به گزارش پایگاه خبری گلونی، سیدفرید قاسمی در کتاب «سرگذشت خرمآباد» نوشته است: سرشماری جمعیت خرم آباد از دیرباز به وسیله حکمرانان شهر و مأموران دولتی برای آگاهی دولت مرکزی انجام گرفته است. بعضی از خارجیها نیز که برای پژوهش به خرم آباد آمدهاند، در گزارشهای خود به آمارگیریهایشان اشاره کردهاند.
قدیمیترین سرشماری خرم آباد
گویا قدیمترین سرشماری خرمآباد در تاریخ معاصر در دوران فتحعلی شاه قاجار انجام شده است که جمعیت شهر را ۱۲۰۰ تن نوشتهاند که ۱۲۵ تن از آنان یهودی بودهاند. همچنین نتیجه این آمارگیری نشان میدهد که در آن دوره ۳۲۵ خانه در خرمآباد وجود داشته که ۲۵ خانه به یهودیها تعلق داشته است. راولینسون که در سال ۱۲۶۰ ق ۔ عهد محمدشاه – به خرمآباد آمده جمعیت این شهر را ۱۰۰۰ خانوار نوشته است.
از عهد ناصرالدین شاه قاجار و پس از آن نیز چندین آمار در دست است که در آنها تناقض آشکار وجود دارد. نجم الملک در سال ۱۲۹۹ ق جمعیت خرم آباد را ۱۵هزارتن نوشته است. بیشوپ در ۱۳۰۸ ق ۷ هزارتن و دومرگان ۳ تا ۴ هزار تن. برابر یک آمارگیری در عهد مظفرالدین شاه جمعیت خرمآباد را ۱۰ هزار تن برآورد کردهاند و برابر یک آمارگیری دیگر در اواخراحمدشاه ۸ هزار تن!
درست است که تلفات براثر بیماریهای درمان ناپذیر و قحطی دو عامل مهم کاهش جمعیت خرمآباد در عهد قاجار بودهاند اما باید دانست که بسیاری از آمارهای یاد شده بر اساس اقوال، حدس و گمان، نمونه گیریها و … انجام شدهاند و بیشترینشان تقریبیاند و قابل اتکانیستند.
باری، آنچه مسلم است از انقراض قاجار تا امروز جمعیت خرم آباد همواره سیر صعودی داشته است. اسناد اداری، جمعیت خرم آباد را در سال ۱۳۰۲ که قوای نظامی شهر را به تصرف خود درآوردند ۸ هزار تن نوشتهاند.
اولین شناسنامه در خرم آباد
اداره ثبت احوال شهر که پاییز ۱۳۰۵ تشکیل شد از بهمن همان سال مبادرت به سرشماری و صدور شناسنامه کرد. بنابر اعلام ثبت حوال خرمآباد نخستین اظهارنامه در محله درب دلاکان نوشته شد و اولین شناسنامه به نام فضل الله جهانشاه در ۴ بهمن ۱۳۰۵ صادر شد. مأمور ثبت در آن روز بیگلری نام داشت که «مأمور ناحیه یک» خوانده میشد و در اولین روز ۱۹ شناسنامه صادر کرد. ثبت احوال برای صدور شناسنامه خرمآباد را در آن سال به ۴ حوزه شهری تقسیم کرده بود.
معضل تعیین نام خانوادگی را اینگونه حل کردند که نام دودمان، جد پدری، پدر، زادگاه، حرفه را با افزودن ی/ حرف پایانی حروف الفبا به عنوان نام خانوادگی خود برمیگزیدند. البته اندکی نیز بی توجه به ۵ شیوه یاد شده به راه ششم میرفتند و نام خانوادگی خود را با تورق کتابها، مشورت با دیگران و پرس و جوهای گوناگون انتخاب میکردند تا دستکم در نام خانوادگی متفاوت باشند.
در سرشماری سال ۱۳۱۲ خورشیدی، جمعیت خرمآباد ۱۴ هزار تن اعلام شد. سال ۱۳۱۶ «ازطرف اداره آمار لرستان برای دومین بار تمام قصبات و بلوک و منازل شهر مجددا بررسی و اوراق شناسنامه صادر گردیده به طوری که فعلا هیچ کس بدون شناسنامه در این ناحیه یافت نمیشود».
در امارگیری سال ۱۳۱۹ جمعیت این شهر را «بین ۱۸ تا ۲۰ هزار نفر» و در «سرشماری جیره ۱۳۲۳خرمآباد» را دارای حدود ۲۲ هزار «نفوس» نوشتهاند. باید دانست که در قرن حاضر ابتدا پس از ورود قوای دولتی به شهر خرمآباد و استقرار امنیت سیل مهاجرت به این شهر فزونی گرفت. چون بسیاری از دولتیان و نظامیانی که مأمور به خرمآباد بودند در این شهر ماندگار شدند. سپس بسیاری از افراد به ویژه آنها که به کسب و کار آزاد اشتغال داشتند از شهرهای بروجرد، همدان، تویسرکان، نهاوند، ملایر و … به خرمآباد روانه شدند و در این شهر اقامت گزیدند. این سیل مهاجرت حتی پس از شهریور ۱۳۲۰ ادامه داشت. افزون برآن، عدهای نیز از آذربایجانیها به دنبال غائله آذربایجان راه خرمآباد را در پیش گرفتند و در این شهر سکونت اختیار کردند؛
« رسیدگی به امور اسکان مهاجرین، آقای هادی بازرس مخصوص نخست وزیر مأموریت یافتهاند به اتفاق نماینده وزارت جنگ به خرمآباد عزیمت نموده، وضعیت مهاجرینی را که او آذربایجان آمده و در آنجا اسکان یافتهاند مورد رسیدگی قرار دهند».
ده شصت اوج مهاجرت به خرم آباد
روستانشینان و کوچندگان نیز که از دیرباز به ویژه از سال ۱۳۴۰ به بعد گروه گروه به خرمآباد آمدند مهاجرتشان از سال ۱۳۵۸ شتاب بیشتری گرفت و این شتاب در دهه ۱۳۶۰ به نقطه اوج خود رسید. مهاجرت آنان به خرمآباد همزمان با مهاجرت خرمآبادی ها به شهرهای دیگر و خارج از کشور بود. به طوری که پس از سه دهه بافت جمعیتی و خانوادگی خرمآباد دگرگونیاش بیش از حد تصور شد.
براساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در ایران (سال ۱۳۳۵) جمعیت شهر خرمآباد ۳۸هزار و ۶۷۶ نفر بوده است. طی سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ به جمعیت این شهر ۲۰ هزار و ۹۰۲ نفر اضافه شده و جمعیت ساکن در خانوارهای آن به ۵۹ هزار و ۵۷۸ نفر رسیده است. به عبارت دیگر هر ساله به طور متوسط از رشدی معادل ۴/ ۴ درصد برخوردار بوده است.
از سال ۱۳۴۵ تا سال ۱۳۵۵، ۴۵ هزار و ۳۳۴ نفر مجددا به جمعیت شهر خرمآباد اضافه شده و در سال ۱۳۵۵ جمعیت شهر به ۱۰۴ هزار و ۹۱۲ بالغ گردید. یعنی هر ساله دارای رشد متوسطی برابر ۵ / ۸ درصد بوده است. همچنین طی سال های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ به جمعیت خرم آباد ۱۰۹هزار و ۴۸ نفر افزوده گردیده و در سال ۱۳۶۵ جمعیت بالغ بر ۲۱۳ هزار و ۹۶۰ نفر شده است. رشد سالانه جمعیت خرم آباد در این دهه برابر ۴/ ۷ درصد برآورد شد.
به طور کلی میتوان گفت که در سال ۱۳۴۵ حدود سه چهارم (۸/ ۷۴ درصد) از ساکنین این شهر متولد شهرخرمآباد یا روستاهای اطراف آن بوده و بقیه از سایر شهرستانها و یا استانهای دیگر به این شهر مهاجرت نمودهاند. این رقم در سال ۱۳۵۵ به ۳/۸۱ درصد و در سال ۱۳۶۵ به۹/۸۹درصد رسیده است. یعنی طی گذشت زمان با توجه به افزایش میزان مهاجرت به درصد متولدین شهرستان خرمآباد نیز اضافه شده است. سهم عمده مهاجرین این شهر را ساکنین روستاهای همین شهرستان تشکیل میدهند.
غیربومیهای خرم آباد
همان زمان گزارش شد: «لشکر و سازمانهای اداری و همچنین تجارت و صناعت توانست جمعیت زیادی را در این شهر تمرکز دهد. به طوری که امروزه قریب سی هزار نفر غیربومی در خرمآباد زندگی میکنند حال آنکه بومیهای این شهر از چهل هزار نفر بیشتر نیست. پراکندگی هفتاد هزار نفر جمعیت در یک چنین شهر کوچک بسیار جالب و قابل بحث است. محلههای بزرگ و زیبا در شمال و محلات کم وسعت و پرجمعیت در جنوب شهر قرار دارد. به طوری که در بعضی از منازل متجاوز از پنج شش خانوار و هر خانواده حداقل با پنج و شش نفر در یک اطاق زندگی میکنند».
سرشماریهای رسمی خرم آباد
نتیجه هفت سرشماری رسمی از سال ۱۳۳۵ تا سال ۱۳۹۰ درباره «نفوس» شهر خرمآباد از این قرار بوده است:
سال ۱۳۳۵ = ۳۸ هزار و ۶۷۶ تن؛ سال ۱۳۴۵= ۵۹ هزار و ۵۷۸ تن؛ سال ۱۳۵۵= ۱۰۴ هزار و ۹۱۲ تن؛ سال ۱۳۶۵ – ۲۰۸ هزار و ۵۹۲ تن؛ سال ۱۳۷۵= ۲۷۲ هزار و ۸۱۵ تن؛ سال ۱۳۸۵= ۳۳۷ هزار و ۱۳۰ تن؛ سال ۱۳۹۰= ۳۴۸ هزار و ۲۱۶ تن.
در سرشماری سال ۱۳۹۰ «جمعیت نقاط شهری» شهرستان خرمآباد را ۳۵۴ هزار و ۸۵۵ تن و «نقاط روستایی» را ۱۳۲ هزار و ۳۴ تن و غیرساکن را ۲۷۸ تن آوردهاند که در مجموع به عدد ۴۸۷ هزار و ۱۶۷ تن میرسد.
ناآشنایان با گذشته و امروز خرمآباد ممکن است با دیدن این آمارها تصور کنند که این افزایش جمعیت به شهری تعلق دارد که شهروندانش شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» را نادیده گرفتهاند و بر اثر زادوولد بیشتر و نسبت به آن مرگ و میر کمتر افزایش «نفوس» شان به این حد رسیده است. حال آن که این گونه نیست. جمعیت این شهر ظرف دو دهه تغییر وسیعی پیدا کرد. خیل بیشماری برای دوری از نزاع، آرامش بیشتر، رفاه و اشتغال از خرمآباد رخت بربستهاند و به دیار غربت رفتهاند و بسیاری از کوچندگان و روستانشینان به این شهر مهاجرت کردهاند و بافت جمعیتی شهر به طور کلی تغییر یافت.
ساخت اقتصادی و اجتماعی استان، مرکزیت جغرافیایی و سیاست گذاریهای شهرنشینی سبب بیتعادلی، گسترش شتابان بیرویه که با هیچ اصولی همخوانی نداشت از یک طرف و محدودیت شهری از طرف دیگرشد به شکلی که خرمآباد توان جذب و هضم را نداشته باشد.
مهاجر فرستی خرمآباد برون منطقهای و مهاجرپذیریاش درون منطقهای بود. مهاجرانی که به شهر آمدند در شهر کم وسعت و پرجمعیت از مولد به مصرف کننده بدل شدند. خیابانهای کم عرض و باریک را به بازار سیار دستفروشی، دلالی، دورهگردی، واسطهگری و … بدل کردند و موجب کمبود آب و مسکن، ارزاق عمومی و سایر خدمات شهری شدند. شهرتا کمرکش کوه پیش رفت. باغها و به طور کلی طبیعت بینظیر از میان رفت و به آثار و بافت تاریخی اسیب جدی وارد شد.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به سرگذشت خرمآباد صفحه ۷۰۱ تا ۷۰۷
پایان پیام