آیین بزرگداشت یونس شکرخواه برگزار شد
به گزارش گلونی به نقل از کانال تلگرامی دکتر یونس شکرخواه، مراسم بزرگداشت یونس شکرخواه، در بیست و سومین ماهنشست در آستانه به همت کانون ادبی زمستان برگزار شد.
در ابتدای این نشست سجاد عزیزیآرام، مدیر کانون زمستان با اشاره به برگزاری بزرگداشت بزرگانی چون محمد سریر، ژاله علو، شمس لنگرودی، پرویز پورحسینی و… گفت: «امروز شاهد مراسم بزرگداشت یونس شکرخواه هستیم.
او به دور از هیاهو و فردی بسیار موثر است که در مدت زمان حضورش در کانون زمستان اتفاقات مهمی را در بخش رسانه رقم زده است.»
وی ادامه داد: «استاد شکرخواه در عرصه رسانه، رفتار و زندگی شخصی، قلب و زبانش یکی است که این خود تعریف رسانه است.»
در بخش دیگری از این مراسم هادی خانیکی عنوان کرد: «هفته پیش سالگرد درگذشت قیصر امینپور بود. هرسال همه باهم میرفتیم و امسال با همسرم به دیدار قیصر رفتیم.
امروز صبح نزد دکتر شفیع کدکنی بودم و گفتم فکر میکنم یک نفر به دعوت شما جواب رد داده باشد و آن پدر قیصر امینپور بود که قبول نکرد امینپور در تهران دفن شود و او در گتوند دفن شد. به وی گفتم امروز دیدم شهر بوی قیصر را گرفته و نام کوچه کنار منزل او را تنفس صبح گذاشتند.»
وی ادامه داد: «اگر کسی شعر نداند و نفهمد، ارتباطات را نمیداند و نمیفهمد. زیرا مخاطب او، ایرانی و اهل شعر است. شعر در ارتباطات کار آمار و جدول علم را میکند.
شکرخواه مردی منعطف است. وقتی در روزنامه کیهان بودیم از سوی یک چهره ملی دعوت شدیم آن چهره به پدر همسرش خیلی تکریم میکرد، شکرخواه گفت اگر قرار باشد ازدواج کنم و اینگونه شوم، هیچوقت ازدواج نمیکنم و حتی نامه نوشت و امضا کرد. یونس شش ماه بعد ازدواج کرد! البته من نامه مکتوب نوشته شکرخواه را داشتم که گم کردم.»
در ادامه نیز حجتالله ایوبی در سخنانی بیان کرد: «همه عناوین در جلوی نام یونس شکرخواه سر تعظیم فرود میآورند. او از تجلیل به دور است اما معتقدم نیاز داریم ستارههای آسمان ایران را به جوانان معرفی کنیم.
همه ما از غم حرف میزنیم و امیدوارم شادی به ما برگردد. همیشه با خودم میگویم چطور است که آدمی تا این حد موفق میشود و دشمن و حسود ندارد؟ او هیچوقت دنبال نام و نان نبوده و نیست. شکرخواه، افراد و چیزهایی را میبیند که دیگران نمیبینند. او خودش است.»
در بخش دیگری از این مراسم فریدون صدیقی اظهار کرد: «بعضی اسم هستند و بعضی رسم؛ یونس شکرخواه رسم است. او را از کیهان میشناسم، پر از رنج و تلخ کامی و شعفکامیهای بسیار است و همچنان برنا و کنجکاو. او یک راز گفته شده است و نامکشوف.
به مناسبت پنجاهمین سال تولد او یادداشتی نوشتم که در بخشی از آن آمده بود: شکرخواه همانی است که بود، مهآلود و بارانی بیحب و بغض؛ همانی که ۲۳ سال پیش دیدم و رنگین کمان جوانی را حفظ کرده است.»
سید فرید قاسمی نیز در این مراسم گفت: «درباره دکتر شکرخواه بسیار گفته و نوشتهام اما حق مطلب ادا نشده است؛ چرا که در وصف او بیانم قاصر است/ کی توان گفت آنچه اندر خاطر است..
او وسیع و عمیق است و در بینش و منش، انسان به تمام معناست. سکوتمندی باوقار و مداراورزی بهبودخواه است. نانوشتههای او غنیتر از انتشاراتش است.
در دنیا مرسوم است که استادانی با این مرتبه علمی و دانش تجربی، در مراکز تربیت مدرس علوم ارتباطات و رسانه، روزنامهنگاری و فرهنگستانهای مرتبط حفظ میشوند ولی در اینجا اینگونه نیست. آمر و عامل بازنشستگی او باید بدانند که:
مهر فروزنده چون پنهان شود
شبپره بازیگر میدان شود
مهره نمیتواند جای چهره را بگیرد. در این مملکت باید به فکر بود. نباید گذاشت عرصه از انسانهای کارآمد و خدوم تهی شود.
چو بیشه تهی ماند از نره شیر
شغال اندر آن بیشه آید دلیر».
مجید رضاییان نیز اظهار کرد: «شکرخواه روزآمد، بذلهگو و زلال است. در روزنامهنگاری کشور که قریب به دو دهه است روزنامهنگار مصونیت حقوقی و آزادی بیان ندارد؛ همه باید بگوییم شاگرد اساتیدی چون شکرخواه بودهایم.
گاه حواسمان پرت میشود و قدر گنجینهها را نمیدانیم. سعی نکنیم این گوهرها را به حاشیه برانیم. روزنامهنگاری ما با شکرخواه تعریف میشود.»
در ادامه مراسم منوچهر زندی عنوان کرد: «به اعتبار فرهنگی و حیثیتی ارج باید نهاد. جامعه ایرانی نباید کوتاه مدت فکر کند و همه باید قدر اساتید را بدانند. دو سه ماه قبل از سوی انجمن جهانی ورزش مرا به عنوان یکی از اسطورههای قرن در عرصه ورزشی نویسی انتخاب کردند و ناگهان هجوم برخی از روزنامهنگاران اتفاق افتاد.
در سالهای دور در کیهان ورزشی کسانی را داشتیم که فدراسیون را زیر و رو میکردند و کسانی هم به ما الصاق شدند که ما رفتیم. اما دکتر شکرخواه که به کیهان ورزشی آمد و با او حرف زدیم باور کردیم که او لایقترین است. امروز ۴۰ سال از آن روزها میگذرد و همان باور را وارم که او لایقترین است.»
پایان پیام