نفسهای خاکستری زاگرس
به گزارش پایگاه خبری گلونی، یادداشتی از محسن تیزهوش، کارشناس ارشد محیطزیست در وقایع اتفاقیه منتشر شده است که در ادامه میخوانید:
نفسهای خاکستری زاگرس
اینک سالهای بسیاری است که خاورمیانه در میان آتش جنگهای قومی، سیاسی و مذهبی میسوزد و این منابع ارزشمند طبیعی و زیستی است که همزمان و همراه با ازبینرفتن و کمرنگشدن ارکان حقوق بشر تخریب شده تا در کنار ازبینرفتن صلح و امنیت، جایگاه و اهمیت حفاظت از محیطزیست نیز بهویژه در حوزه منابع آب و خاک با سقوط چشمگیری روبهرو شود! این در حالی است که در میان تنشهای بیهوده و بیحاصل، مطالبه بحق مردمان زیستن در یک محیطزیست آرام و سالم است که هر روز و هر لحظه قربانی برنامههای خشونتگرای فرقهای میشوند که درنهایت عاقبت شومی جز آوارگی و مهاجرتهای اجباری و بروز انواع بیماریهای خاص و خطرناک برای اهالی منطقه نداشته و نخواهد داشت!
ازسویدیگر و با تلاشهای انجامشده از سوی نهادهای بینالمللی و پیگیر در حوزه صلح و حقوق بشر میتوان به رسیدن به یکسری از برنامههای جامع در ارتباط با برقراری آرامش در منطقه امیدوار بود اما این در حالی است که با تنشهای موجود در خاورمیانه و تخریب زیرساختهای شهری و رفاهی و با ازبینرفتن آرامش در زیر سایه اقدامات جنگطلبانه نمیتوان بهراحتی این انتظار را داشت که دولتهای درگیر در آشوبهای جاری در سرزمینشان به سراغ بالابردن سطح کیفیت زندگی از طریق حفاظت از داشتههای طبیعی رفته و با اجرای برنامههای منطقهمحور و جهانی، گامهای مهم و راهبردی برداشته و به سوی تحولخواهی اکولوژیک حرکت کنند و با عقلانیت، برنامههای خود را بهسمت ثبات زیستی و پایداری محیطی سوق دهند!
ازسویدیگر، با درنظرگرفتن شرایط خاصی که بر خاورمیانه و حتی کشورهای آفریقایی حاکم است و با نگاه به این موضوع که اجراییکردن اهداف بلند توسعه پایدار، نیازمند فضای آرام اقتصادی و اجتماعی بوده و اجرای برنامههای ملی با رویکرد جهانی در این کشورها نیز بسیار سخت و زمانبر است، ظهور و بروز چالشهای عمیقی همچون طوفانهای بزرگ گردوغبار با گسترش کانونهای تولید ذرات ریز معلق چندان هم عجیب نیست!
دراینبین ایران در شرایط خاص اقلیمی و ژئوپلیتیک بوده و همواره نقش بسیار حساسی در شرایط سیاسی خاورمیانه برعهده داشته که با درنظرگرفتن این موضوع میتوانیم تأثیر فراوانی بر جایگاه و اهمیت حفاظت از ثبات زیستی و محیطی بر جای بگذاریم! ازهمینرو ایران میتواند از این جایگاه در حفظ و نگهداشت منابع طبیعی و محیطزیست منطقه بهخوبی استفاده کند که بیشک لزوم چنین رخدادی، داشتن برنامههای تخصصی و توسعهمحور در داخل با کمک اقتصادی سالم و اجرای نقش پایدارکننده با درنظرگرفتن راهبردهای کاهنده در تنشهای جاری در منطقه است!
همانطور که در بالا نیز اشاره شد، امروز یکی از مهمترین بحرانهای اقلیمی که سراسر منطقه را در برگرفته و تأثیری بسیار منفی بر محیطزیست طبیعی و انسانی ایران نیز گذاشته، جدای از تنشهای ضدحقوق بشری، گسترش کانونهای تولید گردوغبار و عدم کنترل و پایش این نواحی بحرانزا در خاورمیانه است!
براساس تحقیقات انجامشده و پایشهای جهانی، همواره بروز طوفانهای عظیم گردوغبار از صحرای آفریقا گرفته تا بسیاری از کشورهای خشک و بسیار خشک از لحاظ اقلیمی که در غرب آسیا حضور دارند، رخ داده اما آنچه امروز گریبان این منطقه را گرفته و بیشترین خسارت را به کشورهایی همچون ایران زده، تداوم بیتوجهی به قوانین طبیعت و تخریبهای گسترده در حوزه منابع آب و خاک است!
هنگامی که اکوسیستمهای آبی همچون دریاچهها و تالابهای راهبردی منطقه، گرفتار سدسازیهای بالادست و برداشتهای بیرویه نفتی میشوند، باید هم شاهد آسمان خاکستری با حضور ذرات ریز معلقی بود که سلامت میلیونها انسان را به خطر انداخته و شاید تا چند دهه نتوان شدت خسارتهای اجتماعی و انسانی آن را محاسبه و حتی پیشبینی کرد!
ازسویدیگر، ایران تنها میزبان ریزگردهای خارجی نبوده و شوربختانه، اجرای برنامههای شتابزده و به دور از برنامههای اساسی در حوزه ارزیابیهای محیطزیستی و استراتژیک در سالهای گذشته و تداوم آنها تا سالهای اخیر بر شدت تخریب اکوسیستمهای آبی و خاکی موجود در غرب کشور افزوده و با درنظرگرفتن افزایش جمعیت و بهرهکشیهای جاری، کنترل و احیای برخی تخریبهای انجامشده، بسیار زمانبر و نیازمند وجود برنامههای جامع و مانع در حوزه توسعه پایدار است که با توجه به تداوم و گسترش تولید کانونهای بحرانزا حتی در حاشیه پایتخت کشور، نیاز به چنین برنامه آیندهنگری بسیار مهم و ضروری است!
در سالهای اخیر و در استانهای زاگرسنشین، شاهد بیشترین خسارت از ناحیه ریزگردها بودهایم که تداوم روزهای آلوده، آسیبهای فراوانی را به سلامتی مردم و طبیعت زاگرس تحمیل کرده و با کمال تأسف همچنان شاهد تداوم این بحران در منطقه مورد نظر هستیم. این در حالی است که نبود برنامههای شفاف و کارشناسیشده در کنار اقدامات مخرب زیستی و ضعف کاملا مشهود در برخوردهای قانونی با چنین اقداماتی بر شدت تخریبها افزوده و عملکرد خنثی در برخی نهادهای متولی جنگل و محیطزیست سبب ازدسترفتن زمان و عمیقشدن بحرانهای زیستی در جنگلها و اکوسیستمهای غرب کشور شده است!
شوربختانه دهههاست که زاگرس شاهد تخریب گسترده جنگلها و اکوسیستمهای خود به دلایلی همچون سدسازی، جادهسازی، لولهکشیهای نفت و گاز و بیتوجهی گسترده به جوامع محلی در کنار اقدامات بحرانزایی همچون حضور معادن گوناگون در قلب مناطق حساس جنگلی و محیطزیستی است! کلام آخر اینکه امروز میتوانیم با کمک ابزارهایی همچون دیپلماسی در خارج از کشور و استفاده درست از ظرفیتهای علمی در داخل کشور به یاری نفسهای خاکستری یک ملت برسیم!
پایان پیام
کد خبر : 46178 ساعت خبر : 10:14 ب.ظ