یک نفر بیاید سفیدنمایی کند
به گزارش گلونی همین حالا که نشستهام و این جملات را مینویسم، چشمانم میسوزد!
شاید شما هم موقع خواندن این جملات سوزش چشم داشته باشید یا حداقل یادتان بیفتد که چطور یک هفته از سوزش چشم رنج بردید؛ نمیدانم اصلاً کسی هست که از سوزش چشم لذت ببرد یا نه!
همین حالا هوای تهران و اصفهان و چند شهر دیگر ناسالم است؛ یک هفته است که وضع همین است. یک هفته است که چارهای جز سوختن و ساختن نداریم! چرا؟ چون میدانیم قرار نیست کسی برای رفع آلودگی هوا کاری کند.
در این یک هفته که شرایط بحرانی شده است، مسئولان شهرداری حرف زدهاند، مسئولان سازمان محیطزیست حرف زدهاند، نمایندگان مجلس حرف زدهاند، مدیران نیروگاهها حرف زدهاند، مسئولان سازمان بازرسی کل کشور حرف زدهاند، اعضای شورای شهر حرف زدهاند، حالا ما هم داریم حرف میزنیم!
حرف زدن که هزینه ندارد. تا دلتان بخواهد میشود حرفِ رایگان زد! اگر ژاپنیها بودند میتوانستند از این حرفزدنها برق تولید کنند تا حداقل بعضی از مشکلات حل شود.
یک نفر بیاید سفیدنمایی کند
اگر میخواهید بدانید مسئولان و مدیران مختلف چه چیزهایی گفتهاند، خیلی خلاصه میگویم. حرف همه آنها همین بوده که آلودگی هوا تقصیر باقی ارگانها و مسئولان است، ما کارهایمان را درست انجام دادیم و در کل ما خیلی خوبیم.
ما که یک هفته سوختیم و ساختیم، حالا منتظریم باد بیاید و کمی از آلودگی هوا کم کند تا مسئولان هم کمی به فک و زبان و چانهشان استراحت بدهند. بالاخره باید کمی خستگی در کنند تا برای روزهای آلوده بعدی و حرفهای بعدی آماده شوند!
شاید بعضی از مسئولان بگویند که ما داریم سیاهنمایی میکنیم اما کاش باور کنند که این حرفها سیاهنمایی نیست! کاش از پنجرههای اتاق محل کارشان که معمولاً در طبقات بالا هم هست، به آسمان کلانشهرها نگاه کنند تا متوجه شوند که همهچیز چقدر سیاه است.
شهرداری تهران به کدام آب وصل است؟
پایان پیام
نویسنده: روحالله احمدی