در همین موضوع شفافیت هنوز همان مسیر قبلی طی میشود. هنوز افرادی که هزاران سکه میخرند، احتکار میکنند، خون مردم را در شیشه میکنند، اقتصاد یک کشور را به این روز انداختند، با حروف الفبا معرفی میشوند.
پایگاه خبری گلونی؛ معین بادپا: به نظر میرسد باید برخی از واژهها را دوباره تعریف کرد تا به یک برداشت مشترک برسیم.
تفاوت خواسته مردم با نگاه مسئولان گاهی اوقات، اختلاف عجیبی دارد. درست است که حرف ما و مسئولان خیلی اوقات مشابه هم نبوده است و اختلاف نظر همیشه وجود داشت. اما این دلیل نمیشود ما به این کارها عادت کنیم.
گاهی اوقات احساس میکنیم، همین حروف هم یک نام مستعار است. مثلا فردی که حروف مخفف نامش میشود «ر،ب» با یک تغییرات کوچک و اضافه شدن چند نقطه در رسانه ها به «ز، پ» نام برده میشود تا خدایی نکرده آبرویش نریزد. آیا آبروی آن همه خانوادهای که با اقدامات این افراد، به حراج گذاشته شده است، اهمیتی ندارد؟
شفافیت در فرزتد کجاست؟
یا نمونه دیگرش همین پویش فرزندت کجاست که آنقدر شفافسازی شد که شورش درآمد. برخی که صریحا گفتند در این باره صحبت نمیکنیم!
آن هم کسانی که تا همین دیروز درباره جزئیترین موارد زندگی اشخاص اظهارنظر میکردند. از بین آنها هم که حرف زدند، همان چند مورد مشکوک که صحتش رد شد، کافی بود تا مخاطب را نسبت به همه حرفها بیاعتماد کند.
به نظر میرسد سوال فرزندت کجاست، به صورتی هدفمند از جانب برخی مسئولان، به مسیری هدایت میشود که نباید. به همین پاسخها نگاه کنید:«یک فرزندم خارج است»، «فرزندم شغل دولتی ندارد»، «فرزندم لیسانس فلان است»، ….
آیا خود این مسئولان، زمانی که پیگیر حقوق مردم هستند، با چنین پاسخهایی قانع میشوند که انتظار دارند ما به عنوان پاسخ قبولش کنیم؟ اگر چنین است که حرفی نیست. پس معلوم است چرا کشور با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند.
پایان پیام