چهارشنبهسوری و غفلت مسئولان و مردم
چهارشنبهسوری و غفلت مسئولان و مردم
پایگاه خبری گلونی، نگار فیضآبادی: صبح از دکتر زندی، روانشناس خواندم که: «برنامههای تلویزیون متأسفانه در اکثریت موارد، حداقل دارای یک صحنه پرخاشگریِ گفتاری یا رفتاری است. یعنی، یک کودک ایرانی از هنگامیکه به تلویزیون عادت میکند، اگر روزی پنج برنامه ببینید، یعنی روزی پنج صحنه پرخاشگرانه میبیند. یعنی سالی ۱۸۲۵ صحنه پرخاشگرانه».
اینکه بینندگان تصاویر پرخاشگرانه، در طول سال به مفرّی احتیاج دارند که خشمشان را به شکل بهنجاری، تخلیهکنند یک حرف است، اینکه خانوادههای ما مدیریت خانه و خانواده نمیدانند هم حرف دیگری است. در مورد اول، احتمال میدهم دچار فرافکنی شدهایم و تمام تقصیر را گردن دولت انداختهایم. که حتماً هم به گردنش تقصیرهایی هست. تقصیرهایی مثل حل نکردن معضلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و…
اما خانوادهها هم سهمشان کم نیست. همان خانوادههایی که اگر بچه همسایه، مشغول تولید سروصدا با مواد محترقه باشد، لعن و نفرین نثارش میکنند اما اگر فرزند خودش بهقصد همین کار به کوچه و خیابان برود، منعش نمیکنند و از کنار ماجرا بیتفاوت، میگذرند. بخشی از آموزش مردم به عهده نهادهای مربوطه است ولی وقتی کسی حواسش به حال مردم نیست، عقل سلیم میگوید بهتر است ما بیشتر هوای خودمان را داشته باشیم.
صداوسیما و جلوگیری از حوادث چهارشنبهسوری
دو سه روزی هست که صداوسیما با نمایش تصاویر هشداردهنده، خواسته تا از حوادث چهارشنبهسوری امسال، پیشگیری کند. تا چند روز بعد هم که اخبار صداوسیما را ببینیم، بازهم با دهها عکس و فیلم سوختگان چهارشنبهسوری مواجه خواهیم شد که تلویزیون، آنها را با هدف «عبرت» مردم پخش میکند. ماندهام که آن سازمان عریض و طویل، کارشناس ندارد؟ مدیر باهوش ندارد؟ حداقل به آمارها که دسترسی دارند. ندارند؟
اگر این بستههای عبرت مردم، مؤثر بود، باید تلفات چهارشنبهسوری، سالبهسال، کمتر میشد. پس چرا کمتر نشده و نمیشود؟
آمارهای تلفات چند سال اخیر را با هم مرور کنیم:
تعداد تلفات سال ۹۴: ۲۵۹ مصدوم و ۳ کشته
تعداد تلفات سال ۹۵: نزدیک به ۲۰۰۰ نفر مصدوم و ۵ کشته
تعداد تلفات سال ۹۶: ۱۵۰۹ مصدوم و ۴ کشته
در ۳سال گذشته، شمار تلفات بیشتر شده است
متأسفانه آمار مصدومان و کشتهشدگان سال ۹۶، در حال بهروزرسانی است. با یک نگاه کلی، متوجه میشویم که در همین ۳ سال، شمار تلفات، بیشتر شده است. بااینحال صداوسیما، همچنان فکر میکند بهتر است آیینه عبرت باقی بماند. بدون هیچ برنامه کارشناسی شده، هدفمند و مؤثری. شوربختانه، سازمانهای دیگر هم نتوانستهاند نقش مؤثری برای کاهش خشونت، تولید نشاط و آرامش مردم داشته باشند. سازمانهایی که ترجیح میدهند در کنار ما مردم، نارضایتیهایشان را از کاستیها اعلام کند. حالا فرق ما با آنها چیست؟ نمیدانیم…
بدون اغراق؛ در تولید پویشهای مختلف هم به خودکفایی رسیدهایم. مثلاً پویش «نه به چهارشنبهسوری خطرناک» که توسط بازیگران به رسمیت شناختهشده، قرار است چه دردی را دوا کند؟ مردم، عکس بازیگران به همراه هشتگ موردنظر را ببینند و بگویند چشم، ما امسال، چهارشنبهسوری، مانور جنگ جهانی سوم را اجرا نمیکنیم؟
اگر ماجرا به همین سادگی بود پس باوجود این همه نصیحت و توصیه، چرا به گفته دکتر سید حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت، «نزاع علت دوم مرگومیرها پس از تصادفات رانندگی در عملیات اورژانسی بهحساب میآید»؟ اگر این نه گفتن به فلان و بهمان مسئله، نتیجه داشت، حال مردم ایران انقدر بد بود؟ سالبهسال که میگذرد بیشتر مطمئن میشوم که نه سازمانهای متولی فرهنگ و امنیت کشور برنامهای برای مدیریت بهتر کشور دارند و نه هنرمندان و خود ما مردم. گمانم، «سال به سال دریغ از پارسال» که میگویند همین است.
پایان پیام
کد خبر : 86699 ساعت خبر : 11:54 ق.ظ