تهران شهر عشقوحال است
تهران شهری است روشن و زنده و پرترافیک که در هر ساعت از شبانهروز جایی برای عشقوحال و تفریح در آن وجود دارد.
پایگاه خبری گلونی، رضا ساکی: متاسفانه شهرهای بسیاری در کشور هست که حتی یک شهربازی کوچک ندارند. سینما ندارند، تئاتر ندارند، سالن برای موسیقی ندارند. مگامال و هایپرمارکت ندارند. جایی برای دوردور ندارند و همه مسائل مربوط به آشنایی پیش از ازدواج به طور سنتی و دستی با تلفن ثابت و نامه عاشقانه و تکان دادن قالیچه بر لب بام انجام میشود.
خیابانهای این شهرها ساعت نه شب خالی از هر گونه موجود زنده و ماشین است و تفریح مردم این است که سریالهای تلویزیون و یا احتمالا ماهواره بیتربیت را ببینند.
در تهران بزرگ اما این طور نیست. تهران شهری است روشن و زنده و پرترافیک که در هر ساعت از شبانهروز جایی برای عشقوحال و تفریح در آن وجود دارد.
در بسیاری از شهرها بعد از ساعت نه مغازهای باز نیست که آدم بتواند مثلا زیرپیرهن بخرد اما در تهران شما هر وقت اراده کنید با پیک زیرپیرهن را میفرستند در خانه!
پس خیلی بیسلیقگی است که آدم در تهران زندگی کند و عشقوحال نکند. یعنی از این همه امکان برای تفریح بهره نبرد.
الان در تهران همه چیز برای جیغ کشیدن و لذت بردن هست. یک جا از بالا پرتت میکنند. یک جا از پایین شوتت میکنند بالا. یک جا زیپلاین است. یک جا تلهکابین است. یک جا سینماست. یک جا سینمای سهبعدی است. یک جا چهاربعدی، یک جا پنجبعدی، یک جا شش بعدی. یعنی اگر در شهرهای دیگر مردم از یک بعد سینما محرومند شما در تهران شش بعدش را میبینید.
خرج کنید تا خوش بگذرد
البته اینها که گفتم بخش کوچکی از صنایع عشقوحال در تهران است. در اینجا هر چه بیشتر خرج کنید بیشتر خوش میگذرد.
در تهران برخی برای تفریح به رستورانهای آنچنانی بالای شهر میروند و بستنی طلایی میخورند و لباس گران قیمت میخرند. یعنی زیرشلواری میخرند دانهای ۲۰۰ هزارتومان. یا ماتیک میخرند دانهای یک میلیون تومان. در جریان باشید که برخی در تهران این طور تفریح میکنند که با پورشه میروند بام تهران و از پورشه از پیاده میشوند و قدم میزنند و با پورشه برمیگردند پنتهاوس. یعنی تعداد مرفه بیدردی که در پایتخت وجود دارد در هیچ جای کشور نیست. آنها که زندگیشان با یک حباب از این رو به آن رو شده است. یعنی قبل از حباب مثل من و شما سماق میمکیدند اما همین حالا جواب سلام وزیر جماعت را هم نمیدهند.
تهران شهر عشقوحال است
البته فکر نکنید شهرهای کشور چون سینما و تئاتر و سالن موسیقی و شهربازی ندارند، پارک هم ندارند. چرا پارک دارند اما پارکهایشان مثل اینجا نیست. پارکهایشان چند تا درخت است با چند تا صندلی که یک آقایی آنجا لواشک و چسفیل میفروشد. همین. برای رفتن به این پارکها باید حسابی دستشویی بروید و با خودتان خوردنی ببرید چون ممکن است آن آقای فروشنده امروز نیاید.
اما برخی در این تهران با شبهای روشن و روزهای زیبا حتی به پارک سر کوچه هم نمیروند. درست است زندگی کارمندی سخت است اما کدام کارمندی؟ شما انصافا نیم ساعت در اداره کار میکنید؟ کدام خستگی؟
خلاصه حالا که در تهران زندگی میکنید از امکاناتش استفاده کنید. حیف است.
باقی بقایتان
پایان پیام