در سوگ هفت خواننده لر بینظیر
موسیقی با زندگی مردمان لر در هم آمیخته است. این موسیقی، غم و شادی، کار و موسیقی رزم و بزم را شامل میشود.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، برخی ازخوانندگان لر زبان از چند دهه گذشته تا کنون سرنوشتهای موازی با سوگنامههای لری داشتهاند. فهرست بلند بالایی از هنرمندان که یا وداع زودهنگامی با هنر موسیقی داشتهاند و یا مرگ فرصت هنرنمایی بیشتر را از آنها و مردم لر گرفت.
موتورچی یواش بَرو
بزرگترین خواننده معاصر لر بیتردید رضا سقایی است. سقایی در ۲۰ فروردین ۱۳۱۸ در خرمآباد متولد شد.این خواننده پرآوازه موسیقی محلی لری از سال ۱۳۴۴ شهرت خود را به عنوان یک خواننده برتر به دست آورده بود و با اجراهای ترانههای محلی در رادیو ایران عامل مهمی برای شناسایی موسیقی لری به سراسر کشور بود. ترانه “موتورچی (دایه دایه)” با تنظیم مجتبی میرزاده جزو آثار فاخر و ماندگار ۱۰۰ سال اخیر موسیقی ایران به ثبت رسیده است.
این خواننده تا سال ۵۷ به خوانندگی مشغول بود ولی بعد از انقلاب سکوت پیشه کرد.این هنرمند بهروایتی در بمباران شهر ازنا مجروح و بعد از آن توانایی خواندن را از دست داد. او در سال ۱۳۸۹ و پس از سالها بیماری و خانهنشینی در بیمارستان ساسان تهران درگذشت.
استاد علیاکبر شکارچی رضا سقایی را چنین معرفی میکند: مردم هنردوست ایران، لرستانیهای عزیز هنرپرور، ذهن و گوش و هوش شما و فرزندانتان در سراسر ایران با نغمهخوانی سقایی با موسیقی لری آشنا شد. او با تهیدستی و صبوری نهال موسیقی لری را در طول عمر پربارشان در جان شیفته شما غرس کرد.
بلبلی که زود پر کشید
“حشمت الله ۱۹ فروردین ۱۳۲۰ در خانوادهای علاقهمند به فرهنگ و هنر در خرمآباد به دنیا آمد. پدرش خدارحم رشیدی(١٣٧۴-١٣٠٠)، فرهنگی بود و حشمت نیز بعدها دنبالهروی پدر گردید. دوران ابتدایی را مهرماه ۱۳۲۷ در دبستان سعادت خرمآباد آغاز نمود و سپس در دبیرستان امیرکبیر تا اخذ مدرک دیپلم به تحصیلات خود اداه داد.
سال ۱۳۴۱ به خدمت سربازی رفت و سال ۱۳۴۳ به استخدام آموزش و پرورش درآمد. وی از سال ۱۳۴۳ با گروهی که برای شناساندن موسیقی لرستان تلاش میکردند همراه شد. مرداد ۱۳۴۴ برای اجرای چند ترانه با لهجهی شیرین لری، به رادیو ایران در تهران دعوت شد و با کمانچهنوازی زندهیاد “حسین سالم”، چند ترانهی لری از جمله “دایهدایه” را برای ایرانیان اجرا نمود. صدای رسا و خوش او زمانی که عاشقانههای عارفانه را سر میداد، شنوندگان را در آن دوران به تحسین وا میداشت. چند ترانه به لری و لکی با کمانچهنوازی شادروان “علیرضا حسینخانی” اجرا نمود که در زمرهی بهترین کارهای وی قرار دارند.
جمعه پنجم شهریور ۱۳۴۴ دومین برنامهی موسیقی خود را با ضبط و اجرا و ترانهی “دایهدایه” و “چَش وِ رَه”در شبکه سراسری پشت سر نهاد که با استقبالی کمنظیر مواجه شد. نخستین اجرای ترانهی “چَش وِ رَه” با صدای او و با شعر “حمید ایزدپناه” اسطورهی نامدار فرهنگی و هنری لرستان است که مایهی آهنگ این ترانه تلفیقی از دو بخش چگنی و بالاگریوه لرستان بوده و دارای مقامی در چهارگاه و با ضرب ۴/۲ است. همچنین اولین اجرای ترانهی “بیا بشی” که دارای تکیههایی همچون “اری- آینازار” است که جزو بیت نیست و دارای آهنگ ماهور و ضرب ۸/۶ است از کارهای مرحوم رشیدی است.
رشیدی دههی پایانی زندگی فقط برای دلش میخواند. در آموزش و پرورش به خدمت مشغول بود و در تهران ساکن شد. سال ۱۳۷۱ از آموزش و پرورش بازنشست شد.
وی سرانجام ٢٠ اسفند ۱۳۷۳ درگذشت و به سن ۵۳ سالگی در آغوش خاک آرام گرفت. (فصل نامه متارخ شماره ۴ و ۵)
هیشکی نتره چی علاءالدین بخونه
این بهترین تعریفیست که لرهای بختیاریها در مورد بهمن علاءالدین متخلص به مسعود بختیاری به زبان میآوردند. مسعود بختیاری شاخص موسیقی بختیاری بود. وی چنانکه خودش میگفت ظرایف موسیقی بختیاری را از جملههای کرنا نوازان دریافته بود.
معتقد بود “اگر در کار کرنا نوازان دقیق شویم نغمههای بسیار بسیار زیبایی پیدا میکنیم که در نگاه اول ممکن است به چشم نیایند.” وی علاوه بر آوازخوانی، قدرت آهنگسازی نیز داشت و خیلی از ترانههای ماندگار وی زاییده ذهن خلاق خود اوست. تسلطش بر ادبیات فارسی و لری و همینطور برخورداری از ذوق شعری به او امکان داده بود تا کلام بسیاری از ترانههایش را خود بسراید. مانند ترانه “تنک بلور” که در سال ۱۳۵۱ با همراهی ارکستر رادیو اهواز به سرپرستی منصور قنادپور خواند
مسعود بختیاری هم به سن پیری نرسید و در سال ۸۵ و در سن ۶۶ سالگی در اثر بیماری کلیوی و بعد از چند سال مدارا با این بیماری و عمل های فراوان در کرج درگذشت.آلبوم های هی جار، کبک تاراز، براَفتو و اِستاره از او به یادگار مانده است.
نغمه خاموش زاگرس
در غمنامه سرنوشت خوانندگان برتر لر، به نام محمد میرزاوند میرسیم. محمد میرزاوند در سال ۱۳۳۳ در محله دربدلاکان خرم آباد متولد شد.
به گفته خودش: به دلایل مختلف در زمان شاه نمیتوانستم بخوانم، ۱۳ سال بیشتر نداشتم که برای گردش و تفریح با چند تن از دوستانم به آبشار بیشه رفتیم و از آنجا بود که با تشویق آنها رغبتم به خواندن ترانههای لری بیشتر شد. میگوید از ۱۶ سالگی به طور غیرحرفهای خواندن را شروع کرده است.
او به صورت غیر حرفهای سال ۵۶ خوانندگی را شروع کرد و بعد از رفتن به سربازی لیسانس هنر را دریافت نمود بازخوانی آهنگهای قدیمی البته با تنظیم جدید و اجرای ترانههای حماسی در طول سالهای جنگ تحمیلی نام این خواننده را بر روی زبانها انداخت. در جشنواره موسیقی فجر در سالهای ۶۴,۶۵و ۶۶ به عنوان خواننده برتر انتخاب شد. آهنگهای تا نفس دارم میجنگم، دایه دایه وقت جنگه، شوق جبهه، سوار، روله و… روزی چندبار از رادیو و تلویزیون پخش میشدند و مردم با اشتیاق آنها را میشنیدند.
دست تقدیر این خواننده خوش صدا که اغلب مردم او را جانشین رضا سقایی میدانستند را هم به سکوت واداشت. سال ۱۳۶۷ میرزاوند در اثر سکته مغزی قسمت اعظم قدرت تکلم خود را از دست داد. به همین دلیل او را نغمه خاموش زاگرس مینامند.
در سالهای اخیر هم خوانندگان دیگری به این فهرست اضافه شدند. مجید احمدی در سن ۶۰ سالگی درگذشت. او یکی از متخصصین آوازهای لری بود.
همچنین محمدحسن قهرمانی که در سن ۴۱ سالگی درگذشت.
و کیومرث صادقی که صدای او شباهت زیادی به رضا سقایی داشت در سن ۳۴ سالگی دیده در نقاب خاک کشید.
دِ بُنِ بیشه تاریکی چراغی وا مه دیارَ
این هنرمندان که نام آنها آورده شد هرکدام باری از موسیقی این دیار را به دوش میکشیدند و بیتردید نبود بعضی از این خوانندگان در موسیقی لری خلإ بزرگی به وجود آورده است. ولی لرستان بزرگ پر است از استعدادهایی که هر کدام میتوانند یک سقایی و یا میرزاوند دیگر باشند. جوانانی که میتوانند در کنار بزرگانی مانند فرج علیپور و ایرج رحمانپور، موسیقی لری را که مدتیست به تکرار و رخوت فرو رفته به جایگاه واقعی خود بازگردانند.
پایان پیام
گزارشگر:
محمد پورخداداد
سجاد رزمجو یلی سی همشون