همه چیز در مشهد آرام است
پایگاه خبری گلونی، زهرابزرگی: خبری از جنس سرقت آمد! خبر با پیچ و مهرههای گم گشته آمد! خبر از افتادن تیر چراغ برق با سر آمد!
قرعهای که این بار به نام پیچ و مهرههای شهر، درهمین حوالی، مشهد، بزرگراه آیت الله رفسنجانی اتفاق افتاده است.
عامل اتفاق هم فقط با برداشتن چند عدد پیچها و مهرههای ناقابل که باعث به گزگز رفتن زانوی تیر چراغ برق شده و او را به خاک نشاند، که خوشبختانه هیچ خسارات جانی نداشته و فقط خسارات مالی مورد عنایت قرار گرفته است و مثل همیشه باید بگوییم:
اصلا جای نگرانی نیست! همه چی آرام است، غصهها خوابیدن!
همه چیز در مشهد آرام است
حالا علت دزدی یا بهتر بگوییم ناپدید شدن چیست؟
جواب یا توجیه این سئوال شاید مثل حکایت ملا نصرالدین باشد که روزی خرش را گم کرد و بعد آن را در لباس گورخر یافت و فهمید که او همان است، فقط لباس ورزشکاری به تن کرده است!
در این مورد هم شاید این پیچ و مهرهها در لباس دیگری ظاهر شدهاند؛ مثلا شاید رفتهاند و پیچ و مهرههای شهر و کشور را محکمتر کنند یا شاید هم همان جایی رفتهاند که بقیه گمشدهها رفتند.
حالا که سرشوخی باز شده است و گویا این قایم باشکها پایانی هم ندارد…! به قول شاعر که میگوید: اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد!
امیدواریم به دنبال این حرکت بینظیر شاهد بحران احتکار پیچها و مهرهها نشویم!
در مورد دوستان سارق هم احتمالا ول کُنشان این دفعه به پیچ ومهرههای شهر اتصالی کرده، خراب شده.
در زمینه پیشگیری هم باید گفت: کارشناسان درحال کار هستند، لطفا سکوت را رعایت فرمایید!
جا دارد با این همه افتخارآفرینی در گینس بنویسید که: نقطه پایان رو هم رد کردیم، فقط به اسم کی ثبت بشود یک نفر یا یک…؟
بگذریم. شاید هم بشود قصه رو یک جور دیگه نگاه کرد؛
گویند: روزی کچلی از حمام بیرون آمد و دید که کلاهش را دزدیده اند، داد و فریادی راه انداخت و کلاهش را از حمامی خواست.
حمامی گفت: من کلاه تو را ندیدهام شاید اصلا کلاهی بر سر نداشتهای! شاید این خبر هم از روی این داستان ساخته شده است! اصلا میخی نبوده، پیچی نبوده، مهرهای در کار نبوده است و مشکل کار در جای دیگریست.
پایان پیام
طنز به روز و زیبایی بود..به امید فردایی بهتر..??با آرزوی موفقیت روزافزون برای نویسنده?
با سلام
متن پیشرو امیخته ای از یک نگاه طنزامیز به یک معظل اجتماعی است که بخوبی یک رخداد نه چندان با اهمیت را البته با چیره دستی و روانی قلم نویسنده در فضای امروزی به شکل هرچند مبهم ولی دلنشین که اشتیاق خواننده را به دنبال کردن نتیجه ماجرا بر می انگیزد، نشان داده است. درحالیکه نویسنده با کنایه هایی گاها هدفمند به ریشه های این قبیل مشکلات هرچند دورا دور اشاره میکند.
طنز ساده ولی بسیار نرم و شیوا بود