پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفریخواه: اجرای نجات امیرحسین قیاسی از نظر فرم و محتوا یک تفاوت اساسی با باقی اجراهایش داشت. راحتی در اجرا و ارتباط گرفتن با مخاطب در این اجرا بهخوبی دیده میشد. تم خاطرهگویی کمک کرد تا ریسک یک سوژه انتقادی را برای بار چندم امتحان نکند و در فاز نجات تمرکزش را روی بادی لنگوییج و زبان بدن بگذارد.
اجرای امیرحسین قیاسی در مرحله نجات
نه گفتن مخاطب به اجرای اگزجره
امیرحسین قیاسی اجرای راحتی دارد سوژهاش بر سبک اجرا سوار است و برعکس بیشتر شرکتکنندهها میمیک های عجیب و بازی اگزجره ندارد. اجرای امشب یک جهش در سبک اجراست اما با مال خود کردن متن راه زیادی در پیش داشت.
انتخاب سوژههای هدفمند اجتماعی
امیرحسین قیاسی تا قبل از اجرای نجات روی انتخاب سوژههای دغدغهمند تمرکز داشت و این کمدی او را جذابتر، باورپذیرتر و دوست داشتنیتر میکرد. در مرحله بعدی همچنان باید روی سوژههای انتقادی کار کند، بیخیالی در اجرا روی سبک اجرا کمک میکند تا سوژهای مثل فقر را برای تماشاگر راحتتر شرح دهد و مثل یک اتفاق روتین ولی مهم، باورپذیرتر کند و این برای مخاطبی که به شدت توسط رسانههایی که تبلیغ مصرفگرایی میکنند، بمباران میشوند شنیدن از این آسیبهای اجتماعی به زبان طنز، شیرین است.
پایان پیام
انتقاد و طنز ….
بیشتر افراد (حداقل در ایران ) این دو موضوع را مکمل هم میدانند . میگویند اگرانتقادی داری با طنز بیان کن “گیرایی” بیشتری دارد .
بیایید به امروزمان نگاهی بیاندازیم . انتقاد با بیان طنز؛ شده نُقل و نبات فضای مجازی ، گفتمان ها و حتی شبکه های تلویزیونی. با این حال همه مان بدون استثناء آنها را میخوانیم و شاید قهقه ای هم زدیم اما تفکر میکنیم ؟؟ با اینکه با آن مسائل دست و پنجه نرم کردیم و اکثرا شکست خوردیم .
مکمل بودن سوژه های انتقادی و طنز دیگر برای جامعه ای متعصبی مانند ایران فایده ای ندارد. مرحمی هم برای زخم های مردم نیست تنها یک اثر دارد و آن هم (متاسفانه) به شدت مخرب است و آن “بی حس” شدن مردم نسبت به فشار هاست .
این موضوع خیلی غم انگیز و وحشتناک خواهد که زمانی به مسئله ای جدی بر میخوریم . تا آنجا که در روزنامه ها به مردم هشدار میدهند که بابت این قضیه ” جوک نسازید”.
ایران دیگر نباید در طنز ها سوژه انتقادی بکار ببرد . طنز ،طنز باشد . انتقاد ، محکم و تاثیر گذار .
چون ایران متعصب است و جامعه متعصب افراطی . افراط در همه چیز …