آیا دولت متهم ردیف اول آشفتگی تئاتر است؟
ششمین میزگرد سمینار بینالمللی تئاتر و ظرفیتهای بخش غیردولتی صبح روز سهشنبه ۱۷ اسفندماه با سخنرانی اصغر همت، سعید اسدی و آروند دشت آرای با مدیریت دکتر فرهاد مهندس پور در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری گلونی در این میزگرد اصغر همت، سعید اسدی و آروند دشت آرای درباره رابطه تئاتر خصوصی و بخش دولتی (اقتصاد، قوانین و مقررات، نظارت، هدایت و…) سخنرانی کردند.
اصغر همت: دولت باید از بخش خصوصی سپاسگزار باشد!
اصغر همت مدیرعامل خانه تئاتر، بهعنوان اولین سخنرانی پیرامون رابطه تئاتر خصوصی و بخش دولتی مطالبی را عنوان کرد.
همت در این رابطه گفت: «در این فرصت اندک و طرح مسائل اینچنینی در یک سمینار کوتاه و به نتیجه رسیدن دشوار است و ما بارها چنین تجربهای داشتیم. ازنظر من عنوان تئاتر خصوصی غلط است و اولین چیزی که با شنیدن این کلمه به ذهنم میرسد حمام خصوصی و عمومی و ادارات خصوصی و دولتی و… است. این واژه در موارد بسیاری قابلتعمیم نیست. بار منفی در تئاتر خصوصی بیشتر از بار مثبت است».
او افزود: «بخش دولتی فقط مرکز هنرهای نمایشی و ارشاد نیست. واژه دولتی یعنی فراگیر بودن دولت در تمام شئون. اشتباه دولت طی این سالها در عرصه تئاتر، جذب نیروهای جوان و پادرهوا گذاشتن آنها بعد از اخذ مدرک دانشگاهی بوده است که هرکدام بحث طولانی دارد و امیدوارم مسئولان جوابگوی این مشکلات و عملکرد باشند».
او ادامه داد: «در هیئتمدیره خانه تئاتر هم لزوم تشکیل گروههای تئاتری و سروسامان گرفتن مسائل مختلف با این کار مطرحشده است. مهرداد رایانی مخصوص از کسانی بود که مدتها قبل و پیش از سفرش در دورهای که ما در آمپاس شدید قرار داشتیم، مسئله خصوصیسازی تئاتر ا مطرح کرده بود و پیگیری میکرد. شاید ابتدا این نوع راهکارها در زمان تحریمها و فشار اقتصادی جوابگو بود، اما امروز فکر میکنم باید چاره تازهتری پیدا کرد».
آیا دولت متهم ردیف اول آشفتگی تئاتر است؟
مدیرعامل خانه تئاتر گفت: «هدایت، نظارت و حمایت دولت همیشه مهم بوده و هست. اصولاً وقتی در مورد تئاتر حرف میزنیم، این مسائل مطرح میشود. کسی نمیتواند منکر نظارت و هدایت در هر دولتی باشد، اما بحث مهم که ما به آن احتیاج داریم، حمایت است. اما حمایت به چه شکلی؟! بخش دولتی باید هزینههای بخش بهاصطلاح خصوصی را بپردازد. این سالنها اغلب صلاحیت کافی برای اجرای تئاتر را ندارند. امروز در بخش خصوصی کسانی پیداشدهاند و از تئاتر غیردولتی حمایت کردهاند و مثلاً آپارتمان خود را در اختیار دولت قرار دادهاند تا از تئاتر حمایت کرده باشند. دولت باید حامی این گروه باشد. من فکر میکنم دولت حالا که نمیتواند و نتوانسته برای خیل عظیم جوانان شرایط کار فراهم کند، باید از بخش خصوصی که چنین اقداماتی انجام داده سپاسگزار باشد».
او افزود: «بخش خصوصی درآمدزایی میکند و بار دولت کم میشود. من فکر میکنم مهمترین مشکل ما در این شرایط عدم وجود گروههای تئاتری است و بیهویتی که در پی آن ایجاد میشود. سالن قشقایی را در اختیار اجراها و تجربههای خاصی قرار میدهیم که سروسامان دادن به آن وظیفه وزارت علوم بوده است. حداقل یک نکته مثبت در این کار هست؛ اینکه یک سالن تئاتری کشور تکلیفش با تماشاگرانش روشن است و این خیلی خوب است».
اصغر همت ادامه داد: «ما در دورانی تحصیل کردیم که فهمیدیم به عمل کار برآید به سخنرانی نیست. حرفهایی که میزنم تنها برای عمل نیست بلکه این عملگرایی در ذهن من برآمده از نظریهها و اصول تئوری است که به ما آموختهاند.بهرام بیضایی برای نسل ما کاری کرد که همنسلهای من اگر حرفی میزنند قطعاً عملگرایی داریم. ما در مبحث تهیهکنندگی تئاتر به مافیا رسیدهایم و جایی هستیم که جوانان فقط هزینه میپردازند و معلوم نیست به اجرای نمایشهای دوم و سوم و… میرسند یا نه؟!».
آیا دولت متهم ردیف اول آشفتگی تئاتر است؟
سعید اسدی: ما نقص پژوهشی جدی در حوزه تئاتر داریم
سعید اسدی که دو دوره دبیری جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را بر عهده داشت، بهعنوان دومین سخنران در مورد ظرفیتهای غیردولتی تئاتر و ارتباط دولت با تئاتر خصوصی گفت: «ما وقتی در مورد تئاتر دولتی حرف میزنیم، دقیقاً چه منظوری داریم؟ اگر دولت بهعنوان سرمایه گزار حاضر باشد و گفتمان خود را مشخص کند، ممکن است بتوانیم از چیزی بهعنوان تئاتر دولتی حرف بزنیم، اما اگر گروهها کار خودشان را بکنند و دولتی فقط حمایت کند، دولتی شدن آنها درست نیست. باید از منظر علمیتری به مسئله نگاه کرد».
او گفت: «ما سابقهای از تئاتر ایران داریم که مربوط به قرن شمسی قبل است و نشان داده تئاتر در کشور ما با مسئولین غیردولتی کارش آغازشده و دولتها در دورهای نظامی به آن دادهاند و تئاتر ایران در اولین روزهای خود برآیندی داشته و برای شهروند جامعه جدید به وجود آمده است».
اسدی ادامه داد: «در تئاتر بهمثابه یک هنر از ابتدا سیاستمداران هنر وجود داشتند. بعد از مدتی تئاتر جدید دارای سیاستمدار هنرمند و هنرمند سیاستمدار شد. این منش سیاسی یا سیاست زدگی تئاتر، کنش تئاتر در ایران است که همسود دارد هم ضرر ولی تئاتر در این وضع از وجوه آرتیستی فاصله گرفته است».
او گفت: «از جایی که دولتها وارد تئاتر شدند، جنبه نظارتی را مهم میدانستند و این مسئله نشان میدهد آنها قدرت و توانایی تئاتر را درک میکردند. در پهلوی اول اسناد تاریخی نشان میدهد که شهربانی و پلیس بهجای اداره فرهنگ و هنر و… به تئاتر نظارت داشتند و آن را بخشی از فعالیت اجتماعی میدانستند که باید کنترل شود. بعدها با شکل دادن به سازمانهای دولتی برای راهبری تئاتر که بعدها ضرورت بهحساب آمد، بحث آموزش مطرح شد و مدارس شکل گرفت. مدارس تئاتری جایی بود که نظام تفکیک در آن شکل گرفت. این مدارس تحت نظارت دولت هنرجو پرورش میدادند و فرصت هنری برای هنرمند فراهم میکرد. از پهلوی اول به دوم وضعیت سیستماتیک شد و تشکیل وزارت فرهنگ و اداره برنامههای تئاتر، تلاش برای کارمند سازی تئاتریها ایجاد شد. افرادی که در این سازمانها کار میکردند دچار دوگانگی شخصیت هنری شدند».
آیا دولت متهم ردیف اول آشفتگی تئاتر است؟
اسدی افزود: «در آن دوران، دولت در پرداخت یارانههای دولتی به هنر دستودلبازتر بود و نیروهای عامل تئاتر هم کمتر بودند. بر این اساس نسبتی که باید بین نیروهای عامل تئاتر و فرصتهای عملی در نظر گرفت به هم میریزد درحالیکه در دورهای این تناسب برقرار بود. هرچه انباشتگی نیروهای تئاتری بیشتر شود، فرصتها کمتر شده و این نظام، نظام دولت رانتیه است. در اصل۴۴ قانون اساسی و موضوع خصوصیسازی دولت را کمرنگ میکند، اما همچنان میبینیم وضعیت همان شکل است و باید در اقتصاد هنر به این مسئله فکر کرد».
اسدی در موردپژوهش در تئاتر گفت: «ما نقص پژوهشی جدی در حوزه تئاتر داریم. امروز سرویسدهی تماشاخانههای خصوصی درست نیست و مرجع استانداردی هم نداریم. موج جوانی که در تئاتر ایجادشده هم مولدان تئاتر هم دولت را به چالش کشیده است. من نه نیروی دولت هستم و نه صدای دولت. در سینما هم همین چالش وجود دارد و نیروهای حرفهای سینما هم از کثرت جوانان میترسند و شمار بالای فیلم اولیها آنها را ترسانده و میخواهند به وضعیت فیلمسازی بازنگری شود و…مدیران سالنهای خصوصی تازه تأسیس تئاتر در میانگین سنی ۲۵تا۳۵ سال قرار دارند و این نکته مهمی است که باید ارزیابی شود».
آروند دشت آرای: بدون زیرساخت تئاتری مجبور به تجربه رشد انفجاری هستیم
آروند دشت آرای یکی از کارگردانان جوان ایرانی است که هم تجربه کار در سالنهای خصوصی هم همکاری با کمپانیها و تهیهکنندههای بینالمللی تئاتر را داشته است. او در مورد تئاتر خصوصی و رابطه آن با دولت توضیح داد: «ما با سرعت بسیار بالایی خصوصیسازی را تجربه کردیم. امروز ما بیش از ۳۰ سالن خصوصی در تهران داریم، درحالیکه تا امروز بعد از گذشت سالها از انقلاب رشد تأسیس سالن تئاتر در تهران نزدیک به صفر بوده. ما در مدت سه سال در بستر خصوصیسازی بهشدت حرکت کردیم».
آیا دولت متهم ردیف اول آشفتگی تئاتر است؟
او گفت: «فکر میکنم هم بخش دولتی و هم بخش خصوصی که بهصورت خودجوش تلاش کرده رشد کند و از تمرکززدایی تئاتر در برخی مناطق جلوگیری کرده، باعث ایجاد دوره گذار در تئاتر ایران شده است. این انباشت و انفجار در دوران گذار هم سودمند است هم ضرر دارد. سودمندی این اتفاق این است که افراد بهصورت حرفهای یا حداقل نیمهحرفهای خود را عرضه میکنند. ما تا ۵سال قبل بهشدت محدودیت فضای تمرین داشتیم، درحالیکه همزمان با خصوصیسازی تئاتر، این هنر خود را در جغرافیای تهران گسترده است و چنین مشکلاتی کمتر شده است».
دشت آرای گفت:«ما اگر بخواهیم از نقش دولت در این رشد انفجاری صحبت کنیم، میبینیم بدون ایجاد زیرساخت در تئاتر کشور ما مجبور به تجربه این انفجار هستیم. زمانی که تئاترها خصوصی شد، همه برخلاف تصور قبلی متوجه شدیم که بدون کمک دولت هم ممکن است تئاتر اجرا کرد، اما حالا وظیفه تولید در این شرایط بر عهده کیست؟ اینجاست که حضور تهیهکننده حرفهای تئاتر بهشدت حس میشود و سالن داری به شکل حرفهای مطرح میشود».
آیا دولت متهم ردیف اول آشفتگی تئاتر است؟
او افزود: «امروز سالنهای خصوصی عموماً غیراستاندارد تأسیس میشوند. اگر اساس تئاتر کشور به سمت تئاتر گیشه محور، مخاطب محور و تجاری و… برود، چه اتفاقی میافتد و چه چیزهایی مهم میشود؟ من فکر میکنم این مشکلات فعلاً در تهران است و به شهرستان هم میرود و من فکر میکنم نباید تنها تئاتر تهران خصوصی شود بلکه باید تئاتر ایران خصوصیسازی شود. ما مشکلات مختلفی داریم. امروز حتی یک کتاب مرجع هم در مورد تولید تئاتر وجود ندارد و به همین دلیل من از چنین سمینارهایی استقبال میکنم. فکر میکنم وظیفه چاپ کتاب، اوضاع دانشگاه و آموزش تئاتر، توسعه زیرساختی و… بر عهده دولت و سازمانهای زیرمجموعه دولت است و باید به اصول تئاتر و وجود تهیهکننده حرفهای و … برسیم. گروه سازی و کار حرفهای و تأسیس واحد پویایی برای این کار از اهمیت زیادی برخوردار است در این حالت گروههایی که خارج از فضای اصولی و استاندارد تئاتر کار میکنند فضایشان کم میشود».
او گفت: «مهمانان خارجی سمینار قطعاً اگر بدانند همین شهر تهران چقدر تماشاگر تئاتر دارد، قطعاً تعجب خواهند کرد. ما نباید با عملکرد غلط این جمعیت را از دست بدهیم چراکه آشتی دادن مجدد آنها با تئاتر کار آسانی نیست. در مورد راهکارها باید دولت با قانونگذاران صحبت کند و اگر شرکت و ارگان خصوصی میخواهد از تئاتر حمایت کند، دولت هم از او حمایت کند و ما تئاتریها هم به آنها مراجعه کنیم و ابتدا آنها را با تئاتر آشنا کنیم تا به حمایت از فرهنگ و هنر علاقهمند شوند. دولت میتواند این اعتماد را ایجاد کند».
ششمین میزگرد بدون حضور هیچیک از مسئولان دولتی فرهنگ و هنر و با حضور مهمانان خارجی سمینار برگزار شد. فرهاد مهندس پور که مدیریت این جلسات را از روز دوم بر عهده داشت، با حساسیت زیاد اجازه پاسخگویی به بسیاری از سؤالات مهمان داخلی و خارجی را با بیربط دانستن سؤالات به موضوع جلسه از آنها میگرفت!
سمینار بینالمللی تئاتر و ظرفیتهای بخش غیردولتی از ۱۵/ ۱۳۹۵ در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزارشده است و دیشب به کار خود پایان داد.
پایان پیام