بازتعریف قدرت در جامعه شبکه ای
به گزارش گلونی در نظریه جامعه شبکهای که توسط مانوئل کاستلز مطرح شده است، مفهوم قدرت بهطور اساسی بازتعریف میشود.
در این جامعه، قدرت دیگر بهطور انحصاری در دست دولتها، شرکتهای بزرگ، یا نهادهای سنتی نیست، بلکه از طریق شبکههای اطلاعاتی و ارتباطی بازتوزیع میشود.
قدرت در جامعه شبکهای به کنترل و مدیریت جریانهای اطلاعات وابسته است؛ یعنی توانایی تأثیرگذاری بر پیامها و شکلدهی به روایتها در فضای دیجیتال.
ویژگیهای قدرت در جامعه شبکه ای
۱. قدرت شبکهها بهجای قدرت مرکزی:
در جامعه شبکهای، قدرت از ساختارهای متمرکز به شبکههای غیرمتمرکز منتقل میشود. این بدان معناست که بازیگران مختلف (از دولتها گرفته تا افراد عادی) میتوانند از طریق ابزارهای دیجیتال، نقشی فعال در کنترل یا چالش با قدرت ایفا کنند.
۲. اطلاعات بهعنوان ابزار قدرت:
در این عصر، اطلاعات و دادهها اصلیترین منابع قدرت هستند. دسترسی به دادهها و توانایی پردازش و استفاده از آنها، قدرت را در اختیار بازیگران قرار میدهد. به همین دلیل است که شرکتهای فناوری مانند گوگل، آمازون و متا (فیسبوک) به بازیگران قدرتمندی تبدیل شدهاند.
۳. چالشزایی از پایین به بالا:
در جامعه شبکهای، گروهها و افراد میتوانند با استفاده از ابزارهای دیجیتال، بهراحتی ساختارهای قدرت را به چالش بکشند. این چالش میتواند در قالب جنبشهای اجتماعی، اعتراضات سیاسی یا نقد سیاستهای دولتها باشد.
نمونهای از بازتعریف قدرت افشای اسناد محرمانه توسط ویکیلیکس است. ویکیلیکس بهعنوان یک نمونه بارز از بازتعریف قدرت، نشان داد که اطلاعات محرمانه میتواند به ابزاری برای به چالش کشیدن قدرتهای سنتی مانند دولتها و سازمانهای امنیتی تبدیل شود. افشای اسناد دیپلماتیک آمریکا توسط ویکیلیکس، نمونهای از این تغییر قدرت است.
در جامعه شبکهای، قدرت دیگر در انحصار نهادهای سنتی نیست، بلکه در میان شبکههای اطلاعاتی توزیع شده است. این تحول به افراد و گروههای اجتماعی امکان میدهد که نهتنها پیام خود را به جهان منتقل کنند، بلکه با ساختارهای قدرت سنتی مقابله کنند.
از اعتراضات خیابانی تا انقلابهای دیجیتال، این بازتعریف قدرت نمونهای از تأثیر عمیق فناوریهای ارتباطی بر ساختارهای اجتماعی است.
پایان پیام
بیشتر بخوانید:
بررسی نظریه مانوئل کاستلز درباره کنشگری در فضای مجازی