لری زبان است و ویژگیهای دستوری خود را دارد که با زبانهای دیگر تفاوت دارد
به گزارش پایگاه خبری گلونی، گاهی بحث بر سر اینکه لری زبان است یا لهجه و گویش، داغ میشود.
این نکته باید یادآوری شود که این بحثها بیشتردر فضای مجازی اتفاق میافتد.
ویژگی اینترنت این است که هرکسی با هر سطح آگاهی و مفروضات ذهنی، میتواند نظر و عقیده شخصیاش را در یک گستره جهانی مطرح کند.
این کاربر فرضی امکان دارد برای نظریه خود هیچ سند و مدرک معتبری هم نداشته باشد ولی در این شرایط هم ممکن است بتواند مخاطبان زیادی را برای خود دستوپا کند.
زبان لری هم از این نظریات بیپایه و اساس در امان نبوده است.
فضای مجازی دنیای مناسبی برای کسانی است که در فضای حقیقی و بحثهای علمی و مستند نمیتوانند زبان بودن لری را انکار کنند.
پس به اینترنت و شبکههای اجتماعی پناه میبرند تا شاید بتوانند از ناآگاهی برخی کاربران استفاده کنند، حرف خود را رسمیت دهند.
زبان بودن لری به میزانی بدیهی و مستند است که شاید نیازی به مجادله با مخالفان نباشد و به نوعی اتلاف وقت و انرژی به حساب میآید.
اما مخالفان زبان لری گاهی دست به حربههای کثیفی میزنند و اینجاست که باید پاسخ محکمی دریافت کنند.
و چه کسی معتبرتر و مستندتر از میرجلاالدین کزازی.
ویدئویی که در ادامه مطلب میتوانید ببینید، گفتگویی از استاد کزازی یکی از بزرگترین محققان زبانفارسی است که با صراحت، لری را یک زبان مستقل میداند.
لری زبان است و ویژگیهای دستوری خود را دارد که با زبانهای دیگر تفاوت دارد
اکبر یاوریان در کتاب واژه نامه لری (افلاک) مینویسد:
«زبان لری بر اساس مطالب فوق بحث زبان با لهجه بودن آنچه را که لری میخوانند در جهت دارد.
یکی دایره بالای واژگان مستعمل با وجود فراموش شدن تعداد بسیاری از آنها و تلفظ ویژه آنها بر بستر پیشینه تاریخی و فرهنگی این سرزمین، که حکایت از تعریف و نام زبان بر آن است.
و دیگر آنکه فرم شفاهی و غیر مکتوب آن، و تبعیت از قواعد دستور زبان دورههای بعدی زبان فارسی (پهلوی و دری) با وجود استثنائاتی چون نشانه مصدری ویژه، آن را شاخهای از زبان فارسی تعریف میکند که در این صورت تعریف گویش بر آن صدق میکند.»
لری اشترنیان
بهروز ذوالفقاری در کتاب واژه نامه لری گویش واژگان اشترینان نوشته است:
گرد آمده کنونی بیشترین بخش از گویش واژگان لری اُشترینان است. گرد آمده است، چرا که به لحاظ نبود کمترین امکان بررسی و جستجو، تنها به یادماندهها و یادآمدهها بسنده شده است.
بیشترین بخش است، چرا که به نشانههای گوناگون و فراوان این گویش واژگان در رهگذر تاریخی خود، بسیار بیش از این بوده است و به علت عدم ثبت و ضبط، همه آن قابل دسترسی نبوده است و نیست.
هرچند که اُشترینان، شمالیترین منطقه استان لرستان بر اساس تقسیمبندیهای استانی است، اما گویش لری بسیار گستردهتر از استان لرستان است و چند استان همسایه را نیز دربرمیگیرد.
پراکندگی جغرافیایی گویش لری سبب وجود شاخههای گوناگونی شده است که لری اُشترینان نیز یکی از آنهاست.
با مجموعه تفاوتها و شباهتها و ویژگیهایش.
چرایی این گردآوری با تمام نارساییهایش از آن رو بوده است که تاکنون کاری در این زمینه صورت نگرفته است – یا به علت عدم توجه و باور و یا به علت عدم امکان.
این اثر نیز در راستای تخصص و حرفه گردآورنده نیست، بنابراین و ناگزیر، کاستیهای فراوان را در خود دارد.
خاستگاه این گزینش حفظ و ثبت وجههای از فرهنگ است که هر روز آسیبپذیرتر میشود.
دشواریهای پرداختن به کاری دور از توان و تخصص، در آغاز قابل پیشبینی و در جریان کار، قابل لمس و درک بیشتری است.
لذا باز هم اگر بهانه این اقدام ناگزیری معرفی شود، بهتر است.
در چنین نمونههایی چنانچه امکان همراهی و همکاری افراد دیگری، بهویژه اگر از محلها و حال و هوایی دیگر، موجود باشد، بیتردید پیامد کاملتری خواهد داشت، هرچند که بخش و شاخهای از یک گویش بودن نیز توجیهکننده محدودیتهای این کار است.
نبود منابع و مراجع و امکان تخصصی و پیجویی، مبنایی است که اشتباه بودن احتمالی مفاهیمی را که صرفا از خاطره و حافظه نقل شدهاند، قابل پذیرشتر کُند.
کاربرد خاص مفاهیم و واژگان نیز سبب شده که قیاس با دیگر گویشها و یا زبانها، میدان چندان گستردهای را باز نکند، چرا که در آن صورت بیشتر به حوزه زبانشناسانه روی خواهد نمود؛ که با توجه به اهمیت بالا و فنیبودن، حتی از اشارت به آن نیز پرهیز شده است.
اینکه کسی با کاربست این گرد آمده قادر به یادگیری زبان و یا گویش نخواهد بود، اینکه حتی برای گویش وران آن نیز چندان راهگشا نخواهد بود، اینکه زبانهای با گسترش بسیار بیشتر و فراگیرتر در خطر جدی سستی و فراموشی قرار دارند، اینکه حتی نسلهای تالی گویش وران نیز، هم به ناگزیر و هم گاه به عمد فاصله هرچه بیشتری از این گویش گرفتهاند و خواهند گرفت.
اینکه چنین کاری کمترین تاثیری در گسترش و یا نجات چنین گویشی نخواهد داشت، چرا که در مدتی نسبتا کوتاه وزیر سنگینی و سلطه فرهنگ و زبان غالب، آشکارا دستخوش دگرگونگی و فراموشی گردیده است و اینکه این گردآمده نارساتر و ناکاملتر از آن است که دربردارنده نقشی از این لحاظات باشد، هیچ یک از انجام آن نگردیده است.
ناتوانی واژهها و ناگفته ماندن بیکرانگی اندیشهها و دریافتهای آدمیان، خود موجب جادوی کلام گردید و مایه کوشش پایانناپذیر در راستای توصیف و برشمردن همان ناگفتهها.
لری زبان است
گویشها و حتی زبانهای بسته، به این علت که اساسا در برقراری ارتباط با خارج از حوزه جغرافیایی خویش فاقد کاراییاند، به سرعت به نفع زبان و یا گویش رسمی غالب از صحنه خارج شدهاند و هرگز میدانی جهت رشد و پایایی که شرط بقای آنها است، نیافته و نمییابند.
این وضعیت به سبب اینکه مایه عدم موفقیت نیز تلقی و تصور میشود، تاثیر معکوس نیز داشته است، به گونهای که عاملی بازدارنده تشخیص داده شده و ناگزیر جای خود را به زبان و تکلم غالب برای کاربران آن سپردهاند.
تداوم این ویژگی هماکنون با عنوان خطر اضمحلال، تماما جدی است. ابزارها و روابط و مفاهیم جدید با زبان و فرهنگ جدید وارد شده و پذیرفته شدهاند و پیشینیان همینها به لحاظ فقدان ضرورت کاربست، هم فراموش شدهاند و هم هرچه بیشتر مایه کاستن از ارزش گویش اولیه گردیدهاند.
این وضعیت حتی در رویارویی و تقابل زبانهای بزرگ نیز مسئلهای کاملا جدی است.
گسترش دامنه این تاثیر و تاثر تا آنجاست که کاربران گویشها نیز گاه به ناگزیر و گاه آگاهانه، به سوی رهاکردن آن روی آوردهاند، چرا که آن را مانع گسترش فرهنگی خویش نیز پنداشتهاند.
فقدان کارایی و جذابیت و موانع فراوان سرچشمه گرفته از نارساییها، این ناگزیری را تا حدودی آشکار میسازد، سرنوشتی که تاکنون برای چند هزار گویش و زبان نسبتا کشف و شناخته شده رقم خورده است.
بازدارندههای مورد اشارت، سبب میگردند که این باور که این مجموعه بتواند قابلیت استفادهای فراگیر داشته باشد، کمرنگتر میگردد.
بنابراین به علت منتفی بودن ضرورت و نیز امکان آن، از بازگفت برخی نشانهها و مطالب و نیز توضیح کامل برخی دیگر از جملهها، انواع بازیها، عبارات و اصطلاحات و ضربالمثلهای فراموش شده خودداری شده است.
و نیز از آوردن واژگانی که اسم خاصند و یا آنهایی که اختلاف تلفظ دارند، ولی شیوه تلفظ آنها با نگارش کنونی فارسی قابل انعکاس نیست و در صورت نوشته شدن کاملا فارسی خوانده میشوند، خودداری گردیده است.
چون میتوان با کاربست قواعد دستوری که عمدتا فارسی است، انواع افعال و قیود و اسامی و دیگر مشتقات را ساخت، به لحاظ ذکر مصادر از آوردن و بازگفت مشتقات این مصادر تقریبا صرفنظر شده است.
بر سر گذر قرارداشتن سبب شده است که این گویش از اغلب فرهنگها و گویشهای پیرامونی حتی دوردستتر متاثر شده باشد، مثلا واژه قزآذری و به معنای دختر در ترکیبات دُیی قزی (دختر دایی) و عاموقِزی (دختر عمو) و حالَه قِزی (دختر خاله)، که بازمانده از دورههایی است که نواحی غربی ایران در تصرف درازمدت عثمانیها میمانده است. نزدیکی این گویش به لکی کاملا مشهود است.
پایان پیام
دقیقا..چون ما کاسی یا عیلامی هستیم.بعضی از لک ها میگن ما لر نیستیم چون زبان ما زبان است و لری گویش ??.ضمنا به گویش های استان کهگیلویه باید گویش بهمئی را هم اضافه میکردید چون گویشی متفاوت.❤