کشاکش اشکانیان و رومیان در مرزهای شرقی روم
به گزارش گلونی در زمان اُرُد دوم اشکانی پسرش، پاکور که فرماندهی سپاه را بر عهده داشت، بیشتر مرزهای شرقی امپراتوری روم را درنوردید و سرزمینهای شرقی آنها را به دست آورد.
سوال اساسی در این برهه از تاریخ اشکانیان این است که آیا آنها توانایی حفظ دستاوردهای خود را دارند یا فتوحات را از دست میدهند؟
نکته قابل توجه در رویارویی اشکانیان و رومیان در این زمان این است که تعداد نیروی انسانی دو طرف نبرد برابر نیست.
سپاه اشکانی به وضوح تعداد کمتری سرباز در اختیار دارد و با توجه به آن چه که در یادداشت روابط اشکانیان و رومیان گفتیم، تعدادی از این نیروها هم شامل سرزمینهای اطراف میشدند که بنابر منافع نظامی و اقتصادی به اشکانیان نزدیک شده اما در واقع هیچ دلبستگی و وفاداری صادقانهای به آنها ندارند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت با اینکه روم مناطق شرقی امپراتوری خود را از دست داده بود. اما با توجه به منابع انسانی و امکاناتی که در دست داشت، میتوانست شکستهای خود را جبران کند.
پس گرفتن مناطق شرقی در این زمان برعهده آنتونیوس قرار گرفت. او در این راه از همراهی ونتیدیوس باسوس برخوردار بود و به کمک او توانست ابتدا لابینوس را در آسیای صغیر شکست بدهد.
اینگونه آسیای صغیر دوباره به دست رومیان افتاد. ونتیدیوس باسوس راه خود را به سمت سوریه ادامه داد و به ترتیب در سوریه، شهرهای فنیقیه تا یهودیه یکی پس از دیگری به موفقیت دست یافته، تمامی این مناطق را به امپراتوری بازگرداند و اقتدار رومیان را تا حدی در این مناطق تثبیت کرد که پاکور در سال بعد یعنی ۳۸ قبل از میلاد در نبرد گینداروس نیز نتوانست کاری از پیش ببرد.
در واقع آنطور که یوزف ولسکی اشاره میکند، برنامه تهاجمی پارتیان در برابر رومیانی که عادت به جنگیدن در چندین جبهه داشتند و همواره از فرماندهانی آموزشدیده و قابل استفاده میکردند، برنامه درستی نبود.
همین هم شد که در سالهای بعدی اشکانیان به سیاست دفاعی روی آوردند. با این حال، باید بدانیم که آنها از پای ننشستند و در عین حال همچنان دنبال نفوذ در ارمنستان بودند و در این راه موفق هم شدند.
اما ارد دوم به دلیل مرگ پاکور و غم از دست دادن پسرش نتوانست شاهد چنین اتفاقی باشد و به دلیل حواسپرتی ناشی از غم شاید، از میان پسران عدیده خود فرهاد چهارم را که از باقی بیکفایتتر بود، برای ادامه حکومت انتخاب کرد.
درباره سلسله اشکانیان بیشتر بخوانید.
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری