آشنایی با دانش بومی مدیریت باران و سیلاب در ایران
به گزارش گلونی جهش امپراتوری شكوهمند ايرانيان در زمان هخامنشيان و تعالی و ترقی آن در زمان ساسانيان، و ديرپايی اين تمدن مديون دانش آبشناسی ايرانيان يود.
مردمان ايرانزمين از ديرباز به ارزش آب به عنوان مادهای زندگيبخش و ارزشمند آگاهی داشتند. نياز طبيعی بشر به آب، وضع جغرافيايی فلات ايران و كميابی اين مايع گرانبها، ارزش اين ماده را نزد ايرانيان صدچندان نموده و آن را در جايگاه والايی قرار ميداده است.
برای آنكه به ارزش والای آب در ديدگاه ايرانيان باستان پی ببريم، كافی است كه نيمنگاهی به اوستای زرتشت اندازيم.
آناهيتا، ايزد آبها، كه گردونه او را در آسمانها چهار اسب ابر و باران و ژاله و شبنم ميكشيدند، يكی از بزرگ ايزدان پيش از زرتشت بود، و نيايشگاههای او در كنگاور (كرمانشاه) و بيشابور (فارس) نمايان است، در اوستا مورد ستايش بسيار بوده و هم مرتبه ميترا (مهر) و اورمزد (اهورامزدا) قرار ميگيرد.
آب در آيين زرتشت پاک است و مظهر پاكی و بايد كه همچنان پاک باقی بماند. زرتشت از اهورامزدا درخواست ميكند كه رودها را از آبی به سترگی شانه اسب لبالب نموده و به پيروان خويش میآموزد كه آلوده نمودن آب، به هر شكل و گونهاش، خلاف دين و اهريمنی است.
اينچنين است كه شناخت آب در ايرانباستان با وابسته داشتن صفات ويژه به آن و ارجمند داشتن اين ماده زندگیبخش آغاز میشود. هنوز هم بازمانده آيينهای ايزد آبها در جايجای ايران برگزار میشود كه برای نمونه میتوان به مراسم جویروبی و بيلگردانی در دامنه آتشكده آتشكوه در نيمور، محلات اشاره نمود.
در ادامه به معرفی دو ساز ارزشمند تاریخ مهندسی آب ایران یعنی بندسار و گوراب خواهیم پرداخت.
یکی از ابتکارات ایرانیان در مدیریت آب و خاک و آبخیزداری و کشاورزی ساخت بندسار بوده است.
قدمت بندسارها از قناتها هم بیشتر است. بندسار، کرتها یا بندهای خاکریزی بزرگی هستند که سیلابها و روانابها به داخلشان هدایت میشوند تا به تدریج در خاک نفوذ کنند.
سپس آن را شخم زده و محصولات زراعی در آن میکارند (زراعت نیمه دیم). برای هدایت آب باران به درون بندسار، بندسارها را یا در کنار آبراههها یعنی خشکه رود یا مسیل یا کال (محل عبور آب باران سر ریز شده از کوه) میسازند یا در مسیر آبراههها(در مناطق کوهستانی) ساخته میشوند.
یا در دشتها. در نوعی که کنار آبراهه ساخته میشود، آب باران جاری شده در مسیل یا خشکه رود توسط کانالهایی به درون بندسارها هدایت میشود، بندسارها به شکل بندهای خاکی پشت سر هم است که آب بعد از پر کردن یکی از مسیری به بندهای بعدی هدایت میشود (هرچه آب بیشتر بندهای بیشتری پر میشود).
کار هدایت و مدیریت آب به بندسار و درون بندها نیاز به تعدادی کارگر و افرادی با تجربه دارد که هم آب به اندازه وارد بندها بشود و هم بندها ویران نشوند.
بندسارها علاوه بر استحصال و استفاده ی آب باران، نقش مهمیدر حفاظت خاک دارند زیرا از رفتن این آب و خاک به بیابان جلوگیری میکنند.
بعد از مدتی آب درون بندها نفوذ میکند و خاک مفیدی که همراه آن آمده در بندسار رسوب میشود و زمان شخم و کاشت گیاهان در بندسار فرا میرسد.
در بندسار گیاهان مختلفی مانند صیفی جات، گندم و جو، زعفران، نخود، گیاهان دارویی، زیره، چغندر و پنبه کاشته میشود. البته در سالهای اخیر در برخی بندسارها باغهای دیم مانند زرشک، عناب و بادام و … ایجاد شده است که از نظر اقتصادی نسبت به کشت زراعی به صرفه تر هستند.
بیشترین بندسار ایران در استان خراسان جنوبی و رضوی ساخته شده است. بندسارها خرید و فروش و وقف میشود و به ارث میرسد. در سالهای اخیر بندسارها مورد بی مهری و بیتوجهی قرار گرفتهاند.
بندسارها سازههای آبخیزداری هستند که نسبت به اکثر سازههای آبخیزداری سادهتر هستند و در ساخت و نگهداری آنها میتوان از مشارکت مردم و کشاورزان بهره برد.
در سایر مناطق ایران بندسارها با کمیتفاوت در ساخت با اسامیدیگری وجود دارند مثلا در استان بوشهر بندسارها برای کشت نخل استفاده میشوند و به تیربند یا گاوبند مشهور هستند.
یا در هرمزگان به آن آبگیر یا بندآب گفته میشود که یک سری بندخاکی است که توسط یک کانال آب باران را دریافت میکنند.
در سیستان و بلوچستان هم سیستم خوشاب و دگار و دربند(دره بند) رو داریم. این سیستم نمونههای جهانی هم داره مثل سیستم مسکات در تونس و شمال آفریقا که برای کشت درختان زیتون با آب باران استفاده میشود یا سیستم حفیرة haffir در کشورهای عربی مانند سودان یا سیستم آهار Ahar در کشور هند.
با یک سری تمهیدات قانونی و تسهیلات میتوان بسیاری از اراضی ملی را با اجازه دراز مدت و به شرط کشت دیم بندساری برای ساخت بندسار اختصاص داد.
آشنایی با دانش بومی مدیریت باران و سیلاب در ایران
گوراب چیست؟
یکی از راههایی که پدرانمان برای حل مشکل کم آبی و مدیریت منابع موجود آب در این سرزمین خشک اندیشیدند ساخت سازههایی به نام گوراب است.
گوراب در واقع نوعی حوضچه تغذیه مصنوعی سفرههای زیر زمینی آب است. گاهی گوراب در یک منطقه که گودتر از سایر زمینهای روستا بود ساخته میشد، گاهی اوقات هم شبیه سد آبخیزداری در دهانهی آبراههای که از کوه سرازیر میشود ساخته میشوند (با این تفاوت که از خاک ساخته میشوند نه بتن) تا آبهای جاری شده از کوه در اثر باران در آن جمع شود.
گوراب با ذخیره حجم بالایی از آب، سرعت حرکت آب باران را گرفته و از وقوع سیلاب و خسارت جلوگیری میکند همچنین به آب فرصت میدهد که به خاک نفوذ کرده و سفرههای زیر زمینی را تغذیه کند.
این باعث تقویت چاههای کشاورزی، افزایش پوشش گیاهی و عرصهی طبیعی و رونق زیست حیات وحش میشود.همچنین گوراب خاک حاصل خیزی را جمع میکند، از فرسایش خاک جلوگیری کرده و رطوبت خاک را افزایش میدهد.
در قدیم برای ساختن خانههای خشتی از خاکی که از گوراب بر میداشتند استفاده میشد که خود باعث بزرگتر شدن گوراب میگردید.
همچنین گوراب منبع آب شرب و محل شنا و تفریح بچههای روستا هم محسوب میشد. گفته میشود که سابقهی ساخت گوراب به دوران صفویه میرسد.
هزینه ساخت گوراب در بسیاری از نقط ایران از خسارتهای هر ساله باران کمتر است و برکات آن برای این سرزمین بسیار زیاد است.
پایان پیام
تهیه و تدوین: مصیب شیرانی، پژوهشگر و فعال محیطزیست
منبع: انجمن سطوح آبگیر ایران