوط نمیشود و الان مشکل و مسئله ای که دارای اولویت است کدام است، درختان بلوط یا فون حشرات راسته بالپولکداران!!! و نکته دیگر آیا تمامی ۱۶۰۰ گونه ای که میفرمایید در استان فارس وجود دارند تک میزبانه و مستقر روی درختان بلوط هستند که این نگرانی برای شما به وجود آمده که ممکنه کاربرد بی تی سبب انقراض گونه هایی از بالپولکداران شود، چون آقای دکتر تبادکانی اشاره کردند بنده دیگر اشاره به این نکته نمیکنم که تمام عوامل کنترل بیولوژیک ماکرو و میکرو تا جایی آفات را کنترل میکنند که در به تعادل رسیدن جمعیت آنها در طبیعت کمک کنند.
۴_ سپاسگزار خواهم بود اگر با رفرنس بفرمایید بی تی در چه مساحتی از جنگل های هیرکانی استفاده شده است، لطفا با اعداد و ارقام بفرمایید و به دنبال آن حتما بفرمایید چه مساحتی از جنگل های هیرکانی را به علت عدم کاربرد بی تی از دست داده ایم.
و در پایان اگر شما و دوستان شما به جای بی تی تصمیم به معرفی یک حشره کش گیاهی همچون روی اگرو دارید باید خدمتتان عرض میکنم که روی اگرو دامنه وسیعی از حشرات را از بین میبرد که میبایست نگرانی بیشتری برای از بین رفتن فون غنی جنگل های استان فارس برای شما به وجود بیاد.
سلام وقتتون بخیر
متاسفانه صحبتهای آقای رجایی ممکن است بخشهایی به طور کلی درست باشد ولی دقیق نیست و ناشی از عدم اشراف کامل ایشان به همه جنبه های موضوع است. مثلا اینکه بی تی اختصاصی پروانه است و به طور طبیعی در محیط وجود دارد و حال که تعادل به هم خورده شما باید جمعیت آن را تقویت کنید و این در راستای تعادل بخشی است. ضمن اینکه بقایا و اثر بی تی صرفا محدود است به روی درخت و آن هم ۲۴ ساعت و قطعا بسیاری از گونه های پروانه ای دیگر که از درخت تغذیه نمیکنند تحت تاثیر قرار نمیگیرند.
از طرفی اگر تصمیم بر عدم هیچ اقدامی باشد عدم کاربرد بی تی منطقی است ولی اگر قرار بر اقدام باشد قطعا کم خطر ترین آنها بی تی است.
از آقای رجایی بپرسید رها کردن جمعیت میلیاردی خیالی زنبور های پارازیت که خود سالها به طول می انجامد آیا اختصاصا فقط گونه این آفت را هدف قرار میدهد یا همه لاروهای پروانه ها را؟؟
اساسا گونه ای که فقط این گونه را هدف قرار دهد نداریم…
امیدوارم این مقاومت ها در مقابل بی تی مقدمه چینی برای کاربرد سموم شیمیایی وارداتی در این عرصه های طبیعی نباشد.
قاسمی-دکتری گیاهپزشکی
چهار نکته رو در پاسخ به عزیزان ضروری میدانم:
۱. هر چیزی که موجودات را میکشد سم است. چه مبنای بیولوژیک داشته باشد و چه مبنای شیمیایی. تریاک هم یک محصول برپایه گیاه خشخاش است و کمتر عاقلی در جهان آنرا سم نمیداند.
۲. سم بی تی بسیار بسیار کم خطرتر و سازگارتر با محیط زیست است و تولید آن یک انقلاب در “کشاورزی” محسوب می شود. کسی منکر فواید بی تی در مزرعه کشاورزی نیست. اما چیزی که آقایون سعی در نادیده گرفتن آن دارند اینست که این سم بیولوژیک نه برای مصرف در محیط و اکوسیستم طبیعی بلکه برای گلخانه و مزرعه طراحی شده.
۳. توجه کنید که وقتی از لپیدوپترا صحبت میکنید، بطور اتوماتیک درباره ی دومین راسته بزرگ حشرات حرف میزنید. در راسته ی لپیدوپترا تابحال بیش از ۱۶۰ هزار گونه در جهان شناخته شده که وجود دستکم ۴۵۰۰ گونه از آنها در ایران ثابت شده. تنها در استان فارس بیش از ۱۶۰۰ گونه لپیدوپترا (بالپولکدار) داریم که رقم بسیار بالایی از آنها اندمیک منطقه اند و BT به گفته ی همین کامنت آقایان در بالا، روی همه آنها تاثیر میگذارد و لارو آنها را نابود میکند و جمعیت های آنها را سرکوب میکند.
۴. اهمیت توجه به تجربه ی بی تی در اکوسیستم جنگلهای هیرکانی در اینست که علیرغم هشدار متخصصان مبنی بر اینکه “شمال را سمپاشی نکنید” جنگلهای هیرکانی سمپاشی شد و اثرات منفی آن نادیده گرفته شد. این ادعا که در مناطق سمپاشی نشده ی شمال، هم شمش اد از بین رفته حقیقتا بی مایه است، چرا که اگر جایی در هیرکانی از آسیب جانبی سموم در امان مانده باشد، همان مناطق سمپاشی نشده اند. تنها یک پایش گسترده میتواند آسیبی را که به جنگلهای هیرکانی زدند شناسایی کند.
دکتر حسین رجائی