باورش سخت است اما اینجا یک کلاس درس در شهر خرم آباد است
باورش سخت است اما اینجا یک کلاس درس در شهر خرم آباد است
پایگاه خبری گلونی سمیه باقری حسنکیاده: بوی مهر؟ بوی مهربانی؟ بوی لبخند؟ بوی درس و مدرسه و شوق کودکانه در پیادهروها؟ بوی نمرههای بیست؟ بوی دفتر حساب و مشقهای ناتمام؟ بوی دوستی و محبت؟
این حرفهای قشنگ برای آنهایی است که روز اول مهر پا در مدرسهای میگذارند که حداقل چهاردیواری تمیز و دو تا نیمکت به درد بخور دارد.
نه برای اویی که از روز اول مدرسه به او میگویند آیندهساز است اما در خرابه باید درس بخواند و بعد در رویایش آیندهای زیبا بسازد.
آینده هم که قربانش بروم آنقدر مبهم است که حتا نمیشود یک تخته سیاه شیک در آن تصور کرد چه برسد به کلاس و نیمکت مناسب.
باورش سخت است اما اینجا یک کلاس درس در شهر خرم آباد است
عکس را ببینید. این یک کلاس درس در محله ماسور خرم آباد است. فقط صندلی دارد و تخته. همین.
همه کلاس همین است. تنها چیزی که در طول روز به آن اضافه میشود شاگردانی است که کمترین حقشان آموزش در مکانی تمیز است،
میدانم الان مثبت اندیشانِ نفس از جای گرم درآمده داد سخن میدهند که: که بروند خدا رو شکر کنند که در کپر یا چادر درس نمیخوانند مثل سیستان و بلوچستان و روستاهای محروم و خیلی جاهای دیگر.
این مدارس لاکچری و خدا تومان شهریه را هم که نشانمان میدهند اصلاً در این سرزمین وجود ندارند. بیننده باید عاقل باشد حتماً.
شکاف طبقاتی و گسل طبقاتی هم که اصلاً نداریم. شنونده هم باید عاقل باشد لابد.
فضای مدرسه هم که ابدا مهم نیست. مهم خود دانشآموز است که باید درس بخواند دیگر. چقدر پر توقع شدهایم جدیداً.
فقط در آیندهای نه چندان دور دیگر منتظر نباشیم که فرزندانمان بگویند «یادش بخیر».
چون یا درگیر درمان بیماریهای قارچی به یادگار مانده از دوران شیرین مدرسه هستند یا در حال جراحی پلاستیک برای محو کردن جراحات به جا مانده از آتشسوزی در مدارس محقرشان.
با این تبعیض و بیتوجهی در آینده مبهم این مرز پر گهر نه گوهری خواهد ماند و نه حتا خاطرهای شیرین از بهترین دوران زندگی فرزندان این مرز.
لطفاً کسی کاری کند.
پایان پیام
کد خبر : 141535 ساعت خبر : 9:20 ب.ظ