سمنهای بیایده در نمایشگاه محیط زیست
پایگاه خبری گلونی، نگارفیضآبادی: نمایشگاه امسال محیط زیست، بدون برگزاری آیین اختتامیه به کار خودش پایان داد. آن هم به این دلیل که سازمان متولی برگزاری نمایشگاه، تمام شرکت کنندگان در شانزدهمین دوره نمایشگاه را شایسته تقدیر دانسته است. بنابراین برخلاف سال گذشته، هیچ غرفهای به عنوان غرفه برتر معرفی نشد. شاید بشود تشکلهای مردمنهاد و سایر غرفهها را در سه گروه، طبقهبندی کرد. دستهای که وقتی به چیزهایی که روی میزشان چیدهاند نگاه میکنیم تعجب میکنیم. انگار نمایشگاه محیط زیست، برایشان صرفا مجالی ست تا یک کالایی را به افراد عرضه کنند. از نگاه این غرفهداران، بازدیدکنندگان، مشتریانی هستند که بهتر است فقط بخرند، بدون آنکه هیچ توجیه منطقی و روشنی برای این کار وجود داشته باشد.
دسته ای از انجمنها هم هستند که مثل بعضی از داوطلبان کنکور، هر سال در جلسه آزمون که همان نمایشگاه سالانه محیط زیست است شرکت میکنند، چون معتقدند سنگ مفت و گنجشک هم مفت. پس هر چه بادا باد. این بیهدفی و بیبرنامه بودن، آنقدر در کارشان مشهود است که انگار خودشان به نمایشگاه آمدهاند تا بازدیدکنندگان را تماشا کنند. بی آنکه حرفی برای گفتن داشته باشند. باید از این انجمنها پرسید چقدر برایشان مهم است که به جای کپی کردن ایدههای دیگران، خودشان خلاق باشند؟ گر چه جواب واضح است. «چو دانی و پرسی، سوالت خطاست» این تشکلها جزو گروههایی هستند که دغدغهشان مشخص نیست و یا دچار نوعی سردرگمی هستند و اهدافشان پشت پرده ابهام، رخ خود را پوشانده است. پس یا کالاهای مختلفی را میفروشند و یا همان کارهایی را انجام میدهند که غرفههای کنار دستشان انجام میدهند و متاسفانه قدر مخاطب را که وقت و هزینه گذاشته است را نمیدانند.
از مسئله بودجه مالی، نیروی انسانی و محدودیت زمان و غیره که بگذریم، به نظر میرسد با کمبود ایدههای مؤثر و خلاقانه روبرو هستیم. مثلا چقدر میتوان امیدوار بود کودکی که از سالن نمایشگاه خارج میشود، آموزشهای محیطزیستی در ذهنش حک شده باشد؟ تشکلها چقدر برای جلب نظر، ایجاد دغدغه و انگیزه برای اقدام به نفع طبیعت در مخاطب کودک و بزرگسال فکر و برنامهریزی میکنند؟ دغدغههای مبهم، تضادها بین گفتهها و عمل برخی تشکلها و عطش شهرت، گاهی تبدیل به سم مهلکی میشود که بیسر و صدا، طبیعت را ویران میکند.
برخی که به عنوان فعال و حامی محیط زیست در نمایشگاه حاضر میشوند تا با آوردن حیوانات خانگی و تبلیغ خرید حیوانات، توجه دانشآموزان را به خودشان جلب کنند. یا ترجیح میدهند کودکان را با نقاشی کشیدن سرگرم کنند. نقاشیهایی که البته معلوم نیست سرنوشتشان چه خواهد شد. اما آیا همین کار از دست مدارس ما برنمیآید؟ پس فرق انجمنهای محیط زیستی با سیستم آموزش و پرورش چیست؟ با اینکه خوشبختانه استقبال مدارس از نمایشگاه محیطزیست، نور امید را در چشم و دل ما روشن میکند که برای حضور در این رویداد ارزشمند، وقت میگذارند، اما جای ناامیدی است که بعضی از فعالان محیط زیست، از فرصت بینظیر نمایشگاه محیط زیست برای شناسایی نقش انجمنها و ترویج فرهنگ حفاظت از طبیعت استفاده نمیکنند و به کارهای سطحی و کم اثر، اکتفا میکنند.
اگر بخواهیم به دیده انصاف به ماجرای حضور تشکل های مردمنهاد در نمایشگاه محیط زیست نگاه کنیم، میبینیم انجمنهایی هم هستند که با هدف و برنامهریزی مشخص، فعالیت میکنند و نمایشگاه محیط زیست، برایشان فرصت غنیمتی است تا هم با فعالیت سایر انجمنها آشنا شوند و هم بازدیدکنندگان و مسئولان را با جایگاه، سهم و اهمیت نقش انجمنها آشنا کنند. تشکلهایی که با برنامهریزیهای استراتژیک و تخصصی، برای زمان کوتاهمدت و بلندمدتشان هدف و نقشه راه دارند و در نمایشگاه، حاضر میشوند، چون حرفی برای گفتن دارند و خودشان را مسئول میدانند. اینها همان کسانی هستند که نمیگذارند روزنه امیدمان بسته شود. انجمنهایی که باید به مسئولان و مردم معرفی شوند تا فراموش نکنیم اگر اصلاح و حرکت ارزشمندی صورت میگیرد مدیون ایدهپردازی، صبوری و اجرای حرفهای این تشکلها هستیم.
پایان پیام
کد خبر : 36767 ساعت خبر : 0:21 ق.ظ