کشکان تنها قربانی پلهای تاریخی لرستان نیست
کشکان تنها قربانی پلهای تاریخی لرستان نیست
به گزارش پایگاه خبری گلونی به نقل از معماری نیوز، در خبرها آمده است که تاق قاجاری پل کَشکان لرستان در اثر بارندگیهای اخیر تخریب شده است.
این پل تاریخی ثبت ملی شده یکی از مهمترین و طولانیترین پلهای تاریخی کشور است از این رو این تخریب سبب شده تا معاون میراث فرهنگی و سرپرست پلهای تاریخی استان لرستان از این پل بازدید کند. محمدرضا اسدی درباره اتفاقات رخ داده برای این پل میگوید: درحال حاضر تنها طاق آجری الحاقی دوره قاجار تخریب شده است که به محض فروکش شدن سیلاب مرمت و استحکامبخشی آن به صورت اضطراری آغاز میشود.
او توضیح میدهد: پل کشکان یکی از پلهای تاریخی مهم ایران است که به همین دلیل از دوره قاجار مورد تعمیر و مرمت قرار گرفته است. به علت برخی اقدامات نسنجیده و غیر کارشناسانه دردورههای گذشته برنامه مرمتی این پل در دستور کار قرار گرفته است. در واقع تاق تخریب شده هم بقایای تاق ساخته شده در تعمیرات دوره قاجار است که به شکلی نامتناسب و با مصالح نامرغوب بر روی دهانه سوم ضلع جنوبی پل زده شده بود و حتی یکی از لنگه تاقهای آن شکسته و از بین رفته است و دیگر قدرت باربری نداشته و باید به جای مرمت، باز زندهسازی تاریخی آن در دستور کار قرار میگرفت.
کشکان تنها قربانی پلهای تاریخی لرستان نیست
سخنی که از نظر علیجعفر مصطفینژاد مدیر پیشین پایگاه پلهای تاریخی لرستان، اشتباه است و آن را مصداق زیر سوال بردن اقدامات نیاکان فرهیخته گذشته در حفظ آثار میداند و میگوید: تمام بزرگان حوزه میراث فرهنگی به ما آموختهاند یک خشت و سنگ نیز در هر بنای تاریخی ارزشمند است و حفظ و نگهداری از آن بر عهده میراثداران است و نمیتوانیم ناآگاهی و کمکاری خود را اینگونه پنهان کنیم.
از سویی معاون میراث فرهنگی لرستان با اشاره به تهیه طرح مرمت جامع، مستندنگاری و لیزر اسکن پل کشکان توضیح میدهد که باز زندهسازی بخش میانی طاق فرو ریخته در دستور کار اضطراری این معاونت قرار دارد.
وی یادآور میشود که تا سال ۸۸ ساختار چند پل تاریخی کشکان، گاومیشان، پل شاپوری، کلهر معمولان، پلدختر، شکسته و چند پایه از پلهای زال اسکن لیزر شده است که با توجه به در دسترس بودن جزئیات اسکن لیزر و نقشه برداریهای کامل از این نوع سازه امکان بازسازی آن وجود دارد.
اما مصطفینژاد معتقد است اسکن لیزر برای این صورت نگرفته است که به دلیل کمکاری، میراث فرهنگی امروز از آن برای بازسازی بنا استفاده کند بلکه این اقدام در راستای تشکیل پرونده ثبت جهانی بوده که در طول این سالها مسکوت مانده است و البته این اسکن لیزر در مرمت و حفاظت از بنا نیز مثمر ثمر است.
۱۰۰ پل و ۹۰ میلیون تومان اعتبار
درحال حاضر ۳ پایه این پل تاریخی نیز در معرض خطر است که به گفته معاون میراث فرهنگی لرستان بلافاصله پس از فروکش کردن سیلاب مرمت و استحکام بخشی این پل آغاز میشود.او که در حال حاضر سرپرست پلهای تاریخی لرستان است از شناسایی ۱۰۰ پل تاریخی در استان لرستان خبر میدهد که از این تعداد ۹۷ پل تاریخی در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. اعتبار ترمیم و بازسازی پلهای تاریخی از محل اعتبارات ملی تامین میشود اما این معاونت برای مرمت پلها تنها ۹۰ میلیون تومان اعتبار داشته است که این خود یکی از دلایل مهم غفلت از پلهای تاریخی لرستان به شمار میآید.
همچنین در خبرها آمده است که مصطفینژاد از مستندنگاری چند پل تاریخی و تلاش برای ثبت جهانی آنها سخن به میان آورده است و تأکید کرده است که پل زال تنها پل منتسب به دوران هخامنشیان که برای ثبت جهانی مستندنگاری شده بود نیز به دلیل بیتوجهی در سالهای گذشته کاملا فرو ریخته است.
پایگاه بهانه است
گفته میشود مصطفینژاد یکی از گزینههای انتخابی برای مدیریت پایگاه پلهای تاریخی لرستان بوده است که با آن موافقت نشده است. او بین سالهای ۷۴ تا ۸۸ این سمت را عهدهدار بوده است. این کارشناس ارشد میراث فرهنگی با اشاره به این که حتماً نباید یک پایگاه وجود داشته باشد تا کار ساماندهی پلها تداوم یابد، میافزاید: حالا هر اتفاقی در مورد پلها رخ میدهد میگویند چون پایگاه وجود ندارد چنین شده است. سازمان میراث فرهنگی متولی حفظ آثار تاریخی است و باید هر لحظه در مورد آن پاسخگو باشد. یک دولت آمد پایگاههای میراث فرهنگی را ایجاد کرد و یک دولت دیگر جمع کرد آیا به این بهانه باید دست روی دست گذاشت.
وی با اشاره به این که برای اسکن لیزر شش پل تاریخی لرستان از شرکت بینالمللی معتبری که این کار را برای آثار ثبت جهانی انجام میدهد، کمک گرفته است، توضیح میدهد: در ساخت پلهای تاریخی مذکور سنگ، ملات ساروج، آهک و گچ نیمکوب بهکار رفته است و از نظر قدمت به دورههای هخامنشی، ساسانی، اسلامی و قرن چهارم هجری قمری مربوط میشوند که ما برای انجام پروژه مستندنگاری آنها از دو نفر از اساتید دانشگاه تهران و خواجه نصیر به نامهای دکتر ورشوساز و سعادت سرشت به عنوان ناظر کمک گرفتیم.
خداحافظ با پل هخامنشی
او درباره پل زال هم اظهار میکند: زمانی که من مدیر پایگاه بودم در سال ۷۷- ۷۸ این پل هخامنشی به ثبت ملی رسید. این پل در مرز لرستان و خوزستان قرار داشت و به همین دلیل تا آن زمان ثبت ملی نشده بود. هرچند اسکن لیزر این پل به اتمام رسید و در پایان دوران مدیریتم و چندینبار پس از آن اعلام کردم که این پل در معرض خطر تخریب قرار دارد (مکاتبات موجود است) اما گوش شنوایی نبود و یادگار دوران هخامنشی که اسکن لیزر آن برای ثبت جهانی به اتمام رسیده بود، از بین رفت.
از پلها چه خبر
حال این پرسش مطرح میشود که پس از اسکن لیزر برای این پلها چه کارهایی انجام شده است؟ از همه عجیبتر آن که مصطفینژاد مدعی است مصوبهای برای بررسی پرونده ثبت جهانی پلهای تاریخی لرستان به کمک برخی از کارشناسان در دولت قبل گرفته شده است!!! به گفته این کارشناس پس از رفتنش پل زال فرو ریخته، طاقهای پل شکسته به گونهای مرمت شدند که هیچ سنخیتی با پلهای تاریخی هم دوره خود ندارند. پایههای پل کلهر به بدترین شکل ممکن مانند سنگفرش خیابانها مرمت شدهاند. او معتقد است که حتی به خود زحمت ندادهاند که پایههای پل شبیه هم بازسازی شود. هرکدام به یک شکل است. از سویی پل کشکان هم به بدترین شکل بازسازی شده است.
چرا کسی داربستها را دوست ندارد
وی در صحبتهایش با رسانهها یکی از علتهای تخریب طاق را بازکردن داربستهای آن عنوان کرده بود. او در این باره میگوید: مدیر که نمیتواند جز به جز مسائل را بررسی کند. کارشناسان باید دغدغه این موضوع را داشته باشند. قبل از داربست زدن برای جلوگیری از نفوذ باران شدید و طغیان به داخل تاق و سنگینی آن بر روی تاق نایلون میکشیدم. این تاق چون متعلق به یک دوره تاریخی خاص بود و هیچ اثر دیگری شبیه آن نبود حفظ تاق برای کارشناسان اهمیت زیادی داشت و میشد با حفظ آن به آیندگان نشان داد که این پل متعلق به چند دوره تاریخی است. از این رو به کمک کارشناسان داربست حفاظتی زیر تاق قراردادیم تا بعد برایش اقدامات لازم را انجام دهیم به اصطلاح حفاظت اضطراری انجام دادیم.
مدیر پیشین پایگاه پلهای تاریخی لرستان ادامه میدهد: سالیان سال این داربستها زیر تاق قرار داشت آن هم در حالی که من از سال ۸۸ حوزه میراث را ترک کردم. در این پنج شش سال باید این داربستها چک میشد و در صورت ضرورت سفت وشل میشد. از طرفی داربستهای ایران حداکثر شش متر هستند و چون ارتفاع تاق بیشتر بود، افزون بر آن از داربستهای ۵/۱ متری هم استفاده کردیم. به مرور زمان این طبیعی است که اگر هیچ گاه کارشناسی به پل سر نزد، شاید داربستی کوتاه یا سفت و شل شود. با بازدید مدیر محترم احتمالاً کارشناسان درخواست بازکردن داربستها را کردند و اکنون پل به این روز افتاده است.
مصطفینژاد با تأکید بر این که مهم نیست مدیر وقت چه کسی بوده است که تقصیر را به گردن او بیاندازیم، تصریح میکند: در تمام این سالها چرا کارشناسان میراث فرهنگی سری به داربستها نزدند و آنها را کم یا زیاد نکردند؟ دوم آن که پس از برداشتن داربستها چرا در طول یکسال گذشته هیچ اقدامی برای مرمت پل نشد؟ سوم این که چرا مسوولان و کارشناسان به دلیل کوتاهی در رسیدگی به احوالات یک اثر ثبت ملی حداقل از مردم عذرخواهی نمیکنند؟
کدام ثبت؟ کدام طرح مرمتی؟
اما عبدالرضا مهاجرینژاد – مدیر پیشین میراث لرستان- که خود باستانشناس بوده و گفته میشود به دلیل مخالفت با واگذاری برخی اثار به بخش خصوصی و مقاومت در برابر خواسته برخی افراد در پست خود باقی نمانده است، درباره این داربستها میگوید: آخر هر کس به این داربستها نگاه کند متوجه میشود که آنها نمیتوانند نقش حامل بار را بازی کنند! نخست آن که بیشتر این داربستها را طی سالهای پیش دزد برده و تنها یک نمای زشت باقی گذاشته است. فرماندار چگنی و کوهدشت و نیروی انتظامی هم پیگیر قضیه بودند. وقتی نیرو فرستادیم داربستها روی هوا بود. هر روز هم یکسری از این داربستها را میبردند. این بنا باید از ابتدا مرمت میشد نه آن که برایش داربست میگذاشتند، آخر داربست روی هوا چگونه از تاقی حفاظت میکند؟ من یک پرسش دارم ۵۰ تن گچ نیمکوب چرا ۵ سال است در انبار میراث فرهنگی خاک میخورد؟ چرا برای هیچ کدام از پلهای گاومیشان، پل دختر و… کاری انجام نشده است؟
وی درباره علت عدم ارسال پرونده ثبت جهانی پلهای لرستان هم اظهار میکند: آخر کدام یک از پلهای لرستان طرح مرمتی داشته است. هر کدام به سلیقه یک نفر مرمت شده است. از ۱۰۰ پل مهم کدام یک طرح مرمتی دارد که حالا بخواهیم برایشان پرونده ثبتی تشکیل بدهیم. بودجه و ردیف اعتباری این پایگاه در طول این سالها صرف چه شده است؟ چرا زیر پل شاپور که سنگهای قلوهای به کار رفته است با سنگهای معدنی مرمت کردهاند؟ و هزاران اما و اگر دیگر.
داربستهایی بین زمین و هوا
مهاجرنژاد اضافه میکند: زمانی میتوانیم بگوییم داربستها نگهدارندهاند که حداقل چندین هزار داربست در ابعاد کوچک و بزرگ برای استحکامبخشی استفاده شود و میلیمتر به میلیمتر سقف را نگه دارد و محکم باشد و… آخر داربستی که روی هوا است چه اقدام حفاظتی میتواند انجام دهد که حالا اگر برداشته شود در سیل باعث ریزش تاقی میشود؟ از یک کارشناس فنی بپرسید ۵۰ داربست آن هم در کنارههای یک پل چگونه میتواند آن را حفاظت کند آن هم با فاصله ۵ متری از زمین!
وی در عین حال این پرسش را مطرح میکند که وقتی پلهای لرستان به لحاظ تاریخی اینقدر حائز اهمیت هستند و در طی قرنها بارها مرمت شدهاند آیا نباید ردیف و بودجه اعتباری داشته باشند؟ از استاندار لرستان بپرسید چقدر بودجه و اعتبار در دولتهای مختلف به این پلها اختصاص داده اند؟ از آنهایی که دلنگران پالمیرا هستند بپرسید این قدر که برای آثار تاریخی دیگر کشورها دلواپس هستید فکری به حال آثار تاریخی خود کردهاید؟ از سازمان مدیریت بپرسید چقدر بودجه برای میراث استان لرستان در نظر گرفتند که حالا همه نگران پلهای تاریخی لرستان شدهاند؟ آیا تضمین میدهید با چند بارش شدید دیگر بلایی سر قلعه فلکالافلاک نیاید؟
خداحافظ دوران طلایی پایگاهها
از سویی سالهاست که پایگاه پلهای تاریخی لرستان منحل شده است. فرهاد عزیزی مدیر کل امور پایگاههای میراث فرهنگی درباره چرایی راهاندازی نشدن دوباره این پایگاه میگوید: این یکی از پایگاههای استانی است. زمانی پایگاههای ملی را در دولت قبلی به استانها واگذار کردند که این پایگاه هم جزو آنها است. در حال حاضر در تلاشیم برای یکی یکی این پایگاهها مدیر انتخاب کنیم و دوباره پایگاههای ملی را احیا کنیم.
شورای راهبردی برایشان تعیین و بودجه و اعتبار برای آنها تعیین کنیم. ما سرپرستی هم در استان برای پایگاه پلهای تاریخی لرستان انتخاب کردیم و کارش را هم تقریباً آغاز کرد اما متأسفانه بنا به دلایلی نتوانست در آنجا بماند و بنابراین تا انتخاب مدیر پایگاه بعدی از معاونت میراث استان درخواست کردیم این مسوولیت را برعهده بگیرد اما با وجود مذاکرات متعدد هنوز نتوانستیم گزینه مناسب را انتخاب کنیم.
وی درباره مستندنگاری و اسکن لیزر پلهای تاریخی لرستان برای ثبت جهانی نیز توضیح میدهد: این کارها سبب برجستهتر شدن یک پایگاه نیست و در مقام قیاس با سایر پایگاهها کار خارق العادهای انجام نشده است چرا که در آن دوره طلایی بودجههای خوبی به پایگاههای تمامی استانها تخصیص پیدا میکرد و تمام پایگاهها اقدام به مستندنگاری و نقشهبرداری و… کردهاند. یکی از دلایلی که ما به دنبال احیا پایگاههای ملی هستیم همان درخشندگی پایگاهها در آن دوران است.
پلهای تاریخی کاندید ثبت جهانیاند اما…
او درباره چرایی گرفتن مصوبه از هیئت دولت برای ثبت جهانی پلهای تاریخی لرستان اظهار میکند: برخی دوست دارند جلوتر از قانون گام بردارند مگر در شرح وظایف دولت تعیین شده که آنها بگویند کجا ثبت جهانی بشود یا نشود. این وظیفه محول شده به شورای سیاستگزاری در سازمان میراث فرهنگی تا آنها تشخیص بدهند کدام اثر باید در فهرست آثار ثبت جهانی قرار بگیرد.
عزیزی ادامه میدهد: در دولت قبلی شاید ۳۰ پایگاه وجود داشت که مصوبه دولت گرفته بود برای پایگاه شدن اما بحث کارشناسی آن انجام نشده بود و خیلی از آنها شرایط پایگاه شدن نداشت.
وی درباره این که آیا پلهای لرستان در فهرست درانتظار ثبت جهانی قرار دارد یا خیر توضیح می دهد: پلهای تاریخی کاندید ثبت جهانی هستند اما باید زیرساختهای آن فراهم و فرآیند پژوهشی آنها انجام شود تا در فهرست انتظار ثبت جهانی یونسکو قرار گیرند.
پایان پیام
کد خبر : 17386 ساعت خبر : 2:21 ب.ظ