خانه » دادش ستان

دادش ستان

چشمانی که تسخیرم کرده بود

چشمانی که تسخیرم کرده بود

۶ ماه گذشته بود و به هیچ وجه نه روی بازگشت به خونه رو داشتم، نه دلم می‌اومد از این خونه دور باشم. دیگه همه فهمیده بودن. چشمانی که تسخیرم کرده بود.

چک و صیغه ۳ ماهه

چک و صیغه ۳ ماهه

برای آرام کردن دعوا زن رو به سمت میز خودم راهنمایی کردم. چشمانش شیطانی داشت که آدم برای اسیر شدنش تلاش می‌کرد. چک و صیغه ۳ ماهه.

چرا انگشتان همسرت رو بریدی

چرا انگشتان همسرت رو بریدی

با من و پسرام حرف نمی‌زنه. وقتی مطمئن می‌شی که شکّت درسته تازه تمام زمین و زمان روی سرت آوار می‌شن. قاضی: چرا انگشتان همسرت رو بریدی.

آقای قاضی صندوق

آقای قاضی صندوق خالی بود

به شما تفهیم می‌کنم که می‌تونید وکیل داشته باشید. شما متهم به سرقت ۱۰ هزار تومان هستید. متنن طنز آقای قاضی صندوق خالی بود را در ادامه بخوانید.

به بالا بروید