ناصر ایرانی گفت: نویسندگان اینچنینی را از الان مرده حساب کنید!
آنچه سلوک ناصر ایرانی را ویژه میکرد، این بود که بهرغم همکاری با جمعهای متناقض، استقلال داشت.
آنچه سلوک ناصر ایرانی را ویژه میکرد، این بود که بهرغم همکاری با جمعهای متناقض، استقلال داشت.
بعد از دیدن شهر سوخته راهی روستای قلعه نو شدیم، روستایی با معماری سنتی. تا بلندترین نقطه روستا رفتیم. آنجا خانم مهربانی چایی و نان سیستانی تازه میدهد و از آن بالا بخشی از دشت هامون و معماری روستا پیدا بود و دریاچهای کوچک که به آن چاه نیمه میگفتند.
وقتی به تالاب لیپار یا به قولی دریاچه صورتی رسیدیم شب شده بود و نمیشد آنجا را دید.
برای رفتن به زاهدان دو انتخاب داشتیم، جاده نیکشهر که دو ساعتی کوتاهتر بود، اما برای ما تکراری و جاده سرباز که به رغم طولانی بودن، زیبا بود و مهمتر از آن جذابیت ویژهای برای کیان داشت: تمساحهای پوزه کوتاه یا گاندو!
با افزایش گردشگر در دو سه سال اخیر، خانه بلوچها میزبان گردشگران است با مبلغ مناسبی. ما هم مهمان یکی از خانهها شدیم برای ناهار.
علیاصغر سیدآبادی (نویسنده و شاعر) در این ایام یادداشتهایی از سفرهای نوروزی خود منتشر میکتد.