قصه ویران شدن آدمها در فیلم مدیری
پایگاه خبری گلونی، رضا ساکی: سینمای کمدی در سالهای اخیر مخاطب را طوری بار آورده است که به دیالوگهای بیادبانه، شنیع و جنسی «گشت ۲» بخندد تا به روایت کمیک «ساعت پنج عصر».
بر خلاف بسیاری از کمدیها که اساس طنزشان بر کلام است، اساس ساعت پنج عصر بر موقعیت کمدی است. البته موقعیت کمیک در ساعت پنج عصر فرق عمدهای مثلا با دیگر فیلمها دارد. موقعیت کمیک در ساعت پنج عصر از قطع شدن آب در یک برج مسکونی شروع میشود و به تن آشولاش مهرداد پرهام در همان برج ختم میشود.
این فیلم همچنان در برزخ فهمیده نشدن، گرفتار شده است. در عجبم که چرا حتی شخص دانشمندی همچون جناب «محمد فاضلی» هم نوشته است: «هر بلایی که در این فیلم بر سر سیامک انصاری میآید، جدای از بقیه فیلم، با کمی ویرایش، یک هویت جداگانه دارد، و خیلی به دانستن پس و پیش داستان احتیاج ندارید. مهم این است که این «سینویزیون» (سریال تلویزیونی که ادای فیلم سینمایی درمیآورد) هیچ حرف عمیقی درباره مشکلات جامعه ایران و چرایی بروز آنها ارائه نمیکند.»
قصه ویران شدن آدمها در فیلم مدیری
بگذارید همان قطع شدن آب را مثال بزنم تا ببینیم آیا مدیری هیچ حرف عمیقی درباره جامعه ایران نزده است؟
مهرداد پرهام زیر دوش حمام است که آب قطع میشود. او با آب یخچال خود را تمیز میکند و متوجه میشود که مدیر ساختمان به دلیل بدهی برخی ساکنان، آب ساختمان را قطع کرده است. یکی از ساکنان که از قضا شارژ را بدهکار است ماشینش را روی پل پارکینگ گذاشته است و تهدید میکند که تا آب وصل نشود ماشین را جابهجا نمیکند. پرهام که باید هر چه زودتر از خانه بیرون برود تصمیم میگیرد بدهی بقیه را بدهد تا از مهلکه خلاص شود. پرهام پول را میپردازد اما دعوا میشود و پرهام کتک میخورد و پلیس از «او» بازجویی میکند.
مدیری چگونه بگوید کار در این مملکت فقط با پول پیش میرود؟ چگونه بگوید اگر تو در حمام کف کردهای و داری با آب یخ خودت را میشوری به دلیل این است که چند نفر گردن کلفت، شارژی که باید بدهند نمیدهند و یکی که شارژ نداده است ماشینش را روی پل پارک کرده است!
این ساختمان به درد همان ساختمان فیلم «اجارهنشینها» گرفتار است با این تفاوت که در اجارهنشینها، قصه قصه ویران شدن خانه بود اما در «ساعت پنج عصر» قصه قصه ویران شدن آدمهاست.
عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.
پایان پیام