پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: امروز یه خبر داشتیم که تیترش این بود: «معلم کنکور، دقیقهای ۴۴۵۰۰ تومان»
توی شرح خبر هم اومده بود: گفته میشود هزینه معلمهای سرشناس که آمار رتبه قبولی دانشآموزانشان بالاست، به جلسهای ۴ میلیون تومان نیز میرسد!
خب با یه ساعت دو ساعت هم که بچه پرفسور نمیشه، اون معلم حداقل باید ۴۰ ساعت بیاد بشینه پیش بچه تا بچه درس بخونه و کنکور قبول بشه. با یه حساب سرانگشتی و تازه اگر مزد معلم رو ساعتی ۴ میلیون حساب کنیم، با پول کتاب و جزوه و خودکار و رفت و آمد و آب پرتقال، دانشگاه رفتن این بچه از صد میلیون تومن هم میزنه بالاتر. تازه این صد میلیون خرجیه که باید تا روز ثبتنام دانشگاه کرد. از اون روز به بعد تازه خرجها شروع میشن و هر روز پول کتاب و جزوه و کرایه و کپی از جزوهی دخترها و کافه رفتن و سینما رفتن و کادوی تولد و کادوی ولنتاین و کادوی روز دختر و روز زن و روز جوان و روز دانشجو و روز مهندس و روز ملی پلنگ ایرانی بماند. آخرش هم بچه یه لیسانس میگیره و باید چهار سال بگرده دنبال کار تا یه کار با حقوق یک و نیم میلیونی پیدا کنه.
خب چه مرضیه این همه پول رو خرج لیسانس گرفتن بچه بکنی؟ با نصف همین پول میشه یه مغازه دودهنه اجاره کرد و لباس بیکیفیت بریزی توش و مانتوی ۵۰ هزار تومنی رو بزنی ۲۳۰ هزار تومن و آخرش هم منت بذاری سر مشتری و همون مانتو رو ۲۰۰ هزار تومن براش فاکتور کنی. سر ماه هم هیچی برات نمونه، ۴ میلیون شیرین کاسبی. تازه کلی کادو هم از این و اون میگیری، کادوی روز مرد و روز تولد و روز ولنتاین و روز سپندارمذگان و روز ملی شکارچی پلنگ ایرانی. به همون برکتی که تو دستتونه قسم.
پایان پیام