زلزله رودبار قصه همدلیهای بیپرسش
آن شب، تمام اهل کوچه، به خصوص خانمها و بچهها تا دیروقت روی یک حصیر جمع میشدند و باقالی نورسیده را پاک میکردند. زلزله رودبار قصه همدلیهای بیپرسش.
آن شب، تمام اهل کوچه، به خصوص خانمها و بچهها تا دیروقت روی یک حصیر جمع میشدند و باقالی نورسیده را پاک میکردند. زلزله رودبار قصه همدلیهای بیپرسش.
این اجرا نمایشی تجربی است که در خردادماه در تماشاخانه عمارت روبرو اجرا میشود. نمایش باعث با بازی محمد شعبانپور روی صحنه میرود.
طبیعتی که گاهی چنان زیبا و چشمنواز است، محال است بتوان باور کرد اینچنین بیرحم باشد. دریاچه ویستان بره سر یادگاری از زلزله که حال ما را خوب میکند.
در یک لحظه رودبار با خاک یکسان شد. خانهها فرو ریخت و جانها زیر آوار ماند. سی سال از زلزله رودبار و منجیل گذشت؛ شبی که گیلان هیچگاه از یاد نخواهد برد.