در تله آفساید زندگی گیر نکنید

پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفری‌خواه: وقتی دخترم به‌دنیا اومد فکر می‌کردم باید کانت یا هگل باشم، خودم رو از همون اول برای جواب دادن به سئوالات فلسفی‌ش آماده کرده‌بودم، اینکه از کجا اومدم، به کجا می روم حتا آمدنم بهر چه بود، اما اون همیشه غافلگیرم می‌کرد.

دغدغه‌های ذهنی مادرانه

در حالی‌که من درباره توزیع متقارن لک‌لک ها در شهرهای مختلف کشور و تفاوت پست پیشتاز با زایمان تو ذهنم نظریه می‌چیدم اون سراغ سئوالات کاربردی‌تر می‌رفت.

همیشه در اردوی آمادگی باشید

چهار سالی تو اردوی آمادگی بودم. بالاخره شما مادر هستین و هیچوقت نباید تو تله آفساید زندگی باشین. شما باید یه استاد بزرگ براش باشین. همونجوری که پدرش قهرمان بزرگیه که می‌تونه عروسکش رو از بالای کمد براش پایین بیاره، شما دانای کل زندگیش هستین.

مسابقه هفته همیشگی زندگی

زندگی کردن با این موجودات مثل اینه که شما دائم در مسابقه اطلاعات عمومی شرکت می‌کنیین. یه چیزی تو مایه‌های مسابقه هفته “همونی که تو فیلم” بود رو باید بگین.

فرصت گرفتن جایزه نوبل

سئوالات بچه‌ها ژانر خاصی ندارن از شکاف لایه ازن و فهرست انتگرال توابع هیپربولیک تا روش “نمایش امکان تشخیص آپاندیس حاد با میزان دردی که بیمار در زمان حرکت بر روی سرعت‌گیر جاده حس می‌کند” رو جواب بدین و این یعنی شما در چالش همیشه آنلاین بودن یا همیشه مطالعه واقعی داشتن هستین.

همیشه یک اما هست

دختر من هیچکدوم از این سئوالات رو نپرسید تو تخم چشمم نگاه کرد و گفت مامان تو چرا چاقی و من سعی کردم جریان بحث رو عوض کنم، حتا بهش گفتم این نوع حرف زدن مناسب نیس اما کم نیاورد در گام بعدی پرسید مامان آرین چرا چشم‌هاش سبزه؟!

بچه‌ها می‌بینند، یاد می‌گیرند

دیگه مطمئن بود الگوی زندگی مجازی رو این بچه تٲثیر گذاشته وگرنه این سطح از بی‌توجهی به من قابل بخشش نیس. شاید فکر کنین از اون روز رژیم گرفتم یا لنز سبز انداختم تو چشمام. نه من به این سادگی‌ها عقب نمی‌کشم. به‌جاش ده تا انتگرال سه‌گانه گذاشتم جلوش و بهش گفتم تا به جواب اینها و حرفات خوب فکر نکردی از اتاق بیرو نیا.

عقب نشینی همیشگی من

بعد از دو ساعت اومد بیرون در حالیکه جواب انتگرالها رو پیدا کرده بود و بعد کاغذ رو گرفت جلوم و گفت: من رفتم تو اتاق ولی این نحوه برخورد با ذهن پرسشگر یه بچه نیس، تو که توقع نداشتی ازت بپرسم من رو چرا به‌دنیا آوردی؟!

نگاه نو به زندگی

تیر آخر و وقتی زد که پرسید چرا بابا بلد نیس قورمه‌‌سبزی بپزه و تو نمی‌تونی شیر آب آشپزخونه رو درست کنی که چکه نکنه. بعد از این سئوالات بود که فهمیدم که اون کتاب‌ها به کارم نمیاد و یه مادر واقعی بدون اداواصول و شوآف شدم!

پایان پیام

کد خبر : 90724 ساعت خبر : 2:08 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=90724
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات