پایگاه خبری گلونی، معین بادپا: محمدمتین نصیری با سبیل و دستمال فقط هدف خنده گرفتن از مخاطب، و نه بیان دغدغه یک نوجوان به روی صحنه آمد. هدفی که در آن هم موفق عمل نکرد.
ظاهر و روایت
اجرای محمدمتین نصیری، روایت رفتن یک نوجوان به زندان و شرح اتفاقات درون زندان است. او با استفاده از ابزار نمایشی تلاش کرد تا اجرای خوبی داشته باشد. اما نکته آنجاست که گریم او بیشتر برای شخصیتهای دیگر داستان کاربرد داشت و نه شخصیت اصلی که او نقش آن را اجرا میکرد. در واقع ظاهر او با روایت داستان در تضاد بود. او خاطرات را از زبان یک نوجوان در زندان بیان میکرد، اما گریم او ارتباطی با آن نداشت. عدم توجه به این هماهنگی نخستین ضعف آشکار محمدمتین در اجرا بود.
یک داستان طنز
استندآپ کمدی محمدمتین نصیری، روایت یک داستان طنز است و ظاهرا تنها هدف اجرای او گرفتن خنده از مخاطب بود. همین موجب شد تا از ابتدا تا انتها حتی به اشارهای، ذهن و فکر مخاطب را درگیر موضوعی نکند. و بدیهی است که با اتمام اجرای او، موضوع او نیز تمام شده تلقی شود. خواننده یک کتاب یا شنونده یک موسیقی یا بیننده یک فیلم یا … برای یادآوری یک اثر، یک شرط اساسی دارد. یا باید ذهن مخاطب را بعد از بستن کتاب یا خارج شدن از سالن به خودش مشغول کند، یا برای مخاطب با به خاطر آوردن آن، خنده بازتولید کند. بنابراین اگر اثری، سوال یا تفکری را ایجاد نکند و یا به میزانی که باید احساسات مخاطب را درگیر نکند، به زودی فراموش میشود. متن محمدمتین نصیری به دلیل عدم طنازی لازم و خالی بودن از دغدغه فکری، صرفا در همان فضای داخل سالن ماند.
اشاراتی بدون اشاره
محمدمتین نصیری در چندین قسمت از اجرای خود، اشارات سیاسی و فرهنگی داشت که شاید مهمترین آن را به عنوان نمونه بتوان شعار «به عقب برنمیگردیم» رئیس جمهور دانست. اما آیا ذکر یک جمله برای اشاره کافی است؟ کمدین باید بداند که جاگیری صحیح و اشارهای بعد از اشاره اول، از استفاده صرف مهمتر است. به عنوان مثال این شعار رئیس جمهور، زمانی در متن به درستی قرار میگیرد که کمدین بخواهد مفاهیمی چون «باید به عقب برگردیم، به عقب برگشتهایم، چرا نباید به عقب برگشت، و …» را به مخاطب القا کند. یعنی با کنایه به سخن رئیس جمهور، در پی مفهومی دیگر باشد. اگر چنین اتفاقی نیفتد و صرفا این جمله در متن گذاشته شود، طنز به درستی جا نمیگیرد.
شوخی با اصطلاحات زندان و جامعه
شوخی با اصطلاحات و عبارات بیشتر یا کمتر شنیده شده از نکات مثبت اجرای محمدمتین نصیری بود. در متن او این شوخیها با کلماتی مشابه در بیشتر اوقات با عباراتی خندهآور جایگزین شده بود. شوخی با زبان و اصطلاحات یک گروه خاص در جامعه، قابلیت زیادی برای کار در این حوزه دارد. علاوه بر این شوخی با برخی تعاریف جامعه همچون مردانگی، و تذکر به «مردانگی به اخلاق است» در متن او قابل ذکر است.
حلقه گم شده
سوال اساسی درباره اجرای محمدمتین این است که او در این استندآپ کمدی به دنبال چه بود؟ و اگر قرار باشد اجرای ده دقیقهای او را در یک خط یا جمله خلاصه کنیم، چه باید نوشت؟ واضحترین پاسخ این است که گفته شود «او روایت یک زندانی را گفت تا بخنداند». بنابراین حال که محمدمتین نصیری فقط برای خنداندن مخاطب آمده، باید متن قویتر با خنده بیشتری را در استندآپ خود میگنجاند و به این میزان رضایت نمیداد.
توقف در اجرا
محمدمتین چندین مرتبه در اجرا، با گفتن «یک دست بزنید تا آب بخورم» اجرا را متوقف کرد. نکته اینجاست که او درخواست تشویق اجباری از مخاطب داشت. نه آنکه در خلال خنده و تشویق مخاطبان، جرعهای آب بنوشد. این حرکت نمای خوبی در یک اجرای ده دقیقهای ندارد. میتوان آب خوردن او را، خشک شدن دهان به دلیل استرس یا حتی فراموش کردن متن در آن لحظه تعبیر کرد. اما دلیل آن برای من مخاطب، اهمیتی ندارد. مهم آن است که کمدین باید بداند گرفتن تشویق اجباری، برای یک استندآپ کمدی که هدفش آوردن خنده بر لبان مخاطب است، قابل توجیه نیست.
نزدیک به بی راهه
محمدمتین نصیری، در چند جای اجرا، چه با حرکت دست و چه در کلام به بیراهه نزدیک شد. توصیه میشود تا با حذف آنها، متن خودش را از آلوده شدن نجات دهد.
محمدمتین نصیری
محمدمتین نصیری اجرای خوبی دارد و راحت اجرا میکند. او سعی کرد تا متناسب با داستانی میگوید، از ابزار نمایشی بهره بگیرد. اما این نوجوان بااستعداد هنوز باید برای به کار بردن یک متن با در نظر گرفتن مجموعهای از عوامل مهم در یک استندآپ کمدی خوب تلاش کند.
پایان پیام