ما باید از روزی که متولدین دهه شصت به سن بازنشستگی و سالمندی میرسند، بترسیم. البته فقط ما باید بترسیم، مسئولان که اصلاً عین خیالشان هم نیست.
پایگاه خبری گلونی؛ محسن فراهانی: رئیس سازمان بهزیستی کشور گفت: در ۱۰ سال اخیر رشد سالمندی حدود ۳.۲ درصد بوده در حالی که رشد جمعیت ۱.۲ درصد بوده است و این امر نشان میدهد با پدیده سالمندی مواجه بوده و طبق آمارها در گروه اول کشورهای دارای سالمند هستیم.
خب خدا را شکر همهی مسئولان و مردم در یک موضوع همنظر هستند.
این که متولدین دهه ۶۰ به دلیل آمار بالای فرزندآوری در آن دهه، به هر مقطع سنی که میرسند با مشکل مواجه میشوند.
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم تعداد متولدین دهه شصت بسیار بیشتر از سایر دهههاست.
پس این طفلکها به هر جا که پا میگذارند با مشکل روبهرو میشوند.
آغاز داستان متولدین دهه شصت
در سالهای اول تولدشان، دولت با کمبود شیرخشک مواجه شد.
در زمان مدرسه، مکان آموزشی کم بود و مدارس سه شیفت شدند و روی هر میز سه یا چهار دانشآموز نشست.
زمان کنکور کار به جایی رسید که از هر ۱۰۰ نفر تنها ۱۲ نفر مجاز به انتخاب رشته میشدند.
زمان اشتغال این طفلکها هم که کلا کاری پیدا نمیشد.
حالا ازدواج و سایر گزینهها بماند.
پایان داستان متولدین دهه شصت
اما با مشاهده تمام این مراحل میتوان به راحتی حدسی زد.
این که بیشک در زمان بازنشستگی دهه شصتیها باز کشور با مشکل روبهرو خواهد شد.
کافی است یک نگاه به شرایط کنونی بازنشستهها بیاندازیم.
با وجود تعداد کمتر آنها نسبت به شاغلین، اما آنها مستمری ناچیزی از سازمان تامین اجتماعی دریافت میکنند.
یعنی الان کلی نیروی کار داریم که هر ماه حق بیمه میدهند و وضع تامین اجتماعی تا حدودی خوب است.
اما وضع بازنشستهها اصلا خوب نیست.
خب حالا ۲۰ سال آینده را در نظر بگیرید.
زمانی که دهه شصتیها بازنشسته میشوند و تعداد بازنشستهها از شاغلین بیشتر میشود.
۲۰ سال دیگر قرار است دهه هشتادیها و نودیها بروند سر کار.
تعداد آنها هم که ناچیز است. حالا تامین اجتماعی از کجا باید پول دربیاورد تا مستمری دهه شصتیها را بدهد؟
خیلی نیروی کار داریم که حق بیمه بدهند؟
این موضوع را تقریباً همهی ما میدانیم.
اما آیا مسئولان هم میدانند؟ آیا فکری برای آن سالها دارند؟
یا فقط به فکر حفظ میزشان در همین سالها هستند؟
پایان پیام