بررسی سینمای ایران در سال ۹۶
پایگاه خبری گلونی، هومن نشتایی: وقتی در مورد سال ۹۶ حرف میزنیم احساس بدی به ما دست میدهد.
سال ۹۶ میتوانست برای هر کدام ما بصورت انفرادی خوبیها و بدیهای خاص خودش را داشته باشد.
اما از نگاه ملّی، بدون شک یک سال تلخ را پشت سر گذاشتیم که بدون شک این تلخی به سینما هم سرایت کرد.
از سیوپنجمین جشنواره فجر (سال۹۵) میشد سال ۹۶ را پیشبینی کرد. که خب، سال خوبی را پیشبینی نمیکردیم و متاسفانه پیشبینی کاملا درست بود.
امسال اتفاقات (حادثه) زیادی در کشور افتاد که در فروش سینما تاثیر گذاشت.
اتفاقاتی نظیر زلزله، حادثه تروریستی و… که مردم را خانه نشین کرد و از اماکن عمومی دور نگاه داشت.
از طرفی افزایش قیمت بلیط سینما که هر سال مهمانِ سینما است فروش سینما را از نظر قیمت بالا برد. اما از نظر تعداد مخاطب ضعیف تر از سال گذشته. چرا مردم سینما را انتخاب نمیکنند؟
با توجه به تمام پیشرفتهایی که در این حوزه اتفاق افتاده است، اما هنوز جای پیشرفت زیادی داریم.
چرا بیشتر سینماها در غرب تهران وجود دارد؟ یا اصلا چرا در شهرستانها، مردم برای سینما رفتن باید انقدر دردسر بکشند؟
فکرش را بکنید کسی که خانهاش با سینما فاصله زیادی دارد، بعد از سالها یک روز تصمیم به دیدن فیلمی در سینما میکند.
جدا از مسیرِ دور، ترافیک را هم به مشکلات اضافه کنید. بعد جای پارک و بعد انتظار در صف آسانسور و بعد (از شانس خوبش) یک فیلم متوسط رو به پایین (افتضاح). آیا این آدم باز هم به سینما میآید؟ [سینما نیاز به بسترهای مناسبتری دارد.]
حرف از فیلمهای متوسط رو به پایین شد. بهتر بود برای دادن پروانه نمایش و اجازه اکران جدا از توجه به حجاب بانوان و حرفهای سیاسی، کمی هم به کیفیت فیلمها توجه میشد.
تا فیلمی که مناسب تلویزیون است در سینما اکران نشود. فیلمهای ضعیف در سال ۹۶ بسیار بود که دیدنشان در تلویزیون هم وقت تلف کردن محسوب میشد. که از این مدل فیلمها کمدیها(شون) خوب میفروخت. باید در انتخاب فیلم برای اکران دقت بیشتری شود تا فیلمی مانند «فراری»، پشت هر فیلمی نماند.
سال ۹۶ تقریبا ۱۱۰ فیلم جدید ایرانی اکران شد. که رکورد قبلی ۹۰ فیلم بود در سال ۱۳۵۱٫ («فیلم»، بیست و هفتمین کتاب سال سینمای ایران، اسفند ۱۳۶۹، ص۵) خیلیها این اتفاق را «فیلمسوزی» خواندند، که بسیار درست گفتند. و تهمینه میلانه چه برداشت خوبی داشت که گفت :«میخواهند از شرِ فیلمها خلاص شوند». آیا اکران این تعداد فیلم با این تعداد سینما و با این تعداد مخاطب کار درستی است؟ آیا روی پرده بردن هر فیلمی کار درستی است؟ (صلاح مملکت خویش خسروان دانند…)
متاسفانه در سال ۹۶ تعداد فیلمهای ضعیف کم نبود و لذت سینما رفتن به تعداد کمی از فیلمها تعمیم داده شد.
«آذر»، «اسرافیل»، «امتحان نهایی»، «تیکآف»، «تابستان داغ»، «حریم شخصی»، «خانه دختر»، «دریاچه ماهی»، «سد معبر» فیلمهایی بودند که از دیدنشان پشیمان نشدم، اما راضی بدرقه نشدم.
«آباجان»، «انزوا»، «مادر قلب اتمی»، «اگزما»، «پرسه در حوالی من»، «سوگ»، «کوه»، «لیلا» و «هجوم» در رده فیلمهای قابل قبول قرار میگیرند.
«ایتالیا ایتالیا» و «وقتی برگشتم» از فیلمهایی بودند که باعث شدند رنگی از احساسات را تجربه کنیم و لذت ببریم.
«بدون تاریخ، بدون امضا»، «شَنِل»، «برادرم خسرو»، «خفگی»، «رگ خواب»، «ویلاییها» جزء فیلمهایی بودند که از دیدنشان بسیار لذت بردم و از فیلمهای خوب امسال محسوب میشدند.
«اِو(خانه)» با فیلمنامه جذاب و پرکشش و بازیگران فوقالعاده و کارگردان هوشمندی که داشت توانست پدیده امسال سینمای ایران باشد.
از طرفی محمد رضا خردمندان که با بازی با کلیشههای سینمای دهه هفتاد، اثری جذاب به نام «بیست و یک روز بعد» خلق کرد.
«نگار» هم با جراتی که کارگردان از خود نشان داد، توانست فیلمی ماندگار در سینمای ایران شود که میتواند شروع شکل گیری چنین فیلمهایی در ایران باشد.
رامبد جوان بار دیگر ثابت کرد که فیلمهای خوبش بر حسب شانس نبوده و به شخصه مشتاقانه منتظر فیلم بعدی این کارگردان («قانون مورفی») هستم، که امیدوارم پس از سالها بتوانیم دوباره یک کمدیِ خوب روی پرده سینمای ایران ببینیم. و در نهایت «ماجرای نیمروز» که یک کلمه برای توصیف آن سراغ دارم: «فوقالعاده».
نگاهی به جدول فروش بیاندازیم [عرقِ شرم از پیچانیاش چکید!]. امسال به همت افزایش قیمت بلیط، دو فیلم به فروش بالای ۲۰ میلیارد رسیدند (بسیار عالی). اما ریز بینانه تر نگاه کنیم. هفت فیلم ابتدای جدول کمدی است.
درمورد اینکه «چرا کمدی میفروشد؟» صحبتهای زیادی شده و به نتیجههای خوبی هم رسیده است.
بررسی سینمای ایران در سال ۹۶
اما کمدیهایی که سراسر لودهگری، تکرار کلیشهها، شوخیهای لحظهای و شوخیهای جنسی است، ارزش این میزان فروش را ندارد (خیلی از فیلمهای این جدول شامل این موارد میشوند). متاسفانه امسال در جدول «فروشنده»ای نیست که در صدر قرار بگیرد و یا «ابد و یک روز»ی که ما را امیدوار نگه دارد. پرفروش ترین فیلم غیر کمدی سال («رگ خواب») فقط ۵ میلیارد؟ چرا فیلمی مثل «شَنِل» نباید حتی ۳۰۰ میلیون بفروشد؟
هر ساله حاشیهها و بحثها کم نیست که اگر بخواهیم در موردش صحبت کنیم، فقط باید به اندازه یک مجله مقدمهاش را بنویسیم.
به همین دلیل مسئولیت این بخش را میسپاریم به فضای مجازی (فقط توهین نکنید لطفا). اما برسیم به جشنواره که خداروشکر امسال از نظر برگزاری و مدیریت خیلی بهتر از سالهای گذشته بود و کیفیت فیلمها نیز از جشنواره سال پیش بهتر بود که نشان از یک سال سینمای خوب دارد که امیدواریم همینگونه که میگوییم، اتفاق بیافتد.
تا اینجا که اتفاقات خوبی افتاده است و تعداد مخاطبانِ نوروز نسبت به دو سال گذشته افزایش داشته است. بالاخره از قدیم گفتند :«سالی که نکوست از بهارش پیداست!» البته بعضی از قدیمیها هم گفتند:«جوجه را آخر پاییز میشمارند.»
بررسی سینمای ایران در سال ۹۶
ارزش گذاری نگارنده:
بهترین فیلم:
ماجرای نیمروز
نگار
اِو(خانه)
بیست و یک روز بعد
شَنِل / برادرم خسرو
بهترین کارگردان: رامبد جوان (نگار)
بهترین فیلمنامه: اصغر یوسفی نژاد (اِو)
بهترین مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی (رگ خواب)
بهترین تدوین: بهرام دهقانی (نگار)
بهترین طراحی صحنه و لباس: بهزاد جعفری (ماجرای نیمروز)
بهترین چهره پردازی: محسن دارسنج (ماجرای نیمرزو)
بهترین موسیقی: کریستف رضاعی (نگار)
بهترین بازیگر نقش اول مرد: بهرام افشاری (کارگر ساده نیازمندیم)
بهترین بازیگر نقش اول زن: لیلا حاتمی (رگ خواب)
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: ناصر هاشمی (برادرم خسرو)
بهترین بازیگر نقش مکمل زن: ثریا قاسمی (ویلاییها)
انتخاب ویژه: رضا بهبودی (شَنِل)
در انتها یادی کنیم از تمام رفتگان این هنر در سال ۹۶، مخصوصا علی معلم که نفس تازهای به سینمای ایران دمیده بود.
پ.ن: تمامی فیلمهای ۹۶ توسط نگارنده دیده نشده است.
پایان پیام