پایگاه خبری گلونی، معین بادپا: اجرای سهیل غلامرضاپور نسبت به اجرای مرحله اول خود، یک گام به عقب بود. اجرای او در مرحله قبل، موجب شد که دیروز انتظار یک اجرای بهتر را از او داشته باشیم. اما چنین اتفاقی نیفتاد.
تکرار در عنصر یا موضوع
سهیل غلامرضاپور در متن خود از تکنیک تکرار استفاده کرد. چه در آنجا که شخصیت یک پیرمرد را در داستان خود آورد و استندآپ با همان شخصیت به پایان رسید، چه آنجا که یک نوزاد میگرفت. این تکرار یکی از شگردهای طنزنویسی است. اما مشکل اصلی، تکراری بودن کلیت اجرای او بدون لحاظ کردن خلاقیت جدید بود. بدیهی است که میتوان تمامی موضوعات روز جامعه را تکراری دانست و مگر تاریخ جز تکرار است؟ اما اگر بر آن تکرار، ارزشی افزوده نشود، چرا باید خریدار داشته باشد؟
استندآپ کمدی سهیل غلامرضاپور روایت چهرهای است که با حضور در یک برنامه تلویزیونی به شهرت میرسد و باز غافلگیر میشود. اما غافلگیریهای او آنطور که باید در روایتش جا نمیگیرد.
یک شروع ضعیف
در اجرای یک استندآپ کمدی، وقتی کمدین به اجرای قبلی خود ارجاع میدهد، این امکان را برای مخاطب فراهم میکند که به مقایسه بپردازد. زیرا که خود او به دنبال بهره بردن از اجرای قبلی است. سهیل غلامرضاپور در شروع اجرا، به سراغ شباهت خود با مادرش میرود. اما برخلاف اجرای قبلی، این بخش در چارچوب قصه نمینشیند. دلیل آن هم این است که به روایت امروز او متصل نیست. ارجاع زمانی صحیح است که در دل قصه باشد نه آنکه وصله پینه شود.
اذیت نشوید
یکی از دغدغههای رایج چهرههای شناخته شده، رودررو شدن با مردم و طرفدارانشان است. سهیل غلامرضاپور به درستی بر یک کلید واژه تاکید کرد و آن «اذیت شدن» بود. او حتی زمانی که راننده اتوبوس به پشت میکروفن رفت با خوشحالی گفت « اومده اذیت کنه». این نقدی درست بر رفتار برخی از چهرههاست که اگرچه در زبان از حضور طرفداران خود مینالند، اما در دل خود، آرزو میکنند تا مخاطبان به سمت آنها بیایند. چرا که اگر چنین نشود، نشانه پایان کار آنهاست.
بیراهه نروید
یکی از مهمترین نکات اجرای سهیل این است که گرفتن یک کودک از موهای او به هیچ وجه خندهدار نیست و رسانه نیز جایی برای خنده گرفتن از چنین موضوعاتی نیست. از او و برنامهای چون خندوانه انتظار میرود تا خطوط قرمز واقعی و نه ساختگی را رعایت کند. علاوه بر این شوخی با بر روی دنده یا ترمز دستی نشستن، همان بی راهه رفتن است آن هم در یک برنامه پرمخاطب.
باز هم عمه
این سخن را باز تکرار میکنم که کمدینها باید به دنبال شخصیت بگردند و استفاده از واژه «عمه» در داستانها، جز خالی بودن متن و قلم از شخصیتسازی یا شخصیتیابی، معنای دیگری ندارد.
کش ندهید
اجرای سهیل غلامرضاپور را میتوان با نیمه اول اجرای اول او مقایسه کرد. در آن اجرا، او از تکنیک ضربتی برای خنده گرفتن استفاده کرد و تلاش میکرد تا از حاشیه رفتن پرهیز کند. اما در اجرای دوم، گویی متن کوتاهی را بدون اضافه کردن محتوای بیشتر، توسعه داد. همین هم موجب شد تا ضعف متن او بیشتر به چشم آید. این کش دادن تا آنجا پیش رفت که زمان کم آورد و با آنکه ده دقیقه اجرا داشت باز هم اجرای او بدون پایانبندی مشخص تمام شد.
سهیل غلامرضاپور
سهیل غلامرضاپور اجرای خوبی دارد. او بر روی صحنه راحت است و میتواند اثرش را به خوبی روایت کند. لهجه شیرین او نیز به نمک قصه گوییاش میافزاید. اما باید به سراغ متنی برود که با اجرای او تناسب داشته باشد. او باید بداند شرط ماندگاری در بیان دغدغه است و هر رسانهای مقتضیات خود را دارد.
پایان پیام