شماره جدید فصلنامه پریسک زاگرس با پرونده ویژه حسین پناهی منشتر شد
به گزارش پایگاه خبری گلونی، شماره جدید فصلنامه پریسک زاگرس در ۶۸ صفحه منتشر شد.
پرونده این شماره به حسین پناهی اختصاص دارد
در شماره جدید پریسک این هنرمندان قلم زدهاند:
دکتر علی مندنی پور، عاطفه عامری، عباس قبادی، میترا سرانی اصل، کرم تیموری، ناصر همتی و علی خدایی.
همچنین گفتگوی اختصاصی مهدی قلایی با آنا پناهی را در این شماره میخوانید.
سایر مطالب شماره جدید فصلنامه پریسک زاگرس
آسیب های باستان گرایی در میان مردم لر/ محمد میرزایی
ترهان و سیمره در دوران باستان/ دکتر محمود اسکندری و امیر منصوری
غفلت از مردم در تاریخ نگاری لرستان/ ایرج سوری
فقر از سطح ملی تا محلی(زاگرس)/ دکتر سامان ولی نوری
نمایندگان آیت الله بروجردی/ رحیم روحبخش
هماغوشی دیکتاتوری و تحقیر قومیت ها/ محسن سلگی
مشارکت سیاسی زنان در لرستان/ ناهید پرویزپور
از هوره تا مرثیه هایی برای تنبور/ سید زاهد حسینی
نگاهی به اشعار میرزای بختیاری/هوشنگ فرجی
شاهنامه همدم شادی و سوگ بختیاری/سجاد بیگدلی
ترانه های کار در لرستان / هوشنگ جودکی
زبان لری و فرهنگ ملی/ فرامرز محمدی
وقوع گویی، سوخت و واسوخت در اشعار میرنوروز/ مختار فیلی
زبان فارسی و زبان های محلی/ صالح سوری
گفتگو با هنرمند لرستانی فرزانه گلزاری
و…
جشن اولین سال انتشار پریسک زاگرس
گزارش تصویری جشن اولین سال انتشار پریسک زاگرس و متن سخنرانیهای
استاد ایرج رحمانپور
استاد سیدفرید قاسمی
دکتر پریچهر سلطانی زراسوند
رضا ساکی
و یادداشتی از
مهرداد ابراهیمی
در سایهی دو استکان چای
میترا سرانیاصل در پرونده این شماره نوشته است:
قصد داشتم اساس این متن را بر پایهی مروری بر اشعار پناهی بگذارم اما شخصیت ساده و درعینحال پیچیدهی وی، مرا بر آن داشت کمی دربارهی پرسونای پناهی هم بنویسم.
زندگی پناهی و کنار گذاردن لباس روحانیت شاید به یک داستان بیشتر شبیه باشد، کسی که ادراک و فهم خود از پارهای مفاهیم دینی را درگرو فقر و تنگدستی مردم میدید و از فتوا بر اساس آموزههای دینی و در قبال مردم رنجدیده امتناع میورزید و درنتیجه شخصاً خود را از این لباس خلع کرد.
پویشهای شخصی پناهی از خود و ارتباط تنگاتنگی که در اجتماع برقرار میکرد، مدیون آگاهی از خویشتن خویش بود، جهانی مالامال از درد و اندوه که پیرامونش را فراگرفته و جزوی جداییناپذیر از درون وی بهشمار میرود.
ازآنجاییکه احوال درون و بیرونی پناهی را نمیتوان تفاوتی قائل شد، در جهت نقش بازیگری کار سختی را در پیش نداشت و درواقع نقش ذاتی خود را ارائه میکرد.
وی با اینکه در جامعهای زندگی میکرد که شاهد تنشهای روانی و شهرتطلبی و کشمکشها در عرصهی سینما بود ، اما با پایداری در سلامت روان خود از حب و بغض دور بود.
سایه خیال و دو مرغابی از دستاوردهای بهیادماندنی وی در حوزه سینما هستند که کاراکتر به دلیل بازی شورانگیز و سرشار از احساس و ادراک خود بیواسطه با مخاطب ارتباط برقرار میکند و همچنین سریالهای بسیاری که بیانگر دیدگاههای انتقادی در صورتهای اجتماعی خودند.
ازجمله بیبییون و یا آژانس دوستی که نشان از آلام و دوستیها دارد.
رامتین شهبازی در مجموعه یادنامهای که به سعی محمد ولیزاده چاپ شده ( چه میهمانان بیدردسری هستند مردگان) گفت:
«سینما از پناهی با توجه به کودک منشی ذاتی وی نقشی ساده و گاهی نقشی ابله ساخته بود، که این در تعریف بازیگری پناهی نبود…»
هرچند به نظرم در تعریف این نقش ابلهانه باید بگویم نقشی سادهاندیشانه (نه ساده) را میتوان تغییر کرد، زیرا این عبارت برای نقش بازیگری پناهی بیشتر تبیینکننده است.
نوع تفکر منطبق باشخصیت و کارکتری با دیالوگهای خاص مختص به پناهی است و در لحن و دیالوگش ضربآهنگی وجود داشت که هرکدام گویی بر صدق رفتاری وی گواهی میداد.
پناهی در داستانهایش مردمان ساده و بیپیرایهای را به تصویر میکشید که روابط آنها بر پایه نوعدوستی و انسانیت واقعشدهاند.
درواقع بازتاب اندیشه در داستانهای مؤلف از عمق ارتباطاتی که در پیرامونش زیست داشته و بیانگر دغدغههای رایج در سطوح مردم محروم بود را بهوضوح میبینیم.
داستانهای پناهی دارای خصیصه و ویژگی حرفهای و یا منطبق با سبک و سیاق داستانهای روز نبودند و بیشتر راوی از زاویه سوم شخص به زندگی سادهی مردم سفر میکرد و روایتی شفاهی از زندگی آنها را در داستان نشان میداد.
پایان پیام