پایگاه خبری گلونی، معین بادپا: در خبرها آمده است قوهای آوازخوان بالاخره به تالاپ لپوی بهشهر آمدند. توی این مدتی هم که دیر کرده بودن مشکل جای دیگهای بود. این پرندگان وقتی که توی آسمان بودند، هی میخواستند بنشینند زلزله میاومد. بعد همهچی جابهجا میشد. به همین دلیل طول میکشید تا تالاب رو پیدا کنند. تازه همینهایی هم که اومدند، همهشون قاچاقی اومدند. یعنی اونقدر بعضی دنبال این طفلیها میکردن که با سختی زنده رسیدند به اینجا.
الان هم که اینها اومدند، یک عده میگن دیدید الکی شلوغ میکردید بالاخره اومدند. برای اینها یکی و ده تا و صد تا فرقی نداره. اینها میگن اصلاً پرندهها چارهای جز اومدن ندارن. این آدمها فکر میکنن که برای پرندهها اهمیت قائل نباشیم اونها بیشتر خواهان هستند که بیان اینجا.
خیلی از این پرندهها قبلاً به جای دیگه هم سر زده بودند. اما دیدند برخی از این میزبانها به ازای استراحت چند روزه، با جان اینها دارن معامله میکنند. به همین دلیل دیدند نمیصرفه. یک جای دیگه رفتند دیدند اصلاً همه بیاعصاب هستند. همچین اونجاها رو حق خودشون میدونند که هر پرنده و جوندهای نزدیک اونجا بشه زنده نباید خارج بشه. تا اینکه بالاخره رسیدند به این تالاب و دیدند اینجا محلیها دارن ازشون پذیرایی میکنن. بنابراین در این هفتصد هکتار میتونن یک مدت استراحت کنند.
به هر حال درسته که تعداد پرندههای مهاجری که میان در چند سال اخیر یک سوم شده، ولی خوشحالیم که اومدن. اونهایی یاد بگیرن که تالاب رو با تگزاس اشتباه گرفتند.
این روایت را با صدای معین بادپا بشنوید:
پخش از رادیو جوان
برنامه پینوشت
پایان پیام