خانه ابتهاج در مراحل آخر ثبت ملی

به‌گزارش پایگاه خبری گلونی، رضا علیزاده مدیرکل میراث‌فرهنگی استان گیلان امروز ۱۸ تیر ۹۶ در گفت‌وگو با ایسنا با بیان این‌که همه‌ مدارک و مستندات موجود برای بررسی در اختیار شورای ثبت قرار گرفته است، گفت: «روز شنبه ۲۰ مرداد، نیز یکی از کارشناسان معاونت میراث‌فرهنگی سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری برای بررسی چند مورد بنای ثبتی و خانه‌ ”ابتهاج“ به استان گیلان می‌آید.»

او درباره‌ تصمیمی که پیش از این مطرح می‌شد مالک بنا برای خانه‌ ابتهاج گرفته است، نیز توضیح داد: «اداره‌کل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان گیلان با مالک بنا و شهرداری منطقه صحبت کرده و همه مجموعه نسبت به هر نوع دست‌اندازی و اتفاقی درباره‌ این بنای تاریخی حساس شده‌اند. در واقع می‌دانند که کوچک‌ترین دست‌اندازی و مداخله به بنای تاریخی ”ابتهاج“ پیگیری حقوقی می‌شود.»

خانه تاریخی ابتهاج بیش از ۵۰ سال قدمت دارد، اما علاوه بر اینکه این خانه در محله تاریخی استادسرای شهر رشت در نزدیکی خانه گلچین گیلانی و خانه میرزا کوچک خان قرار دارد، هوشنگ ابتهاج (سایه) نخستین شعرش را آن‌جا سروده است.

 

هوشنگ ابتهاج (هـ. ا. سایه) به احتمال تخریب خانه مادری‌اش در رشت واکنش نشان داد. او با این‌که می‌گوید آدم‌هایی که در این خانه زندگی می‌کردند برایش اهمیت داشتند و حالا هر بلایی می‌خواهند سر این خانه بیاورند، در عین حال می‌گوید این خانه حیف است و یادگاری است و اگر مرکز فرهنگی شود بهتر از این است که به یک اداره‌ تبدیل شود.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، این شاعر پیشکسوت در گفت‌وگو با ایسنا، درباره احتمال تخریب خانه مادری‌اش در رشت و این‌که ثبت آن را در فهرست آثار ملی به ارائه یک سند – چه عکس یا دست‌نوشته‌ای از او – به میراث فرهنگی منوط کرده‌اند، اظهار می‌کند: من از ابتدا نخواستم که وارد این موضوع شوم، زیرا برایم اهمیتی ندارد که می‌خواهند چه بلایی سر این خانه بیاورند،. برایم آدم‌هایی که در این خانه زندگی می‌کردند اهمیت داشتند که دیگر نیستند؛ حالا سر این خانه هر بلایی که می‌خواهند، بیاورند.

ابتهاج درباره تخریب خانه مادری‌ توضیح داد

او در توضیحی می‌گوید: این خانه، خانه مادری من بود. مادر مادربزرگم صاحب این خانه بود که بعد این خانه به دخترش رسید و از دخترش که مادربزرگ من حساب می‌شد به مادر من رسید. این خانه بعد از فوت مادرم (۱۳۲۶) به من و سه خواهرم رسید که ما به پدرم وکالت دادیم تا این خانه را بفروشد.

او در سال ۱۳۲۷ این خانه را فروخت. یک نفر، دو نفر دیگر هم این خانه را خریدند.

شنیدم یکی از صاحب‌خانه‌ها ساکن آمریکاست. با او هم گفت‌وگو کردند. به من گفتند در شهرداری رشت تصویب شده این خانه را بخرند تا به یک مرکز فرهنگی تبدیل شود. اخیرا هم شنیدم که حکمی صادر شده که این خانه را خراب بکنند و ساختمان چندطبقه بسازند؛ اما جزئیاتش را نمی‌دانم.

هوشنگ ابتهاج خاطرنشان می‌کند: این خانه مادر من است. من تا ۱۹سالگی همیشه آن‌جا بودم و بعد هم تا سال ۲۶ که مادرم فوت شد، هر دو هفته یک‌بار به آن‌جا می‌رفتم و به تهران برمی‌گشتم.

یک سال بعد از فوت مادرم هم در سال ۱۳۲۷ پدرم آن‌جا را فروخت و با خواهرهایم به تهران آمدند، بعد هم پدرم برگشت رشت و همان‌جا مرد. من تمام گوشه و کنار این‌ خانه را می‌توانم نقاشی کنم. یادم می‌آید در ضلع غربی خانه دیوار بود که درخت انگوری داشت که تا بالای دیوار رفته بود.

این شاعر پیشکسوت در ادامه می‌گوید: نگهداری این خانه برای من مسئله‌ نیست. اگر این خانه امسال خراب نشود، ۵۰ سال دیگر خراب می‌شود.

ممکن است به طور طبیعی خراب شود؛ زلزله بیاید. هزار بلا سر تاریخ می‌آید و تمام می‌شود. ساختمان‌ها نمی‌مانند و گاه خود به خود از بین می‌روند.

پایان پیام

کد خبر : 49826 ساعت خبر : 5:28 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=49826
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات