از سانفرانسیسکو تا شهرکرد بی آب
به گزارش گلونیشهرکرد بیش از یک هفته است که آب ندارد و آب برای آشامیدن در این شهر پیدا نمیشود.
این که چه اتفاقی افتاده که منابع آب کارْستی کوهرنگ آلوده شدهاند نکتهای است تخصصی که متخصصان دارند درباره آن بحث میکنند.
چیزی که من میخواهم بگویم فراتر از مشکل کنونی شهرکرد است. میخواهم این ماجرا را بهانه کنم و درباره وضعیت شهرهای ایران بنویسم و از تابآوری بگویم.
نه فقط شهرکرد که بسیاری و شاید اغلب شهرهای ما همین طور هستند. شما تهران را ببینید. همین دیروز گلوبندک بودم و با این که سالها محل کارم همانجا بود اما هرگز گلوبندک را این طور ندیده بودم.
وضعیتی که فقط میشود در نقاط با تراکم جمعیت بالا مثلا در شهرهای هند دید. ماشینها و موتورها و آدمهایی که در هم میلولند و بیقانونی بیداد میکند.
کدام شهر ایران است که در مقابل حادثه تاب بیاورد؟ در برابر سیل و زلزله و یا آلوده شدن منبع آب؟ وضعیتی که شهرکرد دچار آن است دقیقا همان چیزی که پلدختر گرفتارش شد و همان چیزی است آبادان تجربه کرد و یا تهران در حادثه پلاسکو دید و یا تبریزیها ساعاتی در آتشسوزی بازار قدیمی لمس کردند.
شهرهای ما تبدیل به روستاهایی بزرگ و پر از آدم شدهاند که با کوچکترین حادثه چنان قعر در بحران فرو میروند که آدم فکر میکند اگر همزمان با آن بحران، یک بحران دیگر هم پیش بیاید چه میشود؟
در تاریخ شهرسازی در دنیا تجربههای موفق از شهرسازی و شهرداری هست که حیرتانگیزند. وقتی تاریخ این شهرها را میخوانی و برخاستن آن شهرها را از خاکستر میبینی حیرت میکنی و افسوس میخوری که چرا یک مرکز استان ما این طور درگیر بیآبی شده است.
البته که این بیآبی ریشه در خشکسالی، طرحهای انتقال آب، سیل و… دارد اما نکتهای که میخواهم بگویم این است که آیا ما هم میتوانیم مثل لندن ۱۶۶۶ که آتش ویرانش کرد، شیکاگو ۱۸۷۱ که در آتش خاکستر شد، سانفرانسیسکو ۱۹۰۶ که زلزله ویرانش کرد، یا تانگشان چین که در ۱۹۶۷ از زلزله تبدیل به زمین صاف شد، دوباره شهرهایمان را بسازیم؟
سانفرانسیسکو با ۵ هزارکشته در زلزله، با ۲۸ هزار خانه ویران شده و ۲۰۰ هزار آواره، بعد از ۴ سال دوباره متولد شد و حالا شهری است که همه میشناسیم.
اتفاقی که در شهرکرد افتاده فقط یک نمونه از ناکارآمدی ما در شهرسازی و شهرداری است.
در نبود دولت مدرن، در وضعیت بد اقتصادی که دهههاست ادامه دارد، در میان زدوبندهای سیاسی و فساد ساختاری در شهرداریها، در امنیتی شدن آب و طرحهای انتقال آب، خیلی عجیب نیست که شهری به آن بزرگی این همه روز آب برای خوردن نداشته باشد.
حتی ورشو با ۸۰ درصد ویرانی و ۸۰۰ هزار کشته در جنگ جهانی دوم، پس از یک دهه به پا خاست اما پل فلزی که بعد از سیل فروردین ۹۸ در روستای چمباغ خرمآباد کار گذاشته شد فروردین ۹۹ را به چشم ندید.
این تازه آغاز ماجراست.
برای آگاهی بخوانید: «شهر از نو» نشر اطراف.
میتوانید این کتاب را از این لینک به صورت فیزیکی تهیه کنید یا در طاقچه آنلاین بخوانید.
معرفی سایر کتابها را اینجا بخوانید
پایان پیام
نویسنده: رضا ساکی
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید