پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفریخواه: شهرت و چند داستان موازی دیگر سوژه سهیل غلامرضاپور در اجرای دور دوم خندوانه بود.
اجرایی به سبک کمدیهای ارجاعی از نظر فرم که شما را به اجراهای قبلی خود کمدین ارجاع میدهد. برای درک ارجاعات فرامتنی آن باید دنبالکننده کمدین و سبک او باشید.
کلیشه روسری آفت اجراست
شروع اجرا با همان شباهت ظاهری او و مادرش میتوانست درخشانتر باشد چون تماشاگر از این شباهت اطلاع زیادی در اختیار داشت و منتظر یک سورپرایز جدید بود و شاید ایده روسری به سر کردن خیلی غافلگیرش نکرد.
پرش در داستان و روایت
لهجه در اجرای سهیل غلامرضاپور سوار بر متن است. مشکل اصلی اجرا پرش آن و هندل کردن چند داستان موازی و استفاده از شوخیهای توئیتری مثل شوخی شوهر عمهای است. این سبک شوخیها میتوانند پاشنه آشیل اجرا و نقطه ضعف اصلی آن باشند.
پایان باز و اجرای ناتمام
سهیل غلامرضاپور این بار به مخاطب اجازه ری اکشن داد و همین ریتم اجرا را کمی کند کرد و در نهایت وقت کم آورد. شوخی با چاقی همیشه جواب میدهد اما چیزی که مهم است در اختیار گرفتن شوخی در جهت پیشبرد متن است که اینجا فقط یک حاشیه امن برای اجرا بود و فایده دیگری نداشت.
توانمندی سهیل غلامرضاپور
داستان شهرت از تمهای مورد علاقه استندآپ کمدینهای تلویزیونی است. نمونه آن را پارسال در اجراها دیده بودیم. سهیل غلامرضاپور برای اجراهای موفق باید ریسک پذیرتر و تند و تیزتر عمل کند و این سرعتعمل با شوخیهای مینیمال و اجراهای چندروایتی که به نظر امضای شخصی اوست، هماهنگی بیشتری دارد.
پایان پیام
عشق فقط ممد جواد خالص و فابریک