سلطنت فرهاد چهارم اشکانی؛ آغاز یک جنگ صد ساله
به گزارش گلونی فرهاد چهارم بعد از پدرش اُرُد دوم به تخت سلطنت اشکانی تکیه زد.
در این زمان ونتیدیوس باسوس که در یادداشت کشاکش اشکانیان و رومیان در مرزهای شرقی روم نیز به آن اشاره کردیم، روز به روز به پیروزیهای بیشتری دست مییافت.
کمی بعد شخص آنتونیوس نیز روانه سوریه شد و به این ترتیب مرزهای شرقی امپراتوری روم تماما تثبیت شده و بار دیگر رود فرات به عنوان مرز بین دو امپراتوری اشکانی و روم قرار گرفت.
فرهاد چهارم دوران پادشاهی خود را با سنگدلی آغاز کرد. او پدر خود اُرُد دوم، برادرانش و حتی پسر خود را به قتل رساند و به همین سبب بسیاری از اشراف از بیم جان خود از کشور گریختند.
یکی از افرادی که طی این جریان از ایران هجرت کرد و به آنتونیوس، امپراتور روم پناه برد، مونائز (مونهزس) بود. بعد از مهاجرت از طرف امپراتور روم تعدادی از شهرهای سوریه به او واگذار شده و وعده پادشاهی ایران به وی داده شد.
از این اتفاق میتوان نتیجه گرفت که قرار نیست مرزهای غربی امپراتوری اشکانی در این دوره در آرامش به سر ببرد.
این دوره را میتوان دورهای دانست که در آن اشکانیان بیش از هر چیز به فکر گسترش نفوذ خود در ارمنستاناند.
دورهای که سرآغاز شروع یک جنگ صد ساله بین دو امپراتوری بود. حال ببینیم که جنگ چگونه درگرفت!
بعد از گذشت مدتی روابط بین مونائز و فرهاد چهارم رو به بهبودی گذاشت و مونائز به ایران بازگشت.
در راه بازگشت او آنتونیوس از مونائز درخواست کرد تا فرهاد را راضی کند که پرچمهای نظامی نبرد کرهه و اسیران رومی را به روم بازگرداند.
این درخواست پذیرفته نشد و به دنبال آن آنتونیوس با سپاهی صدهزار نفره راهی ایران شد و حتی آرتاواز، شاه ارمنستان نیز که قول همراهی به فرهاد را داده بود، در این جنگ آنتونیوس را همراهی کرد.
با گلونی همراه باشید تا ببینیم سرانجام این جنگ صدساله چه خواهد شد.
درباره سلسله اشکانیان بیشتر بخوانید.
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری