ملیکا طاهری عطار

اختتامیه‌ عجیبی بود! هم بی دنگ و فنگ و هم کم هیجان. اختتامیه مجازی بود. این کرونا هم مکافاتی‌ است ها. روایت اختتامیه جشنواره ۳۸ جهانی فجر.
ادامه مطلب ...

رفت و آمد تماشاگران در طول فیلم کم نیست. دو تماشاگر کهنسان دائم با هم حرف زده و تمرکزم با مختل می‌کنند. روایت روز هفتم جشنواره ۳۸ جهانی فجر.
ادامه مطلب ...

احسان عبدی‌پور و حمید فرخ‌نژاد وارد کاخ جشنواره شدند و همگی به سوی سالن شماره شش می‌رویم. روایت روز ششم جشنواره ۳۸ جهانی فجر.
ادامه مطلب ...

نرسیده به پایان فیلم، برخی از تماشاگران سالن را ترک می‌کنند و من در تاریکی خط رفتن‌شان را دنبال می‌کنم. پنجمین روز از جشنواره جهانی فیلم فجر.
ادامه مطلب ...

آرزو می‌کنم که چراغ‌های قرمز همگی سبز شده و من به موقع به کاخ جشنواره یعنی پردیس سینمایی چارسو برسم. روایت روز پنجم جشنواره ۳۸ جهانی فجر.
ادامه مطلب ...

از خودم می‌پرسم اصلا آیا مهمان خارجی هم آمده است که گوینده حتما به زبان انگلیسی هم فیلم‌ها را اعلام کند؟ روایت روز چهارم جشنواره ۳۸ جهانی فجر.
ادامه مطلب ...

سرم را به پشت می‌چرخانم، سرها را می‌شمارم، پانزده نفر روی صندلی‌هایشان نشسته و منتظر شروع فیلم هستند. روایت روز سوم جشنواره جهانی فیلم فجر.
ادامه مطلب ...

از سالن که بیرون آمدم، خبرنگاران و بعضا تماشاگران بیشتری را دیدم. ماسک‌ها روی صورت بودند. مستند روایت روز دوم جشنواره جهانی فیلم فجر.
ادامه مطلب ...

برخی اندک را می‌بینم که بینی‌شان از ماسک بیرون است، یا آنقدر با دوربین‌شان روی سوژه‌ها میخ شده‌اند که کرونا را فراموش کرده‌اند. روایت روز اول از جشنواره ۳۸ جهانی فجر.
ادامه مطلب ...